به گزارش سرویس حوادث ساعدنیوز به نقل از هفت صبح، حدود یک ماه پیش، زن جوانی با تماس با پلیس از سرقت طلاهایش خبر داد و گفت: من تومور مغزی دارم و هر چند وقت یکبار برای درمان به تهران میآیم. چون در اینجا کسی را ندارم، مجبورم در پانسیون اقامت کنم. این بار برای هزینه درمانم مجبور بودم طلاهایم را بفروشم و به همین خاطر آنها را در کیفم نگه داشته بودم. روز گذشته، زن دورهگردی که چای میفروخت وارد پانسیون شد و شروع به صحبت کرد. من هم از روی دلتنگی، سفره دلم را برایش باز کردم.
وی ادامه داد: حتی به او گفتم که طلاهایم را آوردهام تا هزینه درمانم را تأمین کنم. زن میانسال بعد از شنیدن حرفهایم خیلی دلسوزی کرد و سپس یک لیوان چای برایم ریخت اما به محض نوشیدن چای، بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، داخل اتاقم بودم. هماتاقیهایم تصور کرده بودند که به دلیل بیماری بیهوش شدهام و مرا به اتاق منتقل کرده بودند. اما وقتی متوجه شدم که 12 ساعت بیهوش بودهام، تعجب کردم و بلافاصله کیفم را چک کردم و فهمیدم تمام پول و طلاهایم سرقت شده است.
با شکایت زن جوان، تحقیقات به دستور بازپرس تقیزاده آغاز شد و در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
در حالی که تحقیقات ادامه داشت، زن جوان دوباره با پلیس تماس گرفت و گفت: دختر دانشجویی که در پانسیون ما زندگی میکند، اکنون با من تماس گرفت و گفت همان زن سارق را در نزدیکی پانسیون دیده است.
پس از این تماس، کارآگاهان بلافاصله راهی محل شدند و زن میانسال را بازداشت کردند. در بازرسی بدنی از وی، طلاهای مسروقه کشف شد.
با اعترافات زن سارق، تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت از وی ادامه دارد.