به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، یک سال و نیم از آغاز به کار دولت سیزدهم می گذرد، اما در همین بازه زمانی نه چندان زیاد ما شاهد تغییرات بسیاری در حوزه سیاست خارجی هستیم که البته این تغییرات هم در مسیر بهبود امور نبوده است. از عدم احیای برجام تا بحران در روابط منطقه ای و فرامنطقه ای به گونه ای که بیشتر اخباری که از وزارت خارجه می شنویم در واکنش به اقدام های ضدایرانی سایر کشورها از چین تا آذربایجان از عراق تا کشورهای غربی است. شما در یکی از گفت وگوهای اخیر خود اشاره کرده بودید که سیاست خارجی ایران واقع گرایانه نیست جدا از این مساله تا چه اندازه وضعیت امروز، نتیجه تلاش دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم برای متفاوت نشان دادن خود از دولت و وزارتخانه قبل به جای تمرکز بر پرونده های متفاوت منطقه ای و فرامنطقه ای است؟
یک مساله ضرورت اتخاذ سیاست خارجی واقع گرایانه در کشور است که قبلا به آن پرداخته ام، اما مساله دیگری که چندان هم به وزارت خارجه مربوط نبوده اما در نتیجه برخی فضاسازی ها پیش آمد، این بود که مذاکره کنندگان قبلی در پرونده مذاکرات برجام، آن طور که باید و شاید سختگیری نکرده و در نتیجه امتیازهایی که نباید را به طرف مقابل داده اند. در ابتدای آغاز به کار دولت جدید این تفسیر غلط وجود داشت، اما طبیعتا زمانی که آقایان وارد کار شدند به مرور زمان متوجه شدند که این تصویر درست نبوده است. متاسفانه تیم جدید برمبنای همین اشتباه در ابتدای کار شرایطی را روی میز مذاکره گذاشت و فرصت طلایی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات و احیای توافق هسته ای از بین رفت. در آن دوره، اروپا و امریکا به دنبال به نتیجه رساندن مذاکرات بودند، اما برخی مواضع هیات ایرانی مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات در آن مقطع شد. واقعیت این است که اگر این مساله در آن زمان حل و فصل شده بود، می توانست از بسیاری از مشکلات اقتصادی و بین المللی ایران گره گشایی کند.
البته هنوز هم امریکا و اروپا به شکل صددرصد مذاکره برای احیای برجام و حل مسائل از طریق دیپلماسی را رد نمی کنند، اما با توجه به شرایط جدیدی که چه به لحاظ سیاست خارجی و چه به لحاظ داخلی در کشور ایجاد شد الان موقعیت ایران تا حدی تضعیف شده و طرف مقابل هم برای ادامه دادن روند مذاکرات ابراز تمایل و علاقه نمی کند. من امیدوار هستم که در داخل مسوولان امر به این نتیجه رسیده باشند که سیاست های یک سال اخیر اشتباه بوده و به سمت حل و فصل برجام گام بردارند.
شما دلیل عدم احیای به موقع برجام را اشتباه محاسباتی تیم جدید می دانید، اما در میان مردم این شائبه به وجود آمده که اگر احیای برجام تصمیم نظام بود، هیات مذاکره کننده چاره ای جز انجام مسوولیت محول شده نداشت لذا این طور نتیجه گیری می شود که اساسا نهادهای اصلی تصمیم گیر در حوزه سیاست خارجی به دنبال احیای برجام نبودند.
در دولت سیزدهم دو تحلیل وجود داشت: نخست آنکه مذاکرات برجام به شکلی که باید و شاید در دولت قبل انجام نشده و امتیازهای بیشتری باید گرفته شود و دوم اینکه ما بدون برجام هم می توانیم مسائل مملکت را حل کنیم. شعار دوم هنوز هم از زبان برخی چهره های اقتصادی دولت شنیده می شود. با این همه چهره های این دولت هم به مرور زمان متوجه شدند که عدم احیای برجام و تصویب لوایح باقیمانده اف ای تی اف، روابط خارجی ما را تحت تاثیر قرار می دهد و اگر تحریم ها ادامه پیدا کند همین وضعیت بسیار نامناسب اقتصادی که به مردم فشار وارد می کند به مرور زمان بدتر هم خواهد شد و چشم انداز بسیار بدی از نظر اقتصادی و معیشتی در انتظار کشور است. من در این مورد با شخص آقای رییسی، رییس جمهور صحبت کردم و به ایشان هم گفتم که اگر برجام حل نشود تمام فشارهای اقتصادی بر دوش دولت او خواهد بود.
پاسخ ایشان چه بود؟
آقای رییسی به من گفت من دستور دادم که مذاکرات احیای برجام به نتیجه برسد، اما واقعیت این است که برجام، مخالفان جدی در داخل دارد.
مخالفان جدی در راس نظام یا در سایر نهادها؟
خیر، این مخالفت جدی در ارتباط با سران نظام نیست، بلکه می توان مخالفان را سه گروه دانست: برخی نیروهای امنیتی، کسانی که از تحریم ها سود می برند و سومین گروه افرادی که فهم درستی از سیاست خارجی و روابط بین الملل ندارند. در حقیقت مخالفت این سه گروه فشارهای اقتصادی را به ایران و مردم تحمیل می کند. برای این افراد مهم نیست که وضع اقتصادی کشور چگونه است؟ چرا نرخ ارز هر روز افزایش پیدا می کند؟ چرا رشد اقتصادی ما این گونه است؟ چرا بیکاری و تورم بیداد می کند؟ واقعیت این است که همه این مشکلات به هم پیوند خورده و بخشی از راه حل این مشکلات در احیای برجام و به تبع آن رفع تحریم و تصویب نهایی لوایح باقیمانده اف ای تی اف است. با این دو گام کشور تا حدودی روی روال عادی قرار می گیرد.
آقای صدر برای مردم اینکه عده ای به دلیل منافع شخصی یا اشتباه در تحلیل و آشنا نبودن به روابط بین الملل معیشت 80 میلیون نفر را تحت تاثیر قرار بدهند، معنا ندارد. ما نهادهای بسیار زیادی برای حل و فصل این قبیل اختلاف ها یا تصمیم گیری نهایی داریم، نهادهایی مانند شورای عالی امنیت ملی و...
این انتقاد خود ما هم هست. من از داخل شورای عالی امنیت ملی اطلاع ندارم، اما شاید در آنجا هم این قضیه آن طور که باید و شاید مطرح و پیگیری نشده است. ما هم به شورای عالی امنیت ملی و رییس جمهور و هم سه سران سه قوه این هشدار را می دهیم که اگر تحریم ها رفع نشوند شیب این سراشیبی که در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی ایجاد شده هر روز بیشتر و بیشتر از قبل خواهد شد.
ما در چند روز اخیر می شنویم که برخی چهره های سیاسی رسیدن به اصل برجام را هم ضروری نمی بینند و مثلا می گویند عده ای مردم را از جنگ نظامی ترساندند در حالی که خبری از حمله نظامی نبود. آیا تبعات تحریم به عنوان یک جنگ اقتصادی علیه کشورها کمتر از جنگ نظامی است؟
در شرایط فعلی هم جنگ نظامی مطرح نیست، اما مگر ما در این مملکت زندگی نمی کنیم؟ یک جنگ اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی تمام عیار علیه ایران آغاز شده است، وضعیت ما را ببینید. براساس آمار رسمی حداقل 30 درصد مردم زیر خط فقر هستند، گوشت و میوه از سبد غذایی بسیاری از مردم در حال حذف شدن است، نرخ بیکاری و تورم هر روز در حال افزایش است. متاسفانه برخی افراد نمی دانند مردم در چه شرایطی زندگی می کنند و چشم های خود را بر واقعیت های جامعه بسته اند. در کنار مساله تحریم که یک جنگ اقتصادی است وضعیت اعتراض ها در داخل هم قابل پنهان کردن نیست و همزمان وضعیت بین المللی ما هم تعریفی ندارد.
ما در حوزه سیاست خارجی در چه شرایطی هستیم؟ وضعیت بسیار خطرناکی به خصوص پس از اعدام هایی که صورت گرفته برای موقعیت ایران در سطح بین المللی ایجاد شده است. در چند روز اخیر کشورهای اروپایی، امریکا، کانادا و از همه مهم تر پاپ فرانسیس (رهبر کاتولیک های جهان) که معمولا در این مسائل ورود نمی کرد، اعدام های صورت گرفته در ایران را محکوم کردند. مساله دیگر این است که اگر برخی سیاست های نادرست در داخل ادامه پیدا کند این احتمال وجود دارد که با تحریم دیپلماتیک هم روبه رو بشویم که به معنی اخراج سفرای ما از برخی کشورها و احضار سفرای این کشورها از تهران به پایتخت های شان است.
در حال حاضر خطر امنیتی شدن دوباره پرونده ایران بسیار جدی است. در صورتی که این اتفاق تکرار شود قطعنامه های شورای امنیت که با برجام اجرای آنها متوقف شده بود دوباره قابل اجرا می شوند و ایران تحت تحریم های بین المللی قرار می گیرد. در چنین شرایطی ایران دچار انزوای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بین المللی می شود و این انزوا مقدمه مسائلی خواهد شد که امیدوارم هرگز به آن مرحله نرسیم و دست به اصلاحات بزنیم.
ما در چند هفته اخیر شاهد بودیم که ایران برای احیای برجام سیگنال های مثبتی نشان داد، اما به نظر می رسد که مبنای طرف مقابل فعلا عدم احیای برجام است. آیا در چنین شرایطی می توان نقشه راهی برای برون رفت از این بن بست متصور بود؟
الان که دوستان متوجه شدند فرصت برای احیای برجام را از دست دادند اگر این مساله به طور جدی مورد توجه قرار بگیرد، اشتباهی که در یک سال و نیم اخیر درباره برجام صورت گرفت دیگر تکرار نخواهد شد.
مساله دوم اما مهم تر اتهام کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین است. من پیش از اینها در یک مصاحبه گفتم که روسیه ضربه مهلکی به ایران در این پرونده وارد کرد. روسیه با حمله به اوکراین خود را به صورت کامل در مقابل کل اروپا قرار داد و ما را شریک جرم خود کرد و باعث شد که اروپا کلا مقابل ایران قرار بگیرد. ما باید برای خروج از این وضعیت یک تغییر سیاست داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا در رابطه با جنگ اوکراین اعلام بی طرفی کرد و سیاست بی طرفی حکم می کند ما به هیچ کدام از طرفین جنگ کمک نظامی نکنیم. زمانی که قضیه استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین مطرح شد در حقیقت اصل بی طرفی ایران زیر سوال رفت.
مساله مهمی که باید به آن توجه کرد، این است که دولت های غربی به خصوص امریکایی ها دشمن ایران هستند و همواره هم به دنبال ضربه زدن به ایران بودند، هرچند که شاید درباره دولت های برخی کشورهای اروپایی این مساله کمرنگ تر و درباره دولت های امریکا پررنگ تر باشد. اما هیچ گاه مردم دنیا و افکار عمومی جهانی این طور علیه جمهوری اسلامی ایران نبودند. در چند ماه اخیر دو مساله اتهام دخالت ایران در جنگ اوکراین به نفع روسیه و نحوه برخورد با اعتراض های داخلی به خصوص اعدام های اخیر، باعث شد که افکار عمومی جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. امروز فشار افکار عمومی باعث شده که دولت های امریکا و اروپا جرات نمی کنند حتی از مذاکره با ایران درباره برجام سخن بگویند. شاید بتوان گفت که متاسفانه مخالفت و دشمنی با ایران در سطح بین المللی هم دولتی و هم مردمی شده و مهم تر از همه ایرانی های خارج از کشور که عمدتا در ارتباط با سقوط هواپیمای اوکراینی و قربانیان آن ماجرا هستند هم به مخالفان جدی تبدیل شده اند. می توان گفت مجموعه ای دست به دست هم داده و پرونده ایران را در معرض خطر امنیتی شدن دوباره قرار داده است.
شما فکر می کنید ایران عامدانه در زمین روسیه بازی کرد یا روسیه بدون اطلاع ایران در جنگ اوکراین از پهپادهای ایرانی استفاده کرده است؟
صادقانه بگویم اطلاع دقیقی در این باره ندارم. آنچه مسلم است، این است که روسیه به دنبال شریک جرم بود و ما را شریک جرم خود کرد. در چند روز اخیر یکی از مقام های امریکایی (جیک سالیوان) ادعا کرده که ممکن است ایران به واسطه کمک به روسیه در جنگ اوکراین با اتهام جنایت جنگی روبه رو شود که اگر چنین مساله ای اتفاق بیفتد روز به روز موقعیت ایران را خطرناک تر می کند.
فکر می کنید طرف مقابل ما به دنبال امتیازگیری از ایران چه در مذاکرات احیای برجام و چه در سایر پرونده هاست یا به تغییر نظام امیدوار شده و سیاست دیگری را دنبال می کند؟
پس از انقلاب اسلامی تغییر نظام در ایران همواره در ذهن امریکا و اروپایی ها بوده، چراکه نظام پهلوی تامین کننده منافع غرب و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود. همه به یاد دارند که جیمی کارتر، رییس جمهور وقت امریکا در سفری که به ایران داشت از ایران با عنوان جزیره ثبات در منطقه یاد کرد و الان هم که برخی اسناد از طبقه بندی خارج و منتشر شده می بینیم که کارتر در آن زمان معتقد بوده که باید انقلاب ایران را به هر وسیله ای سرکوب کرد . لذا ایران پس از انقلاب اسلامی برای آنها خوشایند نیست و امریکا در کنار برخی کشورهای اروپایی و برخی کشورهای جنوبی خلیج فارس همواره مترصد فرصتی برای تغییر نظام در ایران بوده و هستند. اما مهم عملکرد ایران است و این ایران است که باید با سیاست و روش های عاقلانه این توطئه ها را خنثی و نه اینکه با انجام برخی اقدام های نادرست دقیقا در راستای اهداف آنها حرکت کند.
یک نمونه از این اشتباهات را ذکر کنم: مثلا بزرگ ترین مخالف برجام در خارج از ایران، اسراییل است. مواضع این رژیم در قبال ایران کاملا مشخص است پس وقتی عده ای در داخل با احیای برجام و رفع تحریم مخالفت می کنند یعنی با اسراییل در این مسیر هم قدم شده اند. اسراییل می داند که عدم احیای برجام یعنی تشدید تحریم و شکل گیری مشکلات بسیار جدی داخلی و بین المللی برای ایران.
در سیاست خارجی هیچ کس دوست هیچ کس نیست و همه به دنبال تامین منافع خود هستند و ما هم باید به دنبال تامین منافع خود باشیم. برای تامین منافع باید بینش واقع گرایانه در سیاست خارجی داشته و روش های عاقلانه را پیگیری کنیم. همه این عوامل نیاز به شناخت دقیق سیاست خارجی و روابط بین الملل دارد که اگر این شناخت دقیق را نداشته باشیم دچار اشتباه محاسباتی می شویم و این اشتباه محاسباتی ممکن است مشکلات بسیار جدی برای ایران به وجود آورد.
مساله ما با کشورهای غربی یک مساله است و سیاست های منطقه ای ما مساله دیگری . دولت سیزدهم زمانی که آغاز به کار کرد، ادعا کرد که سیاست منطقه ای متفاوت و پویایی را دنبال می کند اما امروز می بینیم که مثلا چین هم با روایت های رقبای ایران در منطقه علیه ایران همراه می شود یا نخست وزیر عراق از عبارت مجعول خلیج ع رب ی استفاده می کند و سیاست های ما در منطقه هم بیشتر واکنشی شده است.
همه مسائلی که شما به آن اشاره کردید به این دلیل است که همه این کشورها می بینند که ایران تضعیف شده است. زمانی که موضع یک کشور به دلیل برخی رویکردها و سیاست ها ضعیف شود، طبیعی است که سایر کشورها همان طور که باید و شاید به این کشور توجه نمی کنند. از آن بدتر اینکه ما در سراسر منطقه از شمال تا جنوب ایران شاهد افزایش فعالیت ها و تحرکات اسراییل هستیم. اسراییل با برخی کشورهای خلیج فارس علنی و با برخی غیرعلنی رابطه برقرار کرده و می دانیم که مخالفت با ایران الفبای سیاست خارجی اسراییل را تشکیل می دهد. در شمال کشور در جمهوری آذربایجان هم الهام علی اف، رییس جمهور این کشور سخنان بسیار تندی علیه ایران می زند و هم عادی سازی رابطه باکو با رژیم اسراییل در سایه اعزام سفیر آذربایجان به سرزمین های اشغالی صورت گرفته است. همه اینها نشان دهنده این است که سیاست خارجی ایران موفق نبوده و جایگاه ایران در حال تضعیف شدن است . این را هم بگویم که هیچ کس نه در امریکا، نه در اروپا و نه هیچ کدام از همسایگان و دوستان ما در شرق هم از ایران قوی استقبال نمی کند و همه دنبال تضعیف ایران هستند. ما باید و باید تغییر سیاست بدهیم تا بتوانیم برگردیم به موقعیت های قبلی که شعارهای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی معنا داشت و فاصله ای که از اهداف انقلاب گرفتیم کم شده و سپس از بین برود. مساله دیگری که در سوال شما به آن اشاره شد زیر سوال رفتن تمامیت ارضی ایران بود. ما باید به همه دنیا نشان بدهیم که جمهوری اسلامی ایران با تمامیت ارضی خود شوخی ندارد و باید برخورد جدی تری با نخست وزیر عراق و رییس جمهور چین صورت بگیرد.
به عنوان سوال آخر، فکر می کنید هشدارهای شما و سایر مسوول ان و برخی کارشناسان مستقل این حوزه در سطح تصمیم گیری نظام شنیده می شود؟
من فکر می کنم این هشدارها شنیده شده و در حال بررسی هستند. من همه این مسائل را در جلسات داخلی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم گفته ام و تاکید کردم که مسوولیت اصلی ما در مجمع این است که مصلحت نظام را درنظر بگیریم و اقدام هایی که به ضرر نظام است را مرتکب نشویم. من امیدوار هستم که به مرور زمان این مسائل شنیده شده و تغییرات اساسی هم رخ دهد.