به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از سی ان ان، در یک هفته پرتنش و سرنوشتساز برای سیاست خارجی ایالات متحده، دونالد ترامپ توانست یکی از کلیدیترین اهداف خود را در حوزه تجارت بینالملل محقق کند: توافق تجاری جدید با اتحادیه اروپا که بسیاری از تحلیلگران آن را یک «پیروزی مهم» برای کاخ سفید قلمداد میکنند. این توافق که شامل کاهش تعرفهها، تسهیل دسترسی متقابل به بازارها و همراستاسازی استانداردهای صنعتی در برخی بخشهاست، میتواند در کوتاهمدت به نفع صادرات آمریکا و جلب حمایت صنایع بزرگ این کشور تمام شود. ترامپ که همواره با شعار «اول آمریکا» به میدان آمده، حالا در آستانه رقابتهای انتخاباتی، یک سند عینی برای نمایش قدرت چانهزنی خود در سطح جهانی دارد.
اما همزمان با این دستاورد دیپلماتیک، پروندهای قدیمی اما پرحاشیه بار دیگر بر سر ترامپ سنگینی میکند؛ ماجرای ارتباط احتمالی او با جفری اپستین، سرمایهدار بدنامی که سالها به اتهام قاچاق جنسی دختران نوجوان در محافل مختلف حضور داشته و پس از بازداشت در سال 2019، به طرز مشکوکی در زندان جان سپرد. اگرچه تاکنون هیچ مدرک قطعی و رسمی علیه ترامپ در این پرونده ارائه نشده، اما حضور نام او در لیست پروازهای موسوم به «لُلیتا اکسپرس» و تصاویر و ویدئوهایی که ارتباط او با اپستین را تأیید میکند، برای بسیاری از رسانهها و افکار عمومی آمریکا قابل چشمپوشی نیست.
ترامپ که در سالهای اخیر تلاش کرده با فاصلهگذاری آشکار از اپستین، خود را از این منجلاب اخلاقی دور نگه دارد، در چندین نوبت مدعی شده که پس از آگاهی از «رفتارهای نادرست» اپستین، رابطهاش را با او قطع کرده است. با این حال، مجموعه شواهد و قرائن نشان میدهد که دوستی آنها بیش از یک آشنایی سطحی بوده است. رسانههای لیبرال و رقبای دموکرات، بهویژه در فضای انتخاباتی، با بزرگنمایی این موضوع، سعی در زیر سؤال بردن اعتبار اخلاقی و سیاسی رئیسجمهور سابق دارند. این در حالی است که برای هواداران دوآتشه ترامپ، این جنجالها اغلب چیزی جز «پروپاگاندا» و «توطئه رسانهای» تلقی نمیشود.
در چنین فضایی، توافق تجاری جدید ترامپ با اتحادیه اروپا میتوانست فرصتی طلایی برای تغییر مسیر افکار عمومی باشد؛ فرصتی که با برجستهشدن مجدد حاشیههای اپستین تا حد زیادی خنثی شده است. باید توجه داشت که هرگونه توافق اقتصادی، حتی اگر منافع ملموسی برای کشور به همراه داشته باشد، در صورتی که با مسائل اخلاقی و شبههناک همراه شود، به سرعت از منظر عمومی دچار تردید میشود. این همان نقطهای است که ترامپ را در موقعیتی دشوار قرار داده: از یکسو، یک موفقیت آشکار در عرصه بینالمللی، و از سوی دیگر، یک لکه تاریک که مرتباً به پرونده سیاسی او بازمیگردد.
تحلیلگران بر این باورند که تیم انتخاباتی ترامپ بهدرستی بر دستاوردهای اقتصادی و دیپلماتیک تمرکز کرده و سعی دارد با تکرار این موفقیتها، فضای رسانهای را از مسائل حاشیهای منحرف کند. با این حال، در دنیای امروز که چرخه خبری 24 ساعته و شبکههای اجتماعی هر خبر حاشیهای را به سرعت منتشر و تحلیل میکنند، فاصله گرفتن از گذشتهای پرحاشیه آسان نیست. دشمنان سیاسی ترامپ به خوبی دریافتهاند که حتی طرح پرسشهای قدیمی میتواند برای کاستن از قدرت تبلیغاتی دستاوردهای جدید کافی باشد.
از سوی دیگر، اروپاییها نیز که در دوره ترامپ روابطی پرتنش با واشنگتن داشتند، حالا با نگاه عملگرایانهتری به توافق رسیدهاند. برای اتحادیه اروپا، تضمینهای اقتصادی و افزایش ثبات در روابط با آمریکا اولویت دارد، حتی اگر با یک چهره جنجالی در کاخ سفید روبرو باشند. همین واقعگرایی سیاسی اروپا نیز به نفع ترامپ تمام شده و به او اجازه داده تا از خود چهرهای موفق در حوزه بینالمللی ترسیم کند.
اما باید دید آیا این دستاورد در سایه اتهامات اخلاقی کمرنگ خواهد شد یا نه. تاریخ سیاست آمریکا پر است از نمونههایی که در آن، سیاستمداران در اوج محبوبیت به واسطه یک حاشیه اخلاقی یا ارتباطات مشکوک، به سراشیبی سقوط کشیده شدهاند. هرچند ترامپ بارها ثابت کرده که میتواند از بحرانها عبور کند و حتی آنها را به ابزار تقویت پایگاه رأی خود تبدیل نماید، اما پرونده اپستین با توجه به ماهیت حساس آن، همچنان میتواند به عنوان پاشنه آشیل او باقی بماند.
در مجموع، ترامپ همچون شمشیری دو لبه در میدان سیاست گام برمیدارد: از یکسو، مهارتی مثالزدنی در تغییر زمین بازی به نفع خود دارد، و از سوی دیگر، با گذشتهای گرهخورده به چهرههای پرحاشیه، همواره در معرض تهاجمات اخلاقی و رسانهای قرار دارد. توافق تجاری با اروپا میتواند به عنوان نقطه عطفی در احیای نقش جهانی آمریکا تعبیر شود، اما تا زمانی که پروندههای مبهمی چون اپستین حلوفصل نشدهاند، هر موفقیتی زیر سایه سنگین بیاعتمادی خواهد ماند.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.
