متن آهنگ پادگان از نوید حسینی
منم و یه پادگان با سربازای بی نشونش منم و تیک تاک ساعت که نمیگذره زمانش منم و ثانیه های خوب و بد که آخر روز میشینم پا به تماشای غروب آسمونش . محکوم به بیداریمو حال دلم خوش نیست دلتنگ یارم ولی فرصت واسه دیدار نیست حال منو نمیدونه اونکه گرفتار نیست . کابوس شبای ما رد شدن از دژبانیه ولی دلگرمیه ما جناب سروان دهقانیه خدمت مام ته این خط رسیدش اما خدا سلامتی اون پسری که سرباز مرزبانیه . تحمل میکنه دوریه راهو تحمل میکنه موی کوتاهو همه ی روزا میشن خاطره آخر با دعای خیرتون پدر و مادر . محکوم به بیداریمو حال دلم خوش نیست دلتنگ یارم ولی فرصت واسه دیدار نیست حال منو نمیدونه اونکه گرفتار نیست