به گزارش سرویس جامعه ساعدنیوز، با اینکه باغهای معلق بابل بهعنوان یکی از هفت شگفتی دنیای باستان مشهورند، ما بهدرستی نمیدانیم کجا بودند یا آیا بهراستی وجود داشتهاند یا نه. از میان هفت شگفتی دنیای باستان که توسط نویسندگان و مسافران یونانی تهیه شدند، باغهای معلق بابل دورترین و همچنین مرموزترین بودند، زیرا تنها شگفتی باستانی هستند که باستانشناسان نتوانستهاند آنها را شناسایی کنند و ممکن است اصلاً در بابل نبوده باشند.
حقایق کوتاه درباره باغهای معلق بابل
زمان ساخت: اوایل قرن ششم پیش از میلاد (یا شاید اوایل قرن هفتم پیش از میلاد)
سازندگان: نبوکدنصر دوم، پادشاه امپراتوری بابلی نوین (یا سنناخریب، پادشاه امپراتوری آشوری نوین)
محل: بابل (یا نینوا)
ویژگیها: باغهای تراسدار روی طاقهای سنگی
تخریب: نامشخص
باغهای معلق بابل یکی از هفت شگفتی دنیای باستان هستند که تاکنون از دید باستانشناسان و مورخان پنهان ماندهاند. هیچ مدرک باستانشناسی قطعی تاکنون یافت نشده که نشان دهد این باغها بهدرستی کجا بودهاند یا چه شکلی داشتهاند. در عوض، ما بر مجموعهای از اشارههای کوتاه به آنها در منابع متنی مختلف تکیه میکنیم.
نخستین اشارهی نوشتهشده به این باغها توسط بِروسوس، کاهن مردوک از بابل ثبت شده است. او باغها را در گزارشی توصیف میکند که توسط مورخ یهودی، فلاویوس ژوزفوس در دوران سلطنت وسپاسیان و امپراتوران فلاویان حفظ شده است. برپایه این منبع، باغها «تراسهای سنگی» با «شکل تپهها» بودند.
استرابو، جغرافیدان یونانی، باغها را چنین توصیف کرده: «تراسهای طاقدار که یکی بالای دیگری قرار گرفته و بر ستونهای مکعبشکل استوارند. ستونها، طاقها و تراسها از آجر پخته ساخته شدهاند. همچنین افرادی بهطور مداوم آب را از فرات به باغ میبرند.»
هرچند طراحی دقیق باغها هنوز موضوع بحث است، اما روشن است که آنها نزدیک 500 سال پس از ساخت، هنوز سرسبز بودهاند تا در فهرست هفت شگفتی دنیای باستان آنتیپاتر سیدون قرار گیرند.

بنابر چندین افسانه، نبوکدنصر دوم، دومین پادشاه امپراتوری بابلی نوین، مسئول ساخت باغهای معلق بوده است.
نبوکدنصر سال 605 پیش از میلاد پس از مرگ نابوپولاسار به قدرت رسید و 43 سال سلطنت کرد؛ مدت سلطنتی بسیار طولانی در جهان باستان. سلطنت او به دو دلیل مشهور است: ساختوساز و فتوحات. او پادشاهی جنگجو بود و به دلیل تصرف اورشلیم و به بردگی گرفتن یهودیان در بابل مشهور شد.

با این حال، نبوکدنصر بهعنوان پادشاهی سازنده هم یاد میشود. بیشتر توجه او به پایتخت امپراتوری یعنی بابل معطوف بود، هرچند شهرهای دیگر هم بهرهمند شدند.

در دوران او، معابد بسیاری در شهر بازسازی شدند، از جمله اساگیلا، معبد اصلی مردوک و اتمنانکی، زیگورات اختصاصیافته به همین خدا. برخی ساختمان بلند اتمنانکی را با داستان کتاب مقدس برج بابل مقایسه کردهاند.
با این حال، اینکه نبوکدنصر خودش باغهای معلق را ساخته یا نه، هنوز موضوع بحث است، زیرا منابع هلنیستی بعدی روایتهای متناقضی ارائه کردهاند.

بنابر گزارش بِروسوس، این پروژه عظیم نبوکدنصر نه از سر خودبزرگبینی و نه احترام به گذشته، بلکه نشانهای از عشق او به همسرش آمیتیس بود.
ازدواج نبوکدنصر و آمیتیس، دختر پادشاه ماد، توسط پدر نبوکدنصر، نابوپولاسار، برای تحکیم اتحاد بین دو ملت ترتیب داده شد.

گفته میشود، پس از ورود به بابل، آمیتیس دلتنگ سرسبزی و کوهستانهای سرزمین مادری خود شد. بِروسوس توصیف میکند که نبوکدنصر دستور ساخت این باغ سرسبز را داد تا به همسرش کمک کند با محیط جدید سازگار شود. ارتفاع و سرسبزی باغها یادآور سرزمین مادری آمیتیس بود.

شواهد نشان میدهند باغهای گسترده در تمدنهای بینالنهرین ارزش بالایی داشتهاند. کلمه مدرن «بهشت» (paradise) شاید از زبانهای این منطقه آمده باشد. واژهpairi-daeza در فارسی باستان شرقی بهمعنای «محصور در دیوار (pairi) و «ساختن یا بنا کردن» (diz) با باغهای بزرگ محصور ساختهشده در این منطقه مرتبط شد.

کاخ عیش آشوربانیپال، نینوا، 645–635 پیش از میلاد
وارد کردن درختان و درختچهها به قلمروهای جدید و باغها بهعنوان نمایش قدرت امپراتوری استفاده میشد، درست مانند رم باستان. برای نمونه، درختان نخل در پشت سکههای رومی، نماد فتح یهودیه توسط فلاویان هستند.
با پیشرفتهای فنی، مانند سیستمهای آبیاری، امکان ساخت این باغها فراهم شد و احتمالاً گیاهان عجیب و غریب از گوشهوکنار امپراتوریها به پایتختها آورده میشد تا قدرت و ثروت پادشاهان را به بازدیدکنندگان نشان دهند. این موضوع در مورد باغهای آشوربانیپال، پادشاه آشوری نوین نیز صدق میکند. استفاده از باغها بهعنوان نمایش تجملیِ قدرت امپراتوری با توضیحات بِروسوس درباره دلتنگی آمیتیس همخوانی دارد.

منشور سناخریب، موزه بریتانیا، 691 پیش از میلاد
با توجه به نبود شواهد باستانشناسی مبنی بر وجود باغهای شگفتانگیز بابل، آیا ممکن است این باغها به اشتباه به بابل نسبت داده شده باشند؟
این نظریهی استفانی دالی، شرقشناس دانشگاه آکسفورد است که پیشنهاد میکند باغهایی که در فهرست شگفتیها آمدهاند در واقع توسط پادشاه آشوری سناخریب ساخته شدهاند که در 704–681 پیش از میلاد سلطنت میکرد، کمابیش یک قرن پیش از نبوکدنصر دوم.
سناخریب، پسر سارگون دوم، مانند نبوکدنصر برای لشکرکشیهای نظامیاش در کتاب مقدس مشهور است، اگرچه اورشلیم را محفوظ گذاشت. او همچنین مسئول تخریب بابل در 689 پیش از میلاد بود. از این خرابهها بود که نبوکدنصر به بازسازی پایتخت خود پرداخت. روایت لشکرکشیهای سناخریب در منشور او ثبت شده است.

پیتر کلایز سوتمن و پیتر پل روبنس، شکست سناخریب، 1618–1620
مانند نبوکدنصر، سناخریب نیز سازندهای پرکار بود. او پایتخت امپراتوری آشور را به نینوا منتقل کرد و شهر را بهگونهای آماده کرد که شایسته یک پادشاه باشد.
طرحهای ساختوساز او شامل کاخ جنوبغربی و باغهای وسیع مجاور کاخ میشد.
با توجه به اینکه تنها بِروسوس از طریق ژوزفوس باغها را به نبوکدنصر نسبت میدهد، احتمال قوی وجود دارد که این همان باغهای واقعی باشند که یکی از شگفتیهای دنیای باستان محسوب میشدند.
کشف سامانه وسیع قناتها که به سازندگان سناخریب نسبت داده میشود، نشان میدهد که شبکه آبیاری گسترده، از جمله پیچهای آبکش، ممکن است نوعی از باغهای معلق را تغذیه میکرده است.

سقوط بابل، امپراتوری هخامنشی، فیلیپس گاله، 1569
باغهای معلق بابل هنوز یکی از اسرار جذاب دنیای باستان باقی ماندهاند، اما مکان، سازنده، هدف و سرنوشت آنها در نهایت نامعلوم است.
نبود شواهد باستانشناسی کافی سبب شده که اسرار باغهای معلق بابل، دومین شگفتی قدیمی از هفت شگفتی دنیای باستان، همچنان دستنیافتنی باقی بماند.
منبع: فرادید
برای مشاهده سایر مطالب تاریخی با سرویس جامعه ساعدنیوز در ارتباط باشید.