پویش "نه به تصادف" با یادی از تراژدی مرگ رضا!

  یکشنبه، 26 اسفند 1403   زمان مطالعه 1 دقیقه
پویش "نه به تصادف" با یادی از تراژدی مرگ رضا!
ساعدنیوز: سفرهای نوروزی همیشه با خبرهای بد درباره مرگ تراژیک هموطنان در جاده ها همراه است! امسال با پویش "نه به تصادف" تلاش بر آن است که آمار مرگ و میر در جاده ها کمتر شود.

به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، پویش "نه به تصادف" با حمایت بسیار گسترده ای در سطح جامعه و بدنه اجرایی و تصمیم گیران کشور روبرو شده است. شاید تجربه نگاری درباره تصادفات بتواند به تعمیق این پویش کمک کند. این یک داستان واقعی است:

عبدالله دوستی داشت به نام رضا! رفیق گرمابه و گلستان و بسیار صمیمی. هر دو زندگی دشواری را تجربه کرده بودند. یتیمی در کودکی و سختی کار برای آوردن لقمه ای نان برای خانواده. دو دوست خودساخته و بسیار پراراده کارشان را با کارگری در یک کارگاه مسگری شروع کردند.

عبدالله بزرگتر از رضا بود و به نوعی برادر بزرگتر او به حساب می آمد. رضا درد دل هایش را به عبدالله می گفت و همچون یک پدر به حرف ها و نصحیت های دوستش گوش می کرد. از قضا زندگی روی خوش اش را به دو دوست نشان داد و کم کم صاحب مغازه مشترک شدند. سال ها در مغازه با هم کار می کردند تا وقت عروسی رضا شد.

عبدالله سه پسر داشت و رضا با کمک او دختری را از خانواده ای کاملاً معتبر برایش خواستگاری کرد و سور و سات عروسی روبراه شد.

خدا به رضا یک پسر داد به نام داریوش.

روزها به خوشی می گذشت و دو دوست کنار هم تجارتخانه کوچکشان را اداره می کردند اما خانواده بزرگتر شده بود و نان خور بیشتر.

یکی از دوستان پیشنهاد داد تا پول و پله ای فراهم کنند و یک نیسان بخرند و به جای مسگری، ضایعات مس از شهر کوچکشان به شهرهای بزرگ ببرند و از این راه پول بیشتری کسب کنند.

سال ها این کار را کردند و پول و سرمایه ای به هم زدند. بسیار خوب بود و همین مسیر را ادامه دادند تا آن شب لعنتی فرا رسید. شبی که همه چیز تغییر کرد.

عبدالله و رضا در همدان بودند. آن ها بارشان را زدند و شبانه به راه افتادند. شب عید بود و هر دو می خواستند زودتر به کنار فرزندانشان برسند.

رضا راننده نیسان بود و رانندگی اش حرف نداشت. عبدالله بعد از مدتی گفتگو با دوستش خوابید!

در جاده می آمدند و باران زیبایی جاده را پرطراوت کرده بود. به یک باره یک مینی بوس که راننده اش را خواب در ربوده بود جلوی نیسان ظاهر شد و تصادفی سهمگین رخ داد.

رضا جانش را در این سانحه از دست داد و عبدالله با جراحاتی جبران ناشدنی ویلچرنشین شد. زندگی تغییر کرد برای همیشه...

برای پیگیری اخبار اجتماعی اینجا کلیک کنید.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز