به گزارش سرویس جامعه ساعدنیوز، دهه 60 رو یادتونه؟ اون روزایی که با سادهترین وسائل سرگرم میشدیم و هزار تا خاطره خوش واسه خودمون میساختیم. هیچوقت یادم نمیره اون بازیهای بچگی، وقتی که با هم محلهایها جمع میشدیم و کلی حال میکردیم.
یکی از بازیهای مورد علاقهام یهقل دوقل بود. سنگهای کوچیک رو توی دستمون میگرفتیم و یه قل یه قل میانداختیم بالا. با اون دستهای کوچیکمون چقدر سعی میکردیم همه سنگها رو برداریم، گاهی هم که سنگا میافتاد، با کلی خنده و شوخی دوباره شروع میکردیم.

بازی وسطی هم یه چیز دیگه بود. دو تیم میشدیم و با یه توپ پلاستیکی سعی میکردیم بچههای تیم مقابل رو بزنیم. وقتی توپ میومد سمتت و باید جاخالی میدادی، یه حس عجیب و باحال تو بدنت حس میکردی. انگار که قهرمان دنیا شدی و داری از حمله دشمن فرار میکنی.

تابستونا همیشه یه جای خاص داشتیم: خونه مادر بزرگ. یادمه که چقدر دور هم جمع میشدیم و هفتسنگ بازی میکردیم. هفت تا سنگ رو روی هم میچیدیم و با یه توپ کوچک سعی میکردیم همهشون رو بریزیم پایین. هر وقتی که سنگا میریخت، کلی جیغ و داد میکردیم و از خوشحالی به هوا میپریدیم.

بعد از بازیها، خسته و عرقریزون، برمیگشتیم خونه. مامانا یه لیوان شربت خنک بهمون میدادن که هیچ وقت مزهاش یادم نمیره. انگار بهترین نوشیدنی دنیا بود. با همون لباسهای خاکی و دستای خراشیده، کلی گپ و گفت میزدیم و از خوشیهای روزمون میگفتیم.

چقدر همه چیز ساده و قشنگ بود تو اون روزا. نه گوشی هوشمند بود، نه تلویزیونهای رنگ و وارنگ. هر چی که داشتیم، با هم بودنمون بود و همین کافی بود واسه شادی. هیچ وقت اون روزا رو یادم نمیره. بازم دلم میخواد برگردم به اون دوران، حتی واسه فقط یه روز. حس کنید چقدر همه چیز صاف و ساده بود و چقدر دلهامون خوش بود.


بیایید گاهی برگردیم به گذشته، از این خاطرهها یاد کنیم و قدر لحظههای کوچیک زندگی رو بدونیم. شاید تو اون روزای ساده، بزرگترین درسای زندگی رو گرفتیم. سرگرمی مورد علاقه شما در کودکی چی بود ؟
برای مشاهده سایر مطالب تاریخی با سرویس جامعه ساعدنیوز در ارتباط باشید.