عادتی که برای شاد بودن باید ترک شان کنید!!
در این مقاله فهرستی برای شاد زیستن جمع آوری شده که بر اساس مشاهدات عینی تهیه گردیده است. برخی از رفتارها می توانند مشکلات شما را پیچیده تر کنند اگر شما آنها را به جهان خود هدایت کنید. برای شاد زیستن باید برخی از کارهایتان را کنار بگذارید. از امروز تمام چیزهایی را که به ما کمک نمی کنند رها کرده و تغییر را در آغوش می گیریم. آماده اید؟ بیایید شروع کنیم
اگر می خواهید شاد باشید، این عادت ها را ترک کنید
اضافه کاری نکنید
بله درست و قابل درک است؛ شما به پول این اضافه کاری ها نیاز دارید یا شاید هم نمی خواهید به رئیس تان «نه» بگویید یا اصلا شاید خوره ی کار هستید! دلیل اضافه کاری تان هر چه که باشد اگر می خواهید آدم شادتری باشید باید دست از اضافه کاری بردارید.
مطالعات زیادی نشان داده که مدام اضافه کاری کردن می تواند بر سلامت روحی تان اثر منفی بگذارد. اضافه کاری به تندرستی تان هم آسیب می زند چون باعث ابتلا به افسردگی و اضطراب می شود. ضمنا همه ی ما نیاز داریم تا بین کار و زندگی مان، تعادل برقرار کنیم. یک زندگی متعادل به ما این فرصت را می دهد که انرژی کسب کرده و تمدد اعصاب کنیم. حتی وقت سپری کردن با دوستان و خانواده هم می تواند به آرامش ما کمک کند، حتی اگر این وقت سپری کردن، کمک به آنها در انجام کارهای سخت شان باشد.
اینقدر با خودتان حرف نزنید
تخمین زده شده که ما هر دقیقه تقریبا ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه با خودما حرف می زنیم! و این خودش بهترین نشانه است که ثابت می کند مخرب ترین نیروی جهان برای ما، خودمان هستیم. وقتی مشکلی برای مان پیش می آید به راحتی ممکن است در دام گفتگوی درونی بیفتیم. اما گفتگوی منفی درونی می تواند اثرات واقعا ویرانگری داشته باشد که هم جسم را تحت تاثیر قرار می دهد و هم روح و روان را. چیزهایی که به خودمان می گوییم می تواند فرصت شاد بود را از ما بگیرد. به جای غوطه ور شدن در عادت گفتگوهای غم انگیز با خود، گفتگوی مثبت و انگیزه بخش را با خودتان تمرین کرده و جملات مثبت را پیش خود تکرار کنید. مثلا اگر در محل کار دچار استرس شدید، بیرون از اتاق کارتان قدم بزنید و به خودتان یادآوری کنید که همه چیز روبراه است و شما می توانید موقعیت پیش رو را مدیریت کنید. با خودتان با اشتیاق حرف بزنید و بهترین دوست خودتان باشید.
اینقدر سعی نکنید همه چیز را کنترل کنید
اگر دوست دارید شاد باشید، واقعا باید بتوانید تمایل و عادت تان را نسبت به کنترل همه ی جوانب زندگی، ترک کنید. بله درست است که که شما دوست دارید روی همه چیز کنترل داشته باشید تا احساس امنیت کنید، اما اغلب ما محدوده ی این کنترل ها را نمی دانیم و با درگیر کردن خودمان در برنامه های پرمشغله و دردسرساز بیفایده، سعی می کنیم حتی رفتارهای دیگران را هم کنترل و اصلاح کنیم. حتی بعضی از افراد سعی می کنند با پیش بینی کردن چیزهایی که از کنترل شان خارج است، ظاهرا خودشان را آماده ی موقعیت هایی کنند که شاید پیش بیاید و شاید هم نه. این نوع کنترل می تواند موجب اضطراب و نابسامانی در زندگی شود. شاید قبولش سخت باشد اما باید هر کس و هر چیزی را همانطوری که در همین لحظه هست بپذیرید تا هم شما شاد باشید و هم هر کسی که در اطراف شماست.
دست از سرزنش دیگران بردارید
سرزنش کردن، بیشتر انداختن تقصیر به گردن دیگران است تا قبول مسئولیت رفتارها و عواقب. به عبارتی، همیشه اشاره کردن به دیگران به عنوان مقصر، بسیار راحت تر از به گردن گرفتن اشتباه است. به جای گناهکار دانستن دیگران یا شرایط، در آینه نگاهی به خودتان بیندازید. سرزنش و نکوهش دیگران، کمکی به شما نمی کند، در عوض سعی کنید این انرژی را برای پیدا کردن نقطه ی ضعف، برطرف کردن آن و یافتن یک راه حل مناسب بگذارید.
از آدم های بدبین و منفی باف دوری کنید
بدبینی درست مانند سرماخوردگی، واگیر دارد. ما انسان ها موجودات اجتماعی هستیم و ناخودآگاه خود را با عادات و ارزش های آنهایی که به ما نزدیک هستند وفق می دهیم. بهتر است در حلقه ی افراد خوشبین قرار بگیرید، افرادی که با نشاط، با انگیزه، حامی و مشوق هستند. البته عملا امکان پذیر نیست که تمام افراد بدبین و منفی باف دور و برمان را حذف کنیم، اما همین که زمان کمتری را با این افراد غرغرو و ناخوش احوال سپری کنیم و نسبت به هیجانات و احساسات خودمان آگاه تر باشیم کافیست.
ترس ِ از دست دادن (FOMO) را کنار بگذارید
ریچارد برانسون، کارآفرین مولتی میلیاردر انگلیسی می گوید: «فرصت ها مانند اتوبوس ها هستند؛ همیشه یکی دیگر در راه است!» آیا از آن دست افرادی هستید که مدام ترس ِ از دست دادن چیزی را دارید؟ اگر اینطور است پس نمی توانید شاد باشید، چون مدام می خواهید همه چیز را کنترل کنید تا مبادا اتفاق بدی بیفتد و این دلشوره و استرس، جایی برای شاد بودن باقی نمی گذارد. شما باید بدانید که منابع و زمان محدودی در اختیار دارید و نمی توانید تمام وقت، با تمام انرژی تان مشغول نگرانی و ترس باشید. اگر فرصتی را از دست دادید دلیل نمی شود بترسید و فکر کنید همیشه اینطور خواهد بود، همین ترس باعث از دست دادن فرصت بعدی تان خواهد شد. پس با احساس ترس، خودتان را محدود و غمگین و گناهکار نکنید.
اینقدر سعی نکنید روی دیگران تاثیر بگذارید
اینقدر دست و پا نزنید چیزی باشید که نیستید! سعی می کنید دیگران را شبیه خودتان بکنید؟ یا سعی دارید خودتان را شبیه دیگران بکنید؟ این کارها بیفایده است؛ تنها چیزی که مهم است این است که خودتان را دوست داشته باشید و واقعی باشید. روی بهتر شدن در نوع ِ خاص خودتان تمرین کنید تا نقاط قوت تان قوی تر شده و نقاط ضعف تان کم رنگ تر شود. آیا با خودتان مهربان هستید؟ خودتان را تشویق می کنید؟ نقاب را کنار بگذارید و خودتان باشید. شما نمی توانید دیگران را وادار کنید که آنطور که شما دوست دارید، قضاوت تان کنند. قضاوت های دیگران را رها کنید. خواهید دید چقدر انرژی تان ذخیره شده و دیگران هم چقدر جذب شخصیت قوی شما خواهند شد.
باور کنید هیچکس به شما بدهکار نیست
شاید بیرحمانه به نظر برسد اما واقعیت این است که هیچکس به شما هیچ چیزی بدهکار نیست؛ نه پدر و مادرتان، نه رئیس تان که برایش کار می کنید و نه هیچکس دیگر. تنها خودتان هستید که چیزهای بزرگ و ارزشمندی را به خودتان بدهکارید. اگر رویکردتان نسبت به زندگی با این ذهنیت باشد که از کسی یا کسانی چیزهایی طلب دارید، بی تردید با ناامیدی و ناراضایتی روبرو خواهید بود. اما اگر تمام تلاش تان را برای رسیدن به هدف تان بکنید و قدردان هر آنچه دارید باشید، خواهید دید لحظات شادتر و آرام تری از آن ِ شماست و بابت هر موفقیت کوچکی، شاد و راضی خواهید بود. زندگی با این نگرش، قدرتی شگفت انگیز و باورنکردنی به شما می دهد که به راحتی می توانید توقع داشتن از دیگران و طلبکار بودن از آنها به خاطر شادی دل خودتان کنار بگذارید.
اینقدر سعی نکنید کامل باشید
البته مجاز نیستید با سهل انگاری کارتان را اشتباه انجام دهید یا کوتاهی کنید، بلکه نکته اینجاست که نباید انتظار داشته باشید در هر کاری صد در صد باشید. این کاملا غیرواقعی است و آنهایی که از خودشان توقع بی عیب و نقص بودن را دارند، خودشان موانع سنگین و طاقت فرسایی در مسیر زندگی شان قرار می دهند که در نهایت نه می توانند شاد باشند و نه موفق.
تخقیقات هم نشان داده که کمال گرا بودن می تواند موجب اضطراب های بیشتر در زمینه های اجتماعی بشود و جلوی تجربیات جدید را بگیرد. اگر سعی کنید کامل باشید، نمی توانید روابط بلند مدت با دیگران برقرار کنید. شک و تردید داشتن به خود و یا به عبارتی مطمئن نبودن نسبت به توانایی های خود، احساس بی ارزش بودن را به فرد القا می کند. همین که خوب باشید کافیست، اگر فکر می کنید این خوب بودن برای شما کافی نیست و مدام در جستجوی کامل بودن و توجه وسواس گونه به این تمایل هستید، بهتر است تحت رفتار درمانی قرار بگیرید.
دست از زیاده خواهی بردارید
بعضی از افراد ظاهرا به هیچ اندازه ای قانع نیستند و رویکردشان نسبت به هر چیزی در زندگی، زیاده خواهیست. این جور افراد معمولا با حسادت ورزی دست و پنجه نرم می کنند و قدرت بخشش ندارند و از موفقیت دیگران، ناراحت می شوند، طبیعتا حسود بودن و فداکار نبودن برای شاد نبودن واقعا کافیست! هر کسی که این توانایی را دارد تا از شادی و کامیابی دیگران شاد شود، مطمئنا در سایر زمینه ها هم می تواند راحت تر به شادی و رضایت دست پیدا کند.
پس دیدتان را تغییر دهید و نسبت به دیگران، احساسات مثبت تری از خود بروز دهید و از شادی شان لذت ببرید تا همین انرژی و احساس به شما برگردد و شادترتان کند
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش