متن آهنگ می ناب از روزبه نعمت الهی
من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم یک جام پر از شراب دستت باشد تا حال من خراب دستت باشد این چند هزارمین شب بیداریست ای عشق فقط حساب دستت باشد من آمده ام که با تو راهی بشوم آنی که تو از دلم بخواهی بشوم دریا بغلم کن ، بغلم کن دریا میخواهم از این به بعد ماهی بشوم من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم زان می که شراب جاوندانیست بخور سرمایه ی عیش این جهانیست بخور سوزنده چو آتش است لیکن غم را بُرنده چو آب زندگانیست بخور امروز به فردا نرسد میمیرد خوابی که به رویا نرسد میمیرد از شوق رسیدن است جاری شده ایم رودی که به دریا برسد میمیرد من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم یک جام دگر بگیر و من نتوانم یک جام دگر بگیر و من نتوانم