متن آهنگ وصف خورشید از محسن اصغری زاده
دروغ گو و خرافات گو به نزدم مردم آزار است کسی که کینه مردان به دل دارد خس و خار است توقرن بیست و یک را سوای قرن بیستم دان که هر قرنی جداگانه نقاب بردار اسرار است خرافات بگسل ای دوست بگیر دامان دانش را که دانش پیشه چون چابک سوار است وصف مارامیکنی ای لهب که ما مست و خرابیم وصف خورشید جهان گو که باعث نگار است من از هر بطنی افسانه حقیقت می کنم پیدا در این معنا نیستی نیست هر آن هستی که ژن دار است بی کلک اندر فلک تاکنون هیچ کس نرفت نام فلک نهادن نیز کلک روزگار است رند ما را خبر از معنی اصلی شراب نیست کین همه شر به جهان از جوشش آن شرار است حسب نیک آفاق بین که شمردند و نگفتند که آیات خداوند جهان بی شمار است بی طبیعت نتوان گفت خدا هست و خدا نیست چون در وجود طبیعت نام خداوندگار است نکه خورشید را نهاد نام روز ازل بشر بود که بشر خود چنین حاصل این لیل و نهار است بی چراغ علم هرگز به نزد تصور نروید تکیه بر تصور مکن چون شکسته دیواراست اصغری تنها نباشد در پرده گشائی حق در دفتر عارفان چنین سخن بسیار است
