با اینکه علم پیشرفت های زیادی داشته و شهرنشینی باعث درهم آمیختگی فرهنگ ها شده است، اما همچنان، برخی کشورها از رسوم قدیمی خود پیروی می کنند. مرگ در زندگی بشری حقیقتی بزرگ محسوب می شود اما روش عزاداری، بزرگداشت و کفن و دفن مردگان از فرهنگی به فرهنگ دیگر بسیار متفاوت است، برخی سنت ها واقعاً مراسم تدفین را به سطح بالاتری از خوفناکی ارتقا داده اند. عده ای درگذشتگان خود را دفن می کنند و تعدادی دیگر آن ها را می سوزانند. اما تا کنون از مراسم تدفین عجیب در جهان نشنیده اید که اگر در مورد آن ها بدانید قطعا شگفت زده خواهید شد.
فامادیهانا
مردم ماداگاسکار در این آیین تدفینی که به اسم گرداندن استخوان ها معروف شده است، جسدهای اجداد خود را از درون قبر یا مقبره بیرون آورده و با لباس ها و پارچه های نو قنداق می کنند و همراه با اجرای زنده موزیک، به صورت گروهی با مرده می رقصند. رسم تدفین مردم ماداگاسکار بر اساس یک باور و اعتقاد قدیمی شکل گرفته است. مردم ماداگاسکار اعتقاد دارند، ارواح مرده ها، بعد از تجزیه کامل جسد و برگزاری مراسم آیینی، در نهایت به جهان اجداد و نیاکان خود ملحق می شوند. این مراسم در ماداگاسکار تبدیل به آیین منظمی شده است که معمولا هر هفت سال یک بار تکرار می شود و اقوام را دور هم جمع می کند.
این مراسم، جشنواره ای است که هم در مناطق سنتی و هم در مناطق شهری برگزار می شود. البته در مناطق طایفه ای از شهرت بیشتری برخوردار است. هر خانواده، بطور جدی از استخوان ها و محل دفن اجداد خود محافظت می کند تا بتواند همیشه این جشنواره را برگزار کند. همچنین در ساخت مقبره های نیاکان، بیشترین دقت و سلیقه را به خرج می دهند. چراکه این مکان ها را واسطه ای بین مرده ها و زنده ها می دانند. خویشاوندان مرده، بهترین لباس های خود را پوشیده و برای دیدن بقایای جسد درگذشتگان به مقبره می روند و به جشن و پایکوبی می پردازند.
در تدفین مردم ماداگاسکار گوشت حیوان قربانی شده، در بین فامیل و دوستان پخش می شود و رقص آیینی نیز با حضور اعضا خانواده اجرا می شود. انگیزه اصلی این جشنواره، در بین مردم محلی از زمان های باستان به همین شکل باقی مانده است و آن ها می گویند، با این مراسم، مرده به سوی خدا بازمی گردد و از نو زاده می شود. به عقیده مردم ماداگاسکار، این سنت نزد آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که روشی برای نشان دادن احترام و علاقه به رفتگان است و برگزار نکردن فامادیهانا برای کسی که توانایی مالی دارد گناهی نابخشودنی محسوب می شود.
یکی از دلایل، قیمت بسیار زیاد پارچه ابریشمی برای پوشاندن بدن مرده ها و هزینه زیاد برای تهیه کردن غذا برای مهمانان است که خیلی پرهزینه تمام می شود. دلیل دیگر، تضاد و مخالفت برخی از سازمان های مسیحی با این آیین است. پروتستان ها این مراسم را نهی می کنند، اما کلیسای کاتولیک اعتراضی به این مراسم ندارد.
دفن بودائیان تبت
وقتی می توانید با گوشت بدن فرد تازه درگذشته حیوانات را سیر کنید، چرا خودتان آن را بخورید؟ چنین فکری همان رسم بودائیان تبت یا «تدفین آسمانی» است؛ سنت خردکردن بدن مرده به تکه های کوچک و سپردن باقی کار به حیوانات و مشخصاً پرندگان. گاهی بدن، سالم گذاشته می شود که البته برای لاشخور ها مشکلی نیست. گرچه ممکن است این کار کمی احمقانه یا حتی نفرت انگیز به نظر برسد، اما این آداب ورسوم از دیدگاه یک بودایی کاملاً منطقی است. بودائیان برای حفظ یا ارتباط با بدن مرده که یک ظرف خالی به نظر می رسد، اشتیاقی ندارند. بعلاوه در امتداد احترامشان برای تمام زندگی، بودائیان این طور نگاه می کنند که تنها کار درخور آخرین کنش یک فرد - حتی اگر به وکالت از او باشد - این است که باقی مانده ی بدنش برای ادامه ی زندگی سایر موجودات صرف شود. در حقیقت این آداب ورسوم به عنوان یک حرکت دلسوزانه و خیرخواهانه در نظر گرفته می شود. امروزه بیش از ۸۰ درصد بودائیان تبت تدفین آسمانی را انتخاب می کنند؛ رسمی که هزاران سال مشاهده شده است.
مراسم سوزاندن واراناسی
واراناسی که در ایالت شمالی اوتار پارادش و در کنار رودخانه گنگ قرار دارد گردشگران و زائران زیادی را از سراسر جهان به سمت خود جلب می کند. بیشترین جاذبه واراناسی به خاطر محل های سوزاندن مانیکارنیکا و هاریشچانداراست. این دو منطقه منبع درآمد اصلی واراناسی است، زیرا به اعتقاد هندی ها کسانی که در شهر مقدس سوزانده می شوند، از چرخه زندگی، مرگ و تناسخ رها خواهند شد. در حقیقت تقاضا برای سوزاندن مردگان در این شهر تا حدی است که مردم هر 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز در حال انجام مراسم مذهبی هستند. طبق آمارها روزانه 200 نفر سوزانده می شوند. قبل از سوزاندن، مردگان را داخل لباس های رنگی می پیچند و توسط اعضای مذکر خانواده در رودخانه گنگ تطهیر می کنند. سپس مرده را در کنار رودخانه قرار می دهند تا خشک شود، سپس داخل هیزم هایی از چوب انبه یا صندل قرار می دهند. چوب صندل مانع از پراکنده شدن بوی سوختگی موها می شود. پس از سوزانده شدن خاکستر مرده را جمع آوری کرده و بروی رودخانه گنگ پراکنده می کنند.
بریدن انگشت
مردم قبیله دانی در غرب پاپوا گینه نو مراسم تدفین عجیبی دارند، اگر چه این سنت تاکنون توسط دولت حذف شده است. اما در اعماق جنگل های این منطقه هنوز رواج دارد که مردی در این جامعه می میرد زن و گاهی نیز فرزندان او باید یکی از انگشتانشان را قطع کنند. این سنت نشان دهنده درد عاطفی بوده و به عنوان روشی برای تهذیب نفس در نظر گرفته می شود. در واقع در این سنت آن ها انگشتان خود را محکم بسته و سپس با تبر آن ها را قطع می کنند و بعد آن انگشت در جای مخصوصی نگهداری شده و یا سوزانده می شود.
مرده سوزی
این رسم که سوزاندن جسد بر روی آتش است، که هنوز هم در بعضی از کشور های مدرن اجرا می شود. خاکستر جسدی که سوزانده شده نیز، توسط نزدیک ترین خویشاوندان او در یک ظرف شیشه ای نگه داشته می شود. البته گاهی نیز خود افراد قبل از مرگ می خواهند که خاکسترشان در هوا پخش شود. در هند نیز ممکن است افراد قبل از مرگ چنین درخواستی داشته باشند که خاکستر آن ها را در رودخانه گنگ یا اقیانوس رها شود. البته بعضا نیز خاکستر مرده تا مدت ها در همان ظرف شیشه ای باقی می ماند.
همنوع خواری
یکی از عجیب ترین و شاید ترسناک ترین سنت های تشییع جنازه از پاپوآ گینه نو و برزیل برگزار می شد، این بود که در آن جوامع مردم از اجساد خویشاوندان خود تغذیه می کردند. این عمل غیرانسانی که اکنون نیز به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد، به نظر می رسد، از ملت هایی پدید آمده که، دچار سوء تغذیه بوده اند و به دنبال راه های دیگری برای سیر کردن شکم خودشان بوده اند. خانواده فرد متوفی، دور بدن مرده جمع می شدند و از آتش و سایر ابزارهای ابتدایی برای خوردن آن مرده استفاده می کردند.
خاکستر مردگان در دریای هنگ کنگ
هنگ کنگ با داشتن بیش از 7.4 میلیون سکنه که تنها در 430 مایل مربع دور هم جمع شده اند، بجای یک شهر درواقع چهارمین کشور بزرگ جهان محسوب می شود. هنگ کنگ قدیمی که در مجاورت شهر دیوار کشیده کولون قرار داشت قبل از تقسیم شدن در دهه 1990 شهری مملو از آپارتمان های کوچک بود که با داشتن بیش از 33000 سکنه تنها در 6.4 هکتار متراکم ترین شهر جهان محسوب می شد. این شهر از نظر تراکم 119 مرتبه متراکم تر از نیویورک است.
بنابراین تعجبی ندارد که قبرستان های این شهر نیز پولی باشند، به صورت میانگین هزینه هر محل برای نگهداری خاکسترها 380000-640000 دلار است. از 48000 نفری که سالانه در هنگ کنگ از دنیا می روند، 90% سوزانده می شوند. اما در چنین شهر شلوغی برای قرار دادن خاکسترها در یک محل ساده باید در یک لیست 4 ساله با قیمت های سرسام آور منتظر ماند. ازنظر چینی ها قرار دادن گلدان خاکستر در خانه یک تابو محسوب می شود. بنابراین دولت چین در سال 2005 شروع به ترویج "سوزاندن سبز" کرد. به خانواده ها توصیه شد که خاکستر مردگان خود را در 11 باغ مشخص شده یا در دریا پراکنده کنند. برای این منظور 3 قسمت در دریا مشخص شده است، مردم توسط کشتی به وسط دریا منتقل می شوند و خاکسترهای خود را در آنجا به روی دریا می پاشند.
ایکوا اوزو
طبق سنت های مردم ایبو که گروهی بومی در بخش های جنوبی نیجریه هستند، مرگ پایان زندگی نیست بلکه انتقال به جهانی جدید است. تا قبل از مراسمی به نام ایکوا اوزو که به معنای جشن گرفتن مرگ است، مردم بر این باور بودند که مردگان قادر به قرار گرفتن در میان نیاکان خود نیستند. آئین های مراسم در هر یک از این جوامع مختلف است اما نقطه مشترک مراسمی است که پس از دفن صورت می گیرد. در این مراسم که از چند روز تا چند هفته به طول می انجامد، خانواده متوفی مقداری نوشیدنی، چهارپا یا دارایی را خرج مرده می کنند. در مراسمی که "اینو اونو آکوا" نامیده می شود، شخصی که آدا نام دارد غذاهای موردعلاقه متوفی را در سکوت کامل می خورد تا غذای شخص متوفی در آن جهان تأمین شود. این مراسم به قدری هزینه بر هستند که خانواده ها برای برگزاری آن ماه ها صبر می کنند.
تدفین معلق
زندگی مردمان مرموز «بو (Bo)» ساکن دره ی همپ پوند در جنوب غربی ایالت گونگ ژیان چین، برای هزار سال، پیش از آنکه پنج قرن پیش توسط مینگ دیناستی قتل عام شوند، رونق داشت. امروزه قبیله ی بو تقریباً بطور کامل فراموش شده، اما فقط به لطف تابوت های معلق دراماتیکی که از خود بر جا گذاشته اند حفظ شده است؛ اثری فراموش نشدنی از جعبه های چوبی که در ارتفاع حدود ۱۰۰ متری از صخره ها بیرون زده است. ۱۶۰ تابوت در کنار صخره ها و درون غار های طبیعی قرار داده شده و تعدادی تابوت هم با مرده هایی که درونشان خوابیده اند از بدنه ی صخره ها معلقند.
صخره ها خود نقاشی های دیواری زیادی دارند که با رنگ های قرمز کشیده شده و بسیاری از آن ها زندگی مردم قبیله ی بو را تصویر کرده اند. امروزه افراد محلی با نام هایی نظیر «فرزندان صخره» و «رام کنندگان آسمان» به تمدنی که مدت هاست از بین رفته اشاره می کنند، اما اینکه چرا آنان مردگان خود را به این روش دفن می کردند کاملاً رازآلود مانده است.
تابوت های فانتزی در غنا
در این فرهنگ، فرد مرده بیشتر از حالتی که زنده بوده است دارای قدرت است، او قادر است بر روی زندگی خویشاوندان تأثیر گذارد، بنابراین خانواده برای جلب توجه و رحم مردگان خود هر کاری که بتوانند انجام می دهند. بعلاوه به اعتقاد آن ها مرده زندگی خود را در جهانی دیگر ادامه می دهد و باید به گونه ای سوزانده شود که دربردارنده شغل او در این دنیا باشد. بنابراین خانواده آن ها را در تابوت هایی مخصوص در اندازه ها و اشکال مختلف قرار می دهند (تابوت های فانتزی)، از کفش های رنگی و بوت ها گرفته تا بطری های کوکاکولا. این سنت توجهات بسیاری را به سمت خود جلب کرده است، ازجمله کوفی عنان رئیس سابق سازمان ملل و بیل کلینتون که هردو از کارگاه های ساخت تابوت دیدن کرده اند. گفته می شود که جیمی کارتر دو تابوت را نیز برای خود خریداری کرده بوده است.
مومیایی های مدرن
در مصر مومیایی کردن در قرون چهارم تا هفتم پس از میلاد از بین رفت اما این سنت قدیمی هنوز برجا مانده و در میان مردم آنگا در پاپوا گینه نو همچنان اجرا می شود. فرد متوفی با مومیایی شدن نسبت به حالتی که در زمین دفن می شود بیشتر در اذهان باقی می ماند و پس از مرگ می تواند همچنان از خانواده خود محافظت کند. البته گرچه این کار با رسیدن مبلغان مسیحی در قرن بیستم به این منطقه کمتر شده است اما مومیایی کردن مردگان همچنان در قسمت های دور افتاده و قسمت های کوهستانی انجام می شود. برخلاف روش مومیایی مصریان، قبیله آنگا برای جلوگیری از فساد جسد، مردگان را به مدت سه ماه درون دود آتش قرار می دهند. وقتی جسد باد کرد، آن را با چوب فشار می دهند تا مایعات آن خارج شود و سپس خشک گردد. طی این فرایند هیچ یک از قسمت های داخلی بدن نباید به زمین بیفتد. پس از اتمام مومیایی کردن، جسد را روی یک صندلی قرار می دهند و به بالای صخره ها می برند تا از بالا در کنار نیاکان خود به روستا بنگرند.
ساتی
این روش گرچه حالا خوشبختانه در هند ممنوع شده است، اما نوعی مراسم تدفین بود که در آن زنانی که تازه بیوه شده بودند، خود را در میان هیمه ی آتشی که برای سوزاندن جسد شوهرشان بود، قربانی می کردند. این رسم عموماً به عنوان اقدامی داوطلبانه در نظر گرفته شده، اما نمونه های بسیاری وجود داشته که زنان مجبور به انجام ساتی می شدند و حتی گاهی اوقات برخلاف خواستشان در آتش سوزانده می شدند. کسی نمی داند این مراسم از کجا سرچشمه گرفته، اما برخی معتقدند که این رسم ایجاد شده تا مانع از آن شود که زنان، شوهران ثروتمندشان را کشته و با معشوق واقعی خود ازدواج کنند. احتمال دیگر این است که این کار به عنوان راهی برای وصال دوباره ی زن و شوهر در زندگی پس از مرگ انجام می شده تا زنان از این راه بتوانند حوریان فرصت طلب را از میدان به در کنند! جالب است که هند اولین و تنها فرهنگی نبود که این سنت را پذیرفت. دیگر جوامع باستانی از جمله مصریان، یونانیان، گوت ها و سکا ها نیز کاری شبیه به ساتی انجام می دادند.
تدفین واکینگی
مراسم تدفین برای زنان هندی بوضوح کار دشواری بود و برای زنان برده ی اشراف زادگان وایکینگ هم همینطور. مراسم پس از مرگ یک رهبر قبیله بشدت بی رحمانه بوده است. هنگامی که رهبر قبیله می مرد، بدن او به مدت ۱۰ روز در یک گور موقت قرار می گرفت و لباس های تازه برای او آماده می شد. در این مدت، یکی از دختران برده باید برای پیوستن به او در زندگی پس از مرگ «داوطلب» می شد. او روز و شب محافظت می شد و مقادیر فراوانی شراب به او داده می شد. هنگامی که مراسم تدفین آغاز می شد، دختر از چادری به چادر دیگر می رفت و به او «تجاوز» می شد. سپس با طناب تا سرحد مرگ خفه می شد و در نهایت توسط بزرگِ قبیله با خنجر به قتل می رسید. در نهایت کار، جسد رهبر قبیله و دختر برده روی یک قایق چوبی شعله ور به آب انداخته می شد.
توتم
توتم ها یکی از اجزای ثابت شمال غربی آمریکا و مردم هِیدا هستند، اما این شمایل ها بیشتر از آنچه با چشم دیده می شود، در خود دارند. بطور معمول، بقایای یک هیدای مرده به گودال بزرگی که حیوانات حفر کرده اند، پرتاب می شد، اما سلسله آداب پس از مرگ یک رئیس قبیله، شُمن یا جنگجو بمراتب پیچیده تر بوده است. در این موارد، بدن با یک چماق کوبیده و له می شد؛ بطوری که در یک جعبه ی چوبی به ابعاد یک چمدان جا بگیرد. بعد جعبه در کنار یک توتم تدفین خاص در نزدیکی خانه ی فرد مرده قرار داده می شد؛ جایی که در آن، شمایل ها به عنوان نگهبانان سفر ارواح به زندگی پس از مرگ عمل می کردند. مبلغان مذهبی مسیحی که برای سرکشی به این قبایل می رفتند و اغلب بخاطر بوی پایدار جسد، از این مکان ها برمی گشتند.
تدفین زرتشتی
ایده محل دفن آسمانی تبتی ها درواقع منحصر به خود آن ها نیست. در یک آیین زرتشتی رهروان مردگان خود را در بالای برج سکوت که دخمه نیز نامیده می شود، قرار می دهند. ازنظر زرتشتی ها مرگ عملی شیطانی است و آلوده کردن زمین پاک به واسطه مرگ توهین به شعائر مذهبی است. آن ها نیز مردگان خود را در بلندی ها قرار می دهند تا توسط پرندگان خورده شوند. دین زرتشت 3500 سال پیش در ایران به وجود آمد و همچنان می توان در قسمتی هایی از شهر یزد برج های سکوت را دید. در سال 1349 استفاده از این برج ها غیرقانونی اعلام شد اما در شهر بمبئی هندوستان که مرکز دوم زرتشتیان است، این رسم ادامه دارد.
تدفین بومیان استرالیا
بهترین قسمت مراسم مرگ بومی، این است که اعضای خانواده می توانند یک چیز را به یادگار نگه دارند؛ مشخصاً استخوان های مرده. پس از مرگ یک عضو خانواده، بدن او بالای یک سطح بلند که با برگ و شاخه ها پوشانده شده بود و قرار بود جنازه آنجا تجزیه شود، قرار داده می شد؛ فرایندی که اغلب ماه ها طول می کشد. در بعضی موارد، مایع خارج شده از جسدِ در حال فساد جمع آوری می شد و بر بدن جوان تر ها مالیده می شد تا ویژگی های خوب شخص درگذشته از این طریق به آنان منتقل شود. پس از آن، استخوان ها جمع آوری و با رنگ قرمز رنگ آمیزی می شدند. سپس استخوان ها داخل غار یا یک خروجی متروک قرار داده می شدند. در بعضی موارد بستگان می توانستند آن ها را تا یک سال به خود بیاویزند. بعضی از قبایل نیز از به زبان آوردن نام فرد مرده امتناع می کردند و تمام ماترک او را کاملاً نادیده می گرفتند. تمام مراسم راهی بود برای اینکه مطمئن شوند روح مرده به راحتی نمی تواند با زندگان درآمیزد.
سخن آخر
روش تدفین در دنیا از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است و هر کشور و قومی با توجه به سنت ها و اعتقاداتی که دارند و تعصبی که نسبت به این سنت ها دارند، باعث می شود که کارهای عجیب و غربی انجام دهند و همان طور که در این مطلب خواندید، هر ملیتی به گونه ای خاص مردگان خود را دفن می کنند. البته اگر نام آن را بشود دفن گذاشت!