بایدن توافق همکاری جامع استراتژیک را با فو ترونگ دبیر کل حزب کمونیست ویتنام امضا کرد، و دومین ضربه جدی به منافع چین را در هفته اخیر را رقم زد.اگر این توافق را در کنار کریدور اعلام شده در گروه 20، توافق آمریکا و هند درباره همکاری های نظامی و توافق آمریکا-ژاپن_- کره جنوبی قرار دهیم می توانیم بگوییم آمریکا انرژی سیاست خارجی را معطوف به مهار و به تعبیر برخی ها جدا کردن decoupling کشور ها از چین کرده است.
ویتنام نزدیک ترین کشور به چین از نظر پای بندی به سوسیالیسم و نیز توسعه اقتصادی است و تاکنون سعی کرده است با نزدیکی به آمریکا باعث خشم چین نشود اما بعد از توافق های استراتژیک هند و ژاپن و کره جنوبی با آمریکا به نظر می رسد هانوی هم بر تردید خود در نزدیکی بیشتر به آمریکا غلبه کرده است. این توافق هادر کنار گروه کواد و طرح پاسیفیک آبی و AUKUS حلقه های فشار بر پکن را تنگ تر می کند.
ویتنام با دشمن سابق خود یعنی آمریکا پیمان همکاری استراتژیک جامع امضا کرد و سطح روابط دو کشور را ارتقا داد. بقول معروف سیاست نشد ندارد. آمریکایی ها از چند سال پیش دنبال ارتقای سطح روابط با ویتنام بودند و موفق شدند. ویتنام هم گرفتار گذشته خود نشد. می توانست به دلایل محکم تاریخی این کار را نکند. اما مثل تایوان مساله دارد و این مساله همانا توسعه و پیشرفت کشور است.
بخاطر همین هدف با هر دو دشمن سابق خود یعنی چین و آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده است. سیاست یعنی اولویت خیر جمعی بر باورهای شخصی و مشکلات تاریخی. در تضاد میان همه این ها آنچه اولویت دارد خیر جمعی مردم و کشور است. زمانی در گذشته می گفتند خیر جمعی را حاکمان دلسوز و عاقل و دانا تشخیص می دهند و امروزه در دموکراسی ها می گویند خیر جمعی بواسطه گفتگوی تاملی در یک فضای آزاد کشف می شود و از قبل موجود نیست. بدون وجود خیر جمعی کشتی سیاست در دریای مواج اختلاف نظر ها سرگردان می شود.