به گزارش سرویس تاریخ ساعد نیوز، قدیمها که امکانات کم بود و سفر دشوار بود و راه، طولانی بود پابوس امام رضا (ع) چگونه میرفتند ایرانیها؟ با امکانات کم و با دشواری زیاد و در راهی طولانی میرفتند و از تهران، پیاده یکماه طول میکشید تا برسند و سواره 10 روز.
زیارت حرم رضوی همیشه آرزو بود در ایران؛ خیلیها بودهاند لابد که قسمتشان نشد و خیلیها هم همت و سعادت داشتند و رفتند و «مشهدی» شدند.
هر چه بود وضعیت در دوره قاجار اینگونه بود که «ادوارد پولاک» نوشته است: «پس از کربلا، مشهد زیارتگاهی است که مورد توجه همه شیعیان قرار میگیرد» و «ارنست اورسل» نوشته است: «امام رضا (ع) یکی از مقدسان ملی ایرانیان است که مقبرهاش همهساله از سوی هزاران نفر زیارت میشود» و «کلود آنه» فرانسوی در کتاب «اوراق ایرانی» نوشته است: «این امام از بازماندگان واقعی و بر حق پیامبر است که خائنانه در مشهد مسموم و شهید شده و در مسجد این شهر به خواب ابدی فرو رفته است. هر ایرانی واقعی باید مشهدی باشد».
از سفر خراسان در ایام قدیم سفرنامههایی نیز مانده است که اهل ذوق نوشتهاند و از همه جالبتر سفرنامه ناصرالدین قاجار است و تشبیه زیبایی که از حرم دارد. این هم بخشی از سفرنامه ناصرالدین از زیارت حرم رضوی که خودش شرح حال است از ایران دوران قاجار و وضعیت حرم رضوی: «سوار کالسکه شده راندیم رو به شهر. یک فرسنگ و نیم راه بود الی شهر، نیم فرسنگ هم الی حرم مبارک. دو فرسنگ راه میشد... راندیم به باغات رسیدیم. به کاروانسرای باباقدرت رسیدیم.
جمعیت پیشوازی از هرجور خیلی بود. مردم مشهد هزار جور بودند، از هر طایفه. خلاصه نزدیک شهر سوار اسب شده، با سپهسالار صحبتکنان میراندیم. از دروازه پایین خیابان وارد شدیم... خیلی راه راست راندیم تا رسیدیم دم بست، آنجا پیاده شده، علمهای حضرت را آوردند بوسیدم. زیر نقارهخانه حضرت که بسیار مرتفع و بنای عالی است، جقّه را برداشته، کلاه متعارفی سر گذاشته داخل صحن شدیم؛ یعنی داخل بهشت شدیم. از آنجا اطاق به اطاق، صحن به صحن، تا وارد ضریح مبارکه شدیم. همه نوکرها بودند. حالتی دست داد که به وصف نمیآید. انشاءالله نصیب همه مسلمین...
این تصویر متعلق به مرمت حرم امام رضا در دوران قاجار است.
بعد از زیارت رفتم مسجد گوهرشاد و غیره را تماشا کرده، در سر قبر نایبالسلطنه مرحوم فاتحه خوانده، برگشتیم از صحن بیرون رفته، از بالاخیابان سوار اسب شده راندیم برای ارک. خیلی راه، به قدر نصف فرسنگ راه بود. نوکرها پیاده آمدند، از باغات خوب گذشتم، عمارات عالیه و غیره، تا رسیدیم به ارک. حوضخانه سرپوشیده خوبی داشت. رفع گرما و خستگی را کرده آسوده شدیم. میوه آلوچه خوردیم.
طرفین خیابانهای شهر دکاکین و خانه و باغ است و نهر بزرگی از وسط میگذرد. آب زیاد دارد».
مشهور است که یکبار هم ناصرالدین بنا به نذری که برای شفا از بیماری داشت به زیارت حرم رضوی رفت و آنجا 15 روز کفشداری کرد و چون طبع شعر داشت یک شعر بسیار زیبا هم سرود که بالای کفشکن حرم مطهر کتیبه شد:
کجا هوای شهنشاهی زمین دارم
که کفشداری سلطان هشتمین دارم
سزد که فخر کنم بر شهان به روز جزا
به کفشداری سلطان دین امام رضا (ع)
پنجره فولاد این پنجره برنزی در زمان ناصرالدین شاه قاجار نصب گردید. از آنجا که بعضی قسمتهای پنجره قدیمی ساییده شده و مشکلاتی برای زائرین ایجاد میشد، در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی این پنجره به موزه انتقال یافت و به جای آن پنجره برنز جدیدی نصب گردید.
مردم در حرم امام رضا در دوران قاجار
حرم امام رضا در دوران پهلوی