به گزارش سرویس دانشگاه پایگاه خبری ساعدنیوز، این حکایت یکی از داستانهای معروف و پندآموز است که در منابع مختلف به کتاب کلیله و دمنه نسبت داده میشود، هرچند در نسخه اصلی ترجمه نصرالله منشی (که معروفترین نسخه فارسی است) مستقیماً با این عنوان وجود ندارد، بلکه داستان مشابهی درباره شیر ضعیف، روباه و خر وجود دارد. اما نسخه محبوب عامیانه آن، که اغلب به کلیله و دمنه منتسب میشود، چنین است:
در روزگاران گذشته، خری در دشتی زندگی میکرد که علف آن کم شده بود و گرسنه مانده بود. روزی پوست شیری را یافت که شکارچیان کشته و پوستش را کنده بودند. خر پوست شیر را بر تن کرد و به جنگل رفت.
حیوانات جنگل با دیدن او وحشت کردند و فکر کردند شیر واقعی آمده است. همه فرار کردند و خر از بهترین علفها میخورد و آزادانه میچرید. حتی حیوانات به او احترام میگذاشتند و ادای رئیس جنگل را درمیآورد.
مدتی گذشت و خر مغرور شد. یک روز که احساس شادی کرد، شروع به عرعر کردن کرد (صدای مخصوص خر). حیوانات صدای واقعی او را شنیدند و فهمیدند که این شیر قلابی است و فقط خری در پوست شیر است!
همه حیوانات به او حمله کردند و او را کتک زدند. خر به سختی جان سالم به در برد، پوست شیر پاره شد و با خفت فرار کرد. در نهایت، تنها و پشیمان ماند و گاهی حتی به دام شکارچی افتاد و زندگیاش به پایان رسید.
پند حکایت: ظاهر فریبنده نمیتواند حقیقت را برای همیشه پنهان کند. کسانی که خود را بالاتر از جایگاه واقعیشان نشان میدهند و با فریب دیگران را میفریبند، سرانجام رسوا میشوند. «خر در پوست شیر» ضربالمثلی شده برای افراد ریاکار و فریبکار که تظاهر به قدرت یا مقام میکنند، اما باطنشان ضعیف است.
این داستان درس میدهد که صداقت و شناخت جایگاه خود، بهتر از تظاهر و دروغ است. اگر نسخه خاصی از کلیله و دمنه مد نظرتان است، بگویید تا دقیقتر بررسی کنیم!
برای مشاهده اخبار مرتبط با دانشگاه اینجا کلیک کنید