ولی کالجی، پژوهشگر ارشد و عضوی شورای علمی موسسه ایراس است. ایشان در زمینه قفقاز و اورآسیا مقالات و کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورده اند. ساعد نیوز طی یک مصاحبه اختصاصی با ایشان به بررسی وضعیت جنگ آذربایجان و ارمنستان و نقش بازیگران بین المللی در این جنگ پرداخته است:
ساعد نیوز: چرا گروه مینسک این بار در جریان جنگ آذربایجان و ارمنستان این طور منفعل عمل کرده است؟
ولی کالجی: دلیلش این است که طی سی سال گذشته عملاً این گروه کاری نتوانسته است برای برقراری صلح در منطقه بکند. هدف این گروه آن بود که از آتش بس به سمت صلح برود ولی در عمل آتش بس به سمت جنگ رفته است و این نشان دهنده عمق راهبردی این گروه است. آمریکا در عمل مشغول انتخابات ریاست جمهوری است و مسائل داخلی این کشور فعلاً اجازه عمل منسجم در حوزه قفقاز را نمی دهد. روسیه هم فعلاً تماشاگر است. تحلیل من آن است که دلیل سکوت روسیه، تنبیه ارمنستان و دولت پاشینیان است که به سمت غرب چرخش سیاسی داشته است. روسیه می خواهد به ارمنستان نشان دهد که چه اندازه حضور این کشور در مناقشه قره باغ تأثیرگذار است. عضو فعال گروه مینسک، فرانسه است. فرانسته به دلیل خالی بودن صحنه بین المللی به دلایلی، در صدد است رهبری این گروه به صورت انفرادی به دست بگیرد. فرانسه به خصوص در مناقشه قره باغ و جنگ آذربایجان با ارمنستان، با ترکیه سرشاخ شده است. ریشه این اختلاف هم به تحرکات ترکیه در مدیترانه و لیبی و سوریه بازمی گردد.
ساعد نیوز: چرا ترکیه بر حمایت همه جانبه از آذربایجان تأکید دارد و علنی تر از گذشته این کشور را در مناقشه قره باغ یاری می کند؟
ولی کالجی: روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان که حیدرعلی اف همواره از آن با عنوان «یک ملت با دو کشور» یاد می کرد، به جز مقطع بسیار کوتاه امضای پروتکل عادی سازی مناسبات بین ارمنستان و ترکیه در سال 2009 از سطح بسیار بالایی برخوردار است. باکو و آنکارا همواره نخستین مقصد سفر خارجی رهبران دو کشور پس از پیروزی در انتخابات در سه دهه گذشته بوده است. ترکیه با وجود برقراری روابط دیپلماتیک با ارمنستان پس از فروپاشی شوروی، آن هنگام که پیشروی نیروهای ارمنی در مناطق خارج از قره باغ را تهدیدی برای جمهوری آذربایجان می دید، اقدام به قطع روابط دیپلماتیک خود و انسداد مرزهای زمینی و هوایی با ارمنستان در سال 1993 نمود که تا به امروز ادامه دارد. علاوه بر پیوندهای زبانی، قومی و فرهنگی بین جمهوری آذربایجان و ترکیه، ترکیبی از عوامل مختلف سیاسی، دفاعی و اقتصادی نیز در نزدیکی روابط دو کشور به یکدیگر نقش داشته است. وجود پایگاه های نظامی روسیه در ارمنستان، خروج جمهوری آذربایجان از پیمان امنیت دسته جمعی در سال 1999 و نزدیکی بیشتر دفاعی- نظامی باکو به ترکیه به عنوان عضوی از پیمان ناتو، احداث خطوط متعدد نفت و گاز از جمله باکو- تفلیس- جیهان، خط لوله باکو- تفلیس – ارزروم، مشارکت آذربایجان در شورای کشورهای ترک زبان به محوریت ترکیه و در نهایت تشکیل شورای مشترک همکاری های استراتژیک دو کشور، تنها بخشی از پیوندهای گسترده بین باکو و آنکارا در سه دهه گذشته به شمار می رود. با وجود همه پیوندهای یاد شده، حمایت سیاسی و نظامی دولت و ارتش ترکیه از باکو در دو درگیری تابستان 2020 بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان که بسیار فراتر از سطح حمایت دولت های لائیک و ملی گرای ترکیه در دهه های گذشته و حتی دولت اردوغان در جنگ چهار روزه آوریل 2016 در قره باغ بوده است را نمی توان با اشاره به چنین پیوندهایی توضیح داد و تببین کرد. لذا باید در جستجوی دلایل و انگیزه های دیگری بود که بتواند دلایل و انگیزه های جدید ترکیه در حمایت بی سابقه سیاسی و نظامی از جمهوری آذربایجان را توضیح دهد. به نظر می رسد با توجه به شرایط داخلی ترکیه و شرایط منطقه خاورمیانه، قفقاز و شرق مدیترانه، این دلایل و انگیزه ها را می توان در رابطه با حمایت بی سابقه سیاسی و نظامی آنکارا از جمهوری آذربایجان بیان نمود. اهم این دلایل و انگیزه ها را می توان به این نحو خلاصه کرد: تقویت احساسات ملی گرایانه در داخل ترکیه با توجه به سابقه قبلی رهبران حزب عدالت و توسعه در عادی سازی مناسبات با ارمنستان، تقابل با فدراسیون روسیه در گشودن جبهه سوم درگیری در قفقاز پس از سوریه و لیبی، تامین امنیت عبور خطوط لوله نفت و گاز و خط ریلی از آذربایجان- گرجستان- ترکیه، جلوگیری و بازدارندگی از گسترش جنگ از منطقه قره باغ به منطقه خودمختار نخجوان در مجاورت مرزهای ترکیه و ایجاد موازانه بین تنش در قفقاز با مدیترانه شرقی: ترکیه و جمهوری آذربایجان در مقابل یونان و قبرس.
ساعد نیوز: حمایت ترکیه از آذربایجان چه تأثیری در رابطه راهبردی این کشور با روسیه دارد؟
ولی کوزه گر کالجی: این مطلب تقابل ها را بیشتر خواهد کرد. اصلاً ترکیه خودش به دنبال همین مسأله است. ترکیه در سوریه و لیبی برای خودش اهدافی را دنبال می کند که همگی در تقابل با استراتژی های کلی دولت روسیه در این منطقه است. ترکیه به دنبال یک تنفس گاه است و این کار را با کشاندن جنگ به پشت مرزهای روسیه در قفقاز انجام می دهد. نا امن شدن منطقه قفقاز به معنای این است که روسیه نمی تواند در لیبی و سوریه متمرکز عمل کند و همین مسأله برای ترکیه از اهمیت استراتژیکی بالایی برخوردار است.
ساعد نیوز: آینده جنگ قره باغ را چطور ارزیابی می کنید؟
ولی کالجی: تحلیل من این است که تا وقتی که آذربایجان یک شکست را متحمل نشده به پیشروی ادامه خواهد داد. به نظرم آذربایجان کوتاه نخواهد ماند. حتی اگر با فشار نهادهای بین المللی و پادرمیانی یک آتش بس تحقق پیدا کند، این آتش بس حتماً موقت خواهد بود و باز آتش جنگ از نو شعله ور خواهد شد چون در این منطقه بازیگران بین المللی و منطقه ای فرآوانی وجود دارند که هر یک از آن ها اهداف خودشان را دنبال می کنند و طبیعتاً رسیدن به یک نقطه مشترک بسیار دشوار است.