دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

تلاش عجیب پادشاه برای دعوا انداختن بین یک زن و شوهر 

جمعه، 07 مهر 1402
کد خبر: 357890
ساعد نیوز: دربخشی از روزنامۀ خاطرات ناصرالدین شاه در روز پنجشنبه ششم تیرماه سال 1268 شمسی به اقامتش در بلژیک و حضور در شهر اسپا پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از فرارو، دربخشی از روزنامۀ خاطرات ناصرالدین شاه در روز پنجشنبه ششم تیرماه سال 1268 شمسی به اقامتش در بلژیک و حضور در شهر اسپا پرداخته است.

در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز پنجشنبه ششم تیرماه سال 1268 شمسی (شوال سال 1306 قمری) را می‌خوانید که مربوط است به اقامت شاه در بلژیک و حضور در شهر اسپا را می‌خوانید:

امروز صبح از خواب برخاستیم، خیلی کسل بودیم، هوای فرنگستان بد است، رطوبتی دارد و اغلب ابر است، بخصوص اسپا که هواش شبیه به کلاردشت و کجور است، خیلی خفه است، شخص دلتنگ می‌شود... بعد از نهار یک پسر کوچکی از اهل ورشو گفتند پیانو خوب می‌زند، در اکسپوزیسیون پاریس بوده است، به حضور ما آمد، قریب هفت سال داشت، خیلی بدذات و زرنگ، اما خیلی قشنگ پیانو می‌زد، چیز غریبی بود... مادرش می‌گفت واله پیانو است... تا وقت خوابیدن متصل می‌زند... ما هم یک مدال به او دادیم خوشحال شد و اجازه خواست که خود را پیانوزنِ ما بنامد اجازه دادیم... اسمش رائول کوچالسکی (Raoul Kouzalski) بود...

کالسکه حاضر کرده بودند برویم گردش... قدری که از شهر دور شدیم کم کم عمارت‌های کوچک کوچک پیدا شد، بسیار قشنگ... در یکی از ویلا‌ها پیاده شدیم، سرایدار پیر کثیفی داشت و زن پیر کثیفی اطاق‌ها را به ما نشان دادند... به زنکه پیر گفتیم اگر شوهر تو زن بگیرد یا [..]بازی بکند تو چه می‌کنی؟ گفت پدرش را درمی‌آورم سرش را می‌شکنم، از مردکه پرسیدیم راست بگو تو [..]بازی نکردی؟ گفت می‌کنم، حالا هم میکنم، به زنکه گفتیم اقرار کرد سرش را بشکن، گفت شوخی می‌کند، خلاصه نزدیک بود میان آن‌ها دعوا بیاندازیم، بامزه بود، یک امپریال به آن‌ها دادیم...

به جائی رسیدیم که آب معدنی آنجا هست، جای خوبی ساخته‌اند، قهوه‌خانه و رستوران دارد، آب را از چاه می‌کشند به مردم می‌دهند، پیاده شدیم ببینیم آب چطور است، استکانی آب آوردند اولا متعفن بود، ثانیا بدمزه که هیچ نمی‌شود خورد، فرنگی‌ها می‌آیند از این آب می‌خورند، دور چاه میز و صندلی و گل گذاشته‌اند مثل اینکه حوض کوثر است که مردم بیایند این آب متعفن را بخورند...

راندیم خیلی راه رفتیم، از جنگل‌های باصفا گذاشتیم، رسیدیم به ییلاق وسیع خوبی، پارک و باغچه بزرگ باصفا داشت و عمارت خوبی، صاحب‌خانه حاضر بود، اما زن او بسیار بدگل بود، حقیقتا اگر زن او هم خوشگل بود ما به او حسادت می‌بردیم، به طرزی ییلاق او عالی و باصفا و وضع زندگانی او راحت بود که جای حسادت داشت، داخل شدیم، در اطاقی نشستیم، سیگارتی کشیدیم، از اینجا عزیزالسلطان هم به ما ملحق شد، راندیم رو به منزل...


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز سه شنبه 15 آبان
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
ویدیوی دیده نشده از حافظ خوانی با احساس آرتا جهانبخش؛ پسر بابک جهانبخش ستاره پاپ کشور همراه دختر همسرش / گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سر آید...
تبدیل پایان نامه به مقاله
بهترین ترجمه با بهترین مترجم آنلاین + معرفی 8 پلتفرم برتر ترجمه
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی داخلی
ناراحت شدن و گریه کردن الیکا عبدالرزاقی از حرف زشت امیر کربلایی زاده موقع آشپزی/ ایسگامون کردی؟!+فیلم
تعرفه استخراج مقاله از پایان نامه
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI با بهترین کیفیت
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
رونمایی هادی چوپان از پت خانگی کیوتش با آهنگ معروف آمو بند +فیلم/ چقدر ناز بغل بابایی رو مبل سلطنتی لالا کرده مردم براش
تمرینات فوق حرفه ای بهروز تابانی با میلوس سارچف افسانه ای برای حضور در آرنولد کلاسیک شروع شد +فیلم/ شیرشاه ایرانی جای گرگ پارسی را در لندن خالی خواهد کرد