توضیحات رائفی پور درباره یک عکس سه نفره و ادعای زشت روح الله زم
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، نبرد طوفانالاقصی و تحولات بعدی آن را باید یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ مقاومت ضدصهیونیسم دانست. برای اولینبار نیروهای مقاومت فلسطینی با ورود به سرزمینهای اشغالی ضربه سختی به اسرائیلیها وارد کردند و آنان را در نبرد زمینی برای فتح غزه ناکام گذاشتند. برای بررسی بهتر نبرد طوفانالاقصی و زوایای سیاسی و امنیتی آن در منطقه، با علیاکبر رائفیپور، بنیانگذار مؤسسه «مصاف» گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
بیشاز 50روز از عملیات طوفانالاقصی میگذرد. آیا این حرکت حماس یک اعتراض سخت و مسلحانه در برابر بیش از 70سال استعمار است یا یک اقدام حسابشده در قبال سیاستهای اخیر رژیمصهیونیستی؟
در یک نگاه بلندمدت، میتوانیم اقدام فلسطینیها را یک اعتراض و واکنش سخت به اشغالگری و استعمار اسرائیلیها تحلیل کنیم. سالهاست جریان سازش و میانهرو در فلسطین مثل جریان یاسر عرفات و بعد ابومازن (محمود عباس) سلطه رژیمصهیونیستی را پذیرفتهاند و در کرانه باختری به شکل تکهتکه ساکن شدهاند. این رژیم حتی به این مناطق تکهتکهشده و جدا ازهم نیز رحم نکرد و در آنجا هم تصمیم به شهرکسازی گرفت و اگر جایی وجود دارد که صهیونیستها در آنجا اقدام به شهرکسازی نکردهاند، احتمالا جایی نظیر مناطق صخرهای و کوهستانی بوده که امکان شهرکسازی و سکونت وجود نداشتهاست. کار به جایی رسید که ابومازن، نماد سازش درمیان اعراب به کنایه گفت: «اسرائیل ما را مثل پنیر سوئیسی سوراخ سوراخ کردهاست.» آیا با این وصف سیر اشغالگری اسرائیل انتها داشت؟ خیر. ثانیا در وجهه بعدی نیز طبق اسناد تازه منتشر شده، رژیمصهیونیستی بنای آن را داشته که در اوایل سال 2024بهدلیل راهبردهای کریدوری خود و بحث تعامل با اعراب، به غزه حمله کند. یدیعوت آحارانوت نوشت اسرائیل برای حمله به غزه 2سال تمرین کردهاست؛ یعنی طرح حمله اسرائیل به نوار غزه آماده بود. نکته بعدی و مسئله سوم، تحولاتی است که در جهان اسلام رخ دادهاست. یک زمانی وقتی جمال عبدالناصر، رئیسجمهور مصر، سخنرانی میکرد اعراب به حرف او گوش میدادند، اما امروز مصر کجاست؟ مصری که درگیر روزمرگیهایش شده و اگر پول عربستان و امارات نرسد، مردم کف خیابانها میآیند. دولت اخوانی طرفدار مقاومت 8ماه در آنجا دوام نمیآورد و این کشور دست یک ژنرال یهودیزاده به نام «عبدالفتاح السیسی» میافتد! گویی پساز قضیه داعش، جامعه اسلامی سِر شدهاست؛ از آنسو رژیمصهیونیستی کری میخواند و از طرح صلح ابراهیم سخن میگوید، حال شما خودتان را جای حماس بگذارید، چه کاری انجام خواهید داد؟ لذا بهنظر من اتفاقی که در فلسطین رخ داد، کاملاً طبیعی و مولود بستر خودش است. حال اینکه اگر این موضوعات از چشم ما دور مانده یا زیر پونز قرار گرفته، ایراد از ماست.
بهنظر شما آینده جنگ چه خواهد شد؟
رژیمصهیونیستی شکست سختی خورد و حیثیت نظامی و امنیتیاش زیرسؤال است. آخرین گروه مقاومت و بیاسلحهترین آن، یعنی حماس، توانسته به رژیمصهیونیستی که خود را ارتش چندم جهان میداند، چنین ضربه سختی بزند. این کار را عراق یا حزبالله با آن موشکهای لیزری و نقطهزن انجام نداده، بلکه تحت فشارترین گروه محور مقاومت چنین کار بزرگی را به ثمر نشاند. رژیمی که در سال 1967و 1973چند ارتش عربی را با هم شکست میداد، امروز کارش بهجایی رسیده که باید در ساحل غزه کنار خرچنگها پرچم بالا ببرد و کنار صدفهای دریایی به جشن و پایکوبی مشغول باشد؛ تازه در نبرد زمینی هم راه به جایی نبرده است. امروزه صحبت از این است که اگر حماس چنین قدرتی دارد، پس ایران چیست؟ چرا اسرائیل آنگونه که غزه را موشکباران میکند، جواب حزبالله را نمیدهد؟ حزبالله تاکنون 3تا 4میلیارد دلار در اسرائیل شمالی به رژیم خسارت وارد کردهاست. اسرائیل بهخوبی از توان نظامی نیروهای مقاومت لبنانی آگاهی دارد. برآورد صهیونیستها از زرادخانه حزبالله 200تا 250هزارموشک است. اخیراً پایگاههای نظامی اسرائیل توسط حزبالله به وسیله موشک 500کیلویی «برکان» هدف قرار داده شده که درآن چیزی سالم نمانده است. از سویی مقاومت عراقی وجود دارد که تازه از نبرد با داعش بیرون آمده و توانایی موشکسازی دارد. اسرائیل نسبت به این موضوعات آگاهی دارد و باید گفت آن اسم اسرائیل با برچسب قدرت امنیتی و اطلاعاتی فروریخته است. فکر میکنید چرا اسرائیل قصد دارد تا نوک پیکان اتهام را به سمت ایران ببرد؟ از عملیات 7اکتبر تا تصاحب کشتی توسط یمنیها، تلآویو دائم تأکید دارد همه اینها بهدست ایران است؛ چراکه میخواهند ضرباتی را که دریافت کردهاند به یک حریف قدرتر، چون ایران نسبت دهند.
با همه اوصاف، باید بگوییم اسرائیل برای حمله غزه همانطور که گفته شد، چند نقشه و هدف داشت؛ نقشه اول، فیصله دادن موضوع غزه بهطورکلی و کوچ دادن مردم آنجا به صحرای سینا بود؛ حتی برای این کار با دولتهای مصر و سعودی نیز هماهنگ شده بود. نقشه بعدی، رفتن به سمت کرانه باختری و تقسیم آن به 20منطقه بود که بهوسیله ارتش و پلیس فتح به راحتی کنترل شود و نقشه سوم، این بود که این مناطق با همکاری سعودی، اردن، مصر، سازمان ملل و رژیمصهیونیستی اداره شود؛ بهطوریکه هیچ اثری از مقاومت در آنجا نماند. بهطورکلی رژیمصهیونیستی قصد داشت اندیشه مقاومت را در این منطقه از بین ببرد. اسرائیل دقیقا با همین منطق است که با چنین قساوت قلبی دست به بچهکشی میزند. آیا او نگران وجهه جهانی خود نیست؟ اسرائیل استراتژیاش این است که من باید چنان اهالی غزه را تنبیه کنم که خود آنها از مقاومت کوتاه بیایند و از حماس طرفداری نکنند. اسرائیل در خلال جنگ 33روزه یا به تعبیر لبنانیها «حرب تموز»، چنان «ضاحیه» در جنوب لبنان را موشکباران کرد که آنجا با خاک یکسان شد. رژیمصهیونیستی این را به یک استراتژی به نام «داحیا» یا همان استراتژی ضاحیه بدل کرد؛ یعنی جایی که از آنجا مقاومت شکل گرفته چنان مورد هجوم خود قرار میدهیم که مردم آنجا خودشان دچار «خودتنبیهی» شوند. اسرائیل میخواهد یک کار تاریخی را در ذهن مردم فلسطین ثبت کند تا دیگر از جانب آنها موشکی سمتش شلیک نشود.
مسئله بعدی خود شخص نتانیاهوست. او در این چند وقت بهشدت تحت فشار بوده و مردم اسرائیل 8ماه تمام حتی در شبهای عید کف خیابانها در نقد او شعار میدادند. برخی چنین میاندیشند که نتانیاهو از این حمله خبر داشته، اما از کنار آن گذشته که بتواند به هوای منافع ملی یک اتحاد ایجاد کند و سروصداها را بخواباند؛ برای همین هم شاهدیم برخی از شخصیتهای اپوزیسیون پس از طوفانالاقصی تا اطلاع ثانوی موضوع نتانیاهو را در حاشیه گذاشتند. نتانیاهو میخواهد جنگ برای او یک آوردهای داشته باشد؛ برای همین برخلاف آمریکاییها که میخواهند آتش جنگ هرچه زودتر فروکش کند، او میخواهد کشش جنگآوردهای مثل حل شدن غائله حماس، نابودی تونلهای مقاومت، موازنه وحشت در بین فلسطینیان و... را کسب کند تا بگوید من از این نبرد دست پر بیرون آمدم؛ بهطورمثال نتانیاهو چند مرتبه اعلام کرده اسرای اسرائیلی بیهیچ قید و شرطی باید آزاد شوند؛ این یعنی اسیر شدن این افراد برای من تبدیل به یک معضل شده است. امروزه خیابانهای اسرائیل مملو از خانواده اسرایی است که در دست حماس هستند و اعتراض دارند که در موشکباران غزه این اسرا هم کشته میشوند!
امروزه در اقصی نقاط جهان راهپیماییهای گستردهای رخ داده است که شاید تنها راهپیمایی 27آبان مشابه گردهماییهای سایر کشورها بود. برخی با توجه به این موضوع گفتند که مردم ایران چندان حمایت گسترده از فلسطین ندارند. نظر شما دراین باره چیست؟
اینکه بگوییم مردم ایران از فلسطین دفاع نمیکنند، تحلیل غلطی است، اما ذکر این نکته قابل توجه است که در ایران برخلاف سایر کشوهای دنیا، نظیر انگلیس و آمریکا یا برخی کشورهای اسلامی، خود دولت و حکومت پاکار قضیه است و حامی اصلی فلسطین بهحساب میآید. اگر در انگلیس مردم به خیابان میآیند تا حدی این اقدام فشار به دولت است، اما چون در کشور ما مقوله فلسطین تاحد زیادی به حکومت تفویض شده، مردم خیالشان راحت است. ایران متهم اصلی ضربه به اسرائیل است، دودی هم اگر از انصارالله و حزبالله بالا رود، به آتش ایران نسبت میدهند، پس تاحد زیادی مردم ایران از این بابت که کشور حمایت خود را از مقاومت فلسطینی دریغ نمیکند، راحت هستند. یک سایت برای اعزام نیرو به مرزهای جولان راهاندازی کنند تا ببینند ایرانیها چه خواهند کرد برای اعزام. زمان جنگ داعش کلی پیام و تماس داشتم از جوانانی که خواهان اعزام به سوریه برای جنگ با داعش بودند. وقتی فرمانده سپاه در تجمع حمایت از فلسطین سخنرانی میکند، یعنی قوای نظامی پای کار فلسطین است. وقتی رهبرمعظم انقلاب در بازدید خود از قدرت موشکی پشت سرش موشک «خیبرشکن» قرار گرفته، تکلیف ایران و ایرانی در قبال دفاع از فلسطین روشن است. در ثانی ناگفته نماند که ما هم روند برگزاری راهپیماییها را خوب پیگیری نکردهایم و به جای انتخاب محلی گسترده برای راهپیمایی طبق روال همیشگی خیابان انقلاب را برگزیدیم که فضای بستهای دارد.
چرا علیاکبر رائفیپور برای بعضی از حزباللهیها قابل تحمل نیست؟
گاهی اوقات من حرفی میزنم و کلی اعتراض میشود درصورتی که این حرف را اشخاص دیگری هم حتی در تلویزیون هم میگویند. اما بحثشان این است که چرا «تو» این حرف را میزنی؟ درثانی طبیعی است وقتی کسی علیه صهیونیستها دست به اقدام میزند علیه او فضاسازی کنند. امروزه دروغ صهیونیستها عیان شده، بیمارستان را میزند و منکر آن میشود. خدا میداند چقدر آنها در طول تاریخ دست به دروغ، تحریف و تاریخسازی زدهاند. یکی از عللی که یهودیان را به سمت تجارت اشیای عتیقه برده همین موضوع تاریخسازی است. حال شما ببینید امروزه اگر فردی بیاید و علیه آنها کار کند چه سرنوشتی خواهد داشت؟ چند حرف هست که دائم تکرار میکنند، مثل اینکه این پولش را از کجا آورده است؟ درس و تحصیلاتش چیست؟ به کجا وصل است و... .
کار به جایی رسید که روحالله زم برای تمسخر نوشت این شخص صیغهزاده یاسر عرفات است! این اتفاق وقتی میافتد یعنی اینها هیچ چیزی در دست ندارند. بهطور مثال، در دولت قبلی عکسی 3 نفره از من، یاسر جبرائیلی و وحید یامینپور منتشر شد و گفتند اینها در دولت بعد بهدنبال منصب میگردند، درصورتی که من همچنان بهکار خودم ادامه میدهم. اینها میخواهند من به کل ساکت شوم، تازه اگر حرفی هم نزنم خواهند گفت که او حتماً فسادی داشته و به نوعی به حاشیه رفته و صدایش را هم درنمیآورند! من سخنانم را سال 88 با دشمنشناسی شروع کردم و به من ایراد گرفتند که چرا اینقدر از دشمن صحبت میکنم. من دیدهبانم، وقتی دشمن را میبینم باید بگویم. مشی ما به شکل مستقل پیش میرود و به جایی وابسته نیستیم، برای همین تذکرات و انتقادات خود را بیان میکنیم.