متن آهنگ خورشید از محمد معتمدی
از ما مرو ای چراغ روشن تا زنده شود هزار چون من تا بشکفد از درون هر خار صد نرگس و یاسمن و سوسن ای روزن خانه را چو خورشید یا خانه بسته را چو روزن از شوق تو … در جوش وز عشق تو گل دریده دامن از ما مرو ای چراغ روشن تا زنده شود هزار چون من تا بشکفد از درون هر خار صد نرگس و یاسمن و سوسن خاکی بدم و خموش و ساکت مستم کرده ای به هست کردن وان شب که صبوح او تو باشی هم روح بود خراب و هم تن