سولماز؛ ملکه مار و عقرب / کسب درآمد یک زن اردبیلی از سم و زهر
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، حتی برخلاف اغلب دختران روستا که میلی به گوسفندچرانی نداشتند ساعتها در مراتع چوپانی میکرد و مُشت مُشت دوشیدن گاوها را فراغت میدانست. مرغ و خروسهایشان نیز به او و دانهپاشیهایش خو داشتند آنقدر که اشتها میگشودند. با این همه، سولماز ابراهیمی، کارآفرین نمونه استان اردبیل در بخش دام و طیور که درس و مشق رشته روانشناسی تا مقطع ارشد خوانده اندک لحظهای تصور نمیکرد روزگاری فرا رسد که در آن فارم عقربهای کینهکِش و مارهای خوش خط و خال راه بیندازد. روزگاری که بیهول و هراس کژدمها را از پشت دست گیرد و سَمشان را از برای شرکتهای داروسازی بیرون کشد یا سر مارهایی از جعفری و کبری چنان چنگ آورد که زهرشان سهمِ شفابخشهای بسیار شود. اما امروز همان روزگار است که این بانوی اردبیلی افزون بر پرورش چند گونه از عقرب و مارهای زهرآگین، آوازه کارآفرینی و درآمدزایی خود را به رواج و رونق در بازارهای واقعی و مجازی چرخانده است.
پساندازهای زنانه خرجِ عقرب و مارهای پیچان
تکلیف روانشناسی خوانده لیک تعلق و علاقهاش همیشه حیوانات بوده وهستند. آنچنان که تا پیش از سال 1397 علی رغم مدرک دانشگاهی که زیر بغل زده بود به دستیاری دامپزشکی کهنهکار در گاوداری یکی از دوستان پدرش به کار مشغول شد. همنشینی با دامپزشک و دامپرور به اضافه آن میل به مهربانی با حیوانات، سبب شد تا یکی از روزهای پاییز سال 97 تصمیم به راهاندازی فارم و مزرعه پرورش عقرب و مار بگیرد. تصمیمی که در اَوان، مخالفتهای خانواده و دوستانش را پس و پی داشت؛ آن هم بیهیچ سود و حاصلی چرا که قصد سولماز قطعی بود و بنای ناامیدی نداشت. بالاخره یک روز پساندازهای زنانهاش را گِرد کرد و با مشورت چند کارشناس و متخصص، پای تهران گرفت تا تجهیزات لازم را به بها بخرد. از صدها باکس پلاستیکی یا همان جای نان گرفته تا چندین تُن شن و ماسه شسته شده و شانههای تخممرغ برای فراهمآوری جای خور و خواب عقربهایی که آنها نیز تعدادشان به 15 هزار قطعه به قرار 5 گونه (هوتنتوتا سولسئی، مزوبوتوس، کراسیکودا، شاخ و همیسکورپیوسلپتروس) میرسید. هنوز هم مهمترین توصیه که مشاوران کسب و کار آن روزها او را سپارده بودند به گوش دارد و به کار بسته: « عقربها را باید از مزارع اسم و رسمدار نه از صیادان بینام و نشان که قیدی به قانون و طبیعت ندارند، تهیه کنی ولو گران باشند و کم. صیادانِ این چنین خاطی و خلافکار همه گونه عقرب را به عذرِ سنگینی عایدیشان کیسه میکنند حتی آن گونه که خطرناکاند و نامناسب برای کسب و کار و یا مشتریهایت.»
خوشمزه مثل سوسک زرد و جوجه 3روزه
پیش از دریافت مجوزهای ملزوم و مرسوم، دورههای آموزشی ویژه پرورش عقرب و مار را گذراند. در همین حین به تاکید و موکد بند و تبصرههای همان اجازهنامهها برای تامین محل فارم و مزرعه سولهای حداکثر 5 کیلومتر دورتر از شهر اجاره کرد و کنارههای در و دیوارش را با قفسههای فلزی انباشت تا باکسهای عقربپرور را که در هر یک 50 تا 80 عقرب جای گرم کرده بود، میان بنشاند. بستههای چند ده کیلویی سوسکهای زرد و خشک (میلورم) که همه بافت تنشان از پروتئینهای مغذیست، کنجی از سوله به کف انداخت و طبق برنامه هفتهای 2 یا 3 مرتبه به پیمانه پیالهای کوچک عقربها را سور داد. سولماز حساب اینکه سم عقربهایش در نوبت نخست سمگیری بنا به استرسی که از جابهجایی تحمل کرده بودند، قابل فروش نخواهد بود را نیز داشت. حتی میدانست بارش دستکم تا 6، 7 ماه سود و دخل نمیدهد. نوبت سمگیری دوم، 2 تا 3 ماه بعد اتفاق میافتاد که از برای آن سمگیرانی مشهدی دعوت به کار شدند. هر 3 هزار عقرب، 21 گرم سم پس میدهد و آن زمان، سمگیران بابت سم چکاندن از هر هزار عقرب بیش از یک میلیون تومان طلب میکردند. این شد که سولماز فایده بیشتر را در فراگرفتن تکنیک سمگیری دید و برای خاطر آن نیز آستین بالا زد. این درست زمانی پیش آمد که بار 50 حلقه مار هم بعد از صدور مجوز به دست سولماز رسید. مارهایی به قد کمتر از یک متر که هفتهای یک جوجه 3روزه میبلعیدند تا درصد پروتئین سمشان بالا کشد. همت سولماز تا آنجا قدام گرفته که حالا دورههای آموزشی پرورش عقرب و مار و همچنین شیوههای سمگیری برگزار میکند و از تعداد تلفاتی که ممکن است هر چند روز در میان از هر باکس داشته باشد چربیههای سِره میگیرد. بدین روش که لاشهها را با توجه به گونهای که داشتند در روغنهای مخصوص از یک هفته تا چند ماه میخواباند تا تجزیه شوند و روغن پس دهند.
مخدرکِشی با سم عقرب مرده و قمار با کژدمهای جنگی!
تا این حال و وقت، نه مار و نه عقربهایی که نامورند به «از بهر کین نیش زدن» سولماز را نگزیدهاند. گویی که علمِ رام و اهلی کردنشان را در ذات دارد. آن چنان که عقربهای آبستنی که شکمِ شفافشان برآمده را بدون پَنس و هوشیار از جای برمیدارد و مارهای مرعوب را نیز آرام از گردن به آغوش میگیرد. در صف و طیف مشتریهای فارم این بانوی کارآفرین که نان به سفره بیش از 10 جویای کار گذاشته، بیشتر از همه شرکتهای داروسازی داخلی و بیشتر، خارجی قرار دارند. مشتریهایی که خیالشان از کیفیت سمهای مزرعه او آسوده است و هر بار که با میکروآنالیزور، ترکیبات سمها را میسنجند، بر آن صحه میگذارند. سولماز واقف است کیفیت سمهای هر آنچه از عقرب و مار دارد در پیوستگی تغذیه مناسب یا همان سوسکهای زرد خشک قرار دارد. ترکیباتی باکیفیت که افزون بر توجه به تغذیههای پروتئینی باید که مراقب بود دَم و دوره سمگیری بدین علت که سم و خون آن عنکبوتیان هر 2 بیرنگ و شفاف است در هم اَندر نشوند که در این صورت ارزش مصرفی و قیمتی سم پایین میکشد. گاهی در این صف و طیف از مشتریها، دلالان نیز دیده میشوند که البته سولماز و دیگر پرورشدهندگان عقرب و مار به میانداریشان عادت دارند. دلالانی که بازار فروش انواع پماد و اقسام روغنهای عقرب و مار ویژه تسکین و درمان دردهای مفاصل و یا زیبایی پوست و مو را قبضه کردهاند و مهرههایی موسوم به مهره مار هم در بساطشان انداختهاند. برخیشان هم پا فراتر گذاشته و میخواهند به زور و ضرب تاسشان را بنشانند؛ حالا یا با فروش سم عقربهای مرده به عنوان نوعی مخدر و یا عرضه عقربهای جنگی ویژه شرطبندانِ حیوانآزار!
3 ماه پیش
3 ماه پیش