به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از دویچه وله، تصمیم اخیر دولت اسرائیل برای پیشروی و کنترل کامل بر شهر غزه، اگرچه در چارچوب راهبرد نظامی این کشور معرفی شده، اما در سطح منطقهای و جهانی با واکنشهایی بیسابقه روبهرو شده است. کشورهای عربی، از جمله مصر، اردن، عربستان سعودی، امارات و قطر، بهطور علنی این اقدام را محکوم کرده و آن را «تحکیم اشغال» و «تلاش برای تحمیل واقعیت جدید بر زمین» دانستهاند. این کشورها تأکید کردهاند که چنین حرکتی، عملاً راهحل دودولتی را که جامعه جهانی سالها برای تحقق آن تلاش کرده، تضعیف میکند و بحران انسانی غزه را به مرحلهای خطرناکتر میکشاند.
واکنشها محدود به حوزه دیپلماسی نرم نبوده است. ترکیه با ادبیاتی تندتر از دیگران، این اقدام را «تجاوز آشکار» خوانده و خواستار برگزاری نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی شده است تا بهگفته مقامات آنکارا، «یک صدای واحد» از سوی جهان اسلام در برابر این بحران شکل بگیرد. تحلیلگران منطقهای این موضعگیری را در ادامه تلاش ترکیه برای تثبیت جایگاه خود به عنوان رهبر نمادین جهان اسلام ارزیابی میکنند، اما همزمان اذعان دارند که هماهنگکردن سیاستهای متضاد کشورهای عربی و اسلامی کار سادهای نخواهد بود.
از سوی دیگر، اتحادیه اروپا و برخی دولتهای غربی مانند آلمان، بلژیک و هلند نیز وارد میدان شدهاند. آنها با هشدار نسبت به تبعات انسانی و قانونی این تصمیم، اعلام کردهاند که هرگونه تغییر یکجانبه در وضعیت غزه مغایر با قوانین بینالمللی است. بلژیک حتی پا را فراتر گذاشته و سفیر اسرائیل را احضار کرده تا بهطور رسمی اعتراض خود را ابلاغ کند. چنین واکنشهایی، هرچند در سطح بیانیه و موضعگیری دیپلماتیک باقی مانده، اما نشاندهنده حساسیت بالای موضوع در روابط بینالملل است.
با وجود این موج محکومیت، بهنظر نمیرسد دولت اسرائیل از تصمیم خود عقبنشینی کرده باشد. منابع نزدیک به کابینه بنیامین نتانیاهو میگویند که این طرح بخشی از راهبردی گستردهتر برای «پاکسازی کامل» حضور گروههای مسلح فلسطینی در غزه و ایجاد «منطقه حائل امنیتی» است. اما منتقدان داخلی اسرائیل، از جمله برخی فرماندهان پیشین ارتش، هشدار دادهاند که این اقدام نهتنها از نظر عملیاتی پرهزینه و خطرناک است، بلکه میتواند باعث افزایش فشارهای بینالمللی و انزوای سیاسی شود. خانوادههای اسرای اسرائیلی که هنوز در دست گروههای فلسطینی هستند نیز بیم آن دارند که این رویکرد، روند مذاکرات تبادل اسرا را به بنبست بکشاند.
در سطح میدانی، گزارشها از غزه تصویر تکاندهندهای ترسیم میکنند. پس از ماهها درگیری، بخش بزرگی از زیرساختهای شهری نابود شده، دسترسی به آب، برق و خدمات درمانی بهشدت محدود است و کمبود غذا و دارو جان هزاران نفر را تهدید میکند. سازمانهای امدادی بینالمللی هشدار دادهاند که هرگونه تشدید عملیات نظامی در غزه، فاجعه انسانی را به سطحی بیسابقه خواهد رساند. در این میان، بستهشدن مسیرهای اصلی ورود کمکهای بشردوستانه، اوضاع را بحرانیتر کرده و احتمال بروز قحطی در برخی مناطق را افزایش داده است.
تحلیلگران مسائل خاورمیانه بر این باورند که واکنش تند کشورهای عربی، هرچند نشاندهنده حساسیت موضوع است، اما در عمل به تغییر مسیر اسرائیل منجر نخواهد شد مگر آنکه با اقدامات عملی همراه شود. تجربههای گذشته نشان داده که اسرائیل در مواجهه با محکومیتهای لفظی چندان انعطافپذیر نیست، مگر زمانی که فشار اقتصادی، دیپلماتیک یا نظامی واقعی بر آن وارد شود. از این منظر، تشکیل ائتلافی منسجم میان کشورهای عربی و اسلامی، یا حتی همراهی برخی دولتهای غربی، میتواند عامل بازدارنده مهمی باشد.
با این حال، شکافهای سیاسی و امنیتی میان دولتهای عربی، بهویژه اختلاف نظر بر سر روابط با اسرائیل، مانعی جدی برای شکلگیری چنین اجماعی است. برخی کشورها مانند امارات و بحرین که طی «توافقات ابراهیم» روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، در بیانیههایشان لحنی ملایمتر دارند و بیشتر بر جنبه انسانی بحران تأکید میکنند تا نقد مستقیم سیاستهای تلآویو. این اختلاف لحن و رویکرد، دست اسرائیل را برای ادامه مسیر بازتر میگذارد و احتمالاً باعث میشود محکومیتها بیشتر جنبه نمادین پیدا کند.
از زاویه دیگری، اقدام اسرائیل را میتوان بخشی از رقابتهای سیاسی داخلی این کشور نیز دانست. نتانیاهو در شرایطی این طرح را پیش میبرد که با بحرانهای سیاسی و پروندههای قضایی متعدد دستبهگریبان است. برخی تحلیلگران معتقدند که تشدید عملیات در غزه، علاوه بر اهداف امنیتی، تلاشی برای بازگرداندن پایگاه سیاسی او و تقویت حمایت جریانهای راستگرای افراطی در داخل اسرائیل است. این راهبرد البته خطرات قابلتوجهی دارد، چرا که هرگونه افزایش تلفات غیرنظامیان فلسطینی میتواند موجی از محکومیت جهانی را علیه تلآویو به راه اندازد و روابط این کشور با متحدانش را تحت فشار قرار دهد.
در این میان، فلسطینیها طرح اسرائیل را نهتنها اشغال مستقیم خاک خود، بلکه حمله به هویت ملی و حق تعیین سرنوشتشان میدانند. مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین، این اقدام را «اقدامی بیسابقه» و «ضربه نهایی به امیدهای صلح» توصیف کردهاند. گروههای مقاومت نیز تهدید کردهاند که هرگونه پیشروی اسرائیل را با حملات گستردهتر پاسخ خواهند داد؛ تهدیدی که خطر ورود منطقه به دور تازهای از خشونت را افزایش میدهد.
در نهایت، ماجرای طرح اسرائیل برای تسلط بر شهر غزه، نقطه تلاقی چندین بحران همزمان است: بحران انسانی، بحران مشروعیت بینالمللی، رقابتهای ژئوپلیتیک منطقهای و مناقشات داخلی اسرائیل. واکنش کشورهای عربی و جامعه جهانی، هرچند قاطع و یکپارچه در محکومیت این اقدام بوده، اما هنوز به سطحی از همگرایی عملی نرسیده که بتواند مسیر رویدادها را تغییر دهد. اگر این وضعیت ادامه یابد، غزه بار دیگر به صحنه یک تراژدی انسانی و سیاسی بدل خواهد شد که تبعات آن فراتر از مرزهای باریک این سرزمین کوچک خواهد رفت.
این پرونده، بیش از آنکه صرفاً یک بحران محلی باشد، بازتابدهنده شکافهای عمیق در نظم منطقهای و جهانی است. از یک سو، قدرتهای بزرگ در مدیریت بحران ناتوان به نظر میرسند و از سوی دیگر، کشورهای منطقه در گرداب اختلافات داخلی گرفتار شدهاند. در چنین شرایطی، غزه به خط مقدم یک نبرد چندلایه بدل شده که نتیجه آن نهتنها سرنوشت مردم این شهر، بلکه مسیر آینده خاورمیانه را نیز تحتتأثیر قرار خواهد داد.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.