اسکیمو (Eskimo) به مردمی گفته می شود که در گستره نوار شمالی کره زمین و در قطب شمال و مناطقی نظیر سیبری، کانادا، آلاسکا و گرینلند زندگی می کنند. اسکیموها مردمی با چشمان بادامی، قدی کوتاه، دست و پاهایی کوتاه تر از افراد عادی و صورتی با گونه های برجسته و پهن می باشند که این فیزیک بدنی به آنها در تحمل هوای سرد و قطبی کمک می کند و آداب و رسوم مردم اسکیمو بنا بر شرایط زندگی آنها متفاوت و بسیار جالب است.
نام اسکیمو
نام خود مردم اسکیمو با زبان و گویش آنها متفاوت است. آنها نام هایی مانند یوپیک، اینوپیات، اینوت، آلوتییت دارند که هر کدام در زبان محلی به معنای “مردم” یا “مردم واقعی” است. نام اسکیمو در واقع از قرن ۱۶ توسط اروپایی ها و دیگران به این گروه اطلاق شد. قبلا به اشتباه تصور می شد که این نام به معنای “خام گوشت خواران” است. در حال حاضر نیز تصور بر این است که به شکلی به کفشهای برفی اشاره می کند. با وجود این یافته ها، واژه اسکیمو به طور گسترده ای در آلاسکا کاربرد دارد. البته بعضی معتقدند که این یک عبارت توهین آمیز است. در کانادا و گرینلند نام اینوئیت برای همه افراد بومی آن منطقه ترجیح داده می شود. البته مردم بومی آلاسکا شامل یوپیک و آلوت هستند که هر دو از اینوئیت ها متمایز می باشند.
زبان اسکیموها
زبان هایی که اسکیموها به کار می برند در خانواده ی اسکیموهای آلوت طبقه بندی می شوند. زبان های اسکیموها به دو شاخه ی زبان های اینویت و یوپیک تقسیم می شوند. زبان اینویت دارای لهجه های زیادی است که با توجه به محل زندگی و نوع قبایل متفاوت است. لهجه های اینویت شامل موارد زیر هستند:
- اینوکتیتوت: این زبان در واقع یکی از لهجه های زبان اینوئیتی است که اسکیموهای کانادا و گرینلند از آن استفاده می کنند. این زبان در نوناووت کانادا به همان اندازه ی مناطق شمال غربی، به عنوان زبان رسمی شناخته می شود. گویش های فرعی این زبان شامل اینوتیتوت و نوناویمیوتیتوت است.
- اینیوپیا: حدود 2000 نفر در شمال و شمال غربی آلاسکا با این لهجه صحبت می کنند. این زبان فاقد دسته بندی برای جنسیت و مقالات است و گویش های آن به دو دسته تقسیم می شود که در شهرهای مختلف با نام اینیوپیای آلاسکای شمالی و اینیوپیای شبه جزیره ی سوارد شناخته می شوند.
- اینوویالوکتون: این گویش در میان اینویت های غرب کانادا به چندین دسته ی مختلف تقسیم می شود که عبارتند از: سیگلیتون ، اینویناشتون ، اوومارمیوتون و ناتسییلمینوت.
- کالالیزوت: حدود 57 هزار نفر در گرینلند با این لهجه صحبت می کنند. در واقع این یکی از زبان های رسمی کشور است.
- لهجه های زبان یوپیک هم در دسته های زیر طبقه بندی می شوند:
- یوپیک سیبری مرکزی: مردم یوپیک در سیبری و همچنین اهالی جزیره ی سنت لارنس که بخشی از آلاسکا است، به این زبان صحبت می کنند.
- یوپیک آلاسکای مرکزی: در جنوب و غرب آلاسکا حدود 10 هزار نفر با این زبان صحبت می کنند. این زبان در میان زبان های بومی پرکاربرد در ایالات متحده، مقاوم دوم را دارد.
اسکیموها چه کسانی هستند؟
اسکیموها یا اینوئیت ها (Inuit)، بومیان ساکن بخش هایی دورافتاده در مناطق شمالی هستند که از سیبری شروع و به کانادا منتهی می شود. در سال 1917، شورای صلیبی اینوئیت رای داد که کلمه ی اسکیمو باید با واژه ی اینویت عوض شود. در حال حاضر حدود 60 هزار اینوئیتی در کانادا ساکن هستند که در گذشته در اینویت نونانگات زندگی می کردند. گرینلند هم دارای 50 هزار اینویتی است که با توجه به جمعیت کمی که در این منطقه زندگی می کنند، حدود 89 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند. در شمال شرقی روسیه هم اسکیموهای سیبری در سواحل دریای برینگ ساکن هستند. در کل ICC متشکل از 160 هزار اینویتی است که در کانادا، گرینلند و روسیه ساکن هستند.
اصطلاح کانادایی «اینویت» یا «یوپیک» به تدریج جایگزین اصطلاح اسکیمو شده است. هر یک از این واژه ها در شهرک های مختلف اسکیموها مورد استفاده قرار می گیرند. در کانادا، گرینلند و آلاسکای شمالی، اسکیموها با واژه ی اینویت یا زیرمجموعه ای از اینوپیات شناخته می شوند، ولی واژه ی یوپیک به اسکیموهای ساکن آلاسکا و سیبری غربی اشاره دارد. اصطلاح اسکیمو در بعضی از مناطق به ویژه در کانادا و گرینلند، واژه ای تحقیرآمیز محسوب می شود، زیرا این نامی نیست که خود اسکیموها برای خودشان انتخاب کرده باشند و همچنین این واژه در زبان آلگونکی به معنای «گوشت خام خور» است. سومین گروهی که به عنوان اسکیموها شناخته می شوند هم «آلوت» نام دارند که در جزایر آلوتیان زندگی می کنند. ولی نزدیک ترین گروه به اسکیموها قوم مغول هستند که در شرق آسیا زندگی می کنند. اسکیموها در مناطق قطبی که به خاطر سرمای شدیدشان معروف هستند، زندگی می کنند.
فرهنگ و نژاد اسکیموها
مردم اسکیمو از نظر فرهنگی و بیولوژیکی از گروههای بومی همسایه مانند سرخپوستان آمریکایی و سامی های شمال اروپا متمایزند. از نظر فیزیولوژیکی درصد قابل توجهی از مردم اسکیمو دارای گروه خونی B هستند که به نظر می رسد در سایر گروه های بومی آمریکایی وجود ندارد. از آنجا که گروه خونی یک ویژگی موروثی بسیار پایدار است، اعتقاد بر این می باشد که حداقل بخشی از جمعیت این مردم منشا متفاوتی با سایر مردم بومی امریکا دارند. از نظر فرهنگی، زندگی سنتی اسکیموها کاملا با محیط سرد و یخزده اطرافشان مطابقت پیدا کرده است. در این ناحیه تقریبا گیاهی وجود نداشت. درختان کمیاب بودند و ماهی کاریبو، شیرماهی، گوشت و چربی نهنگ و غذاهایی از این دست رژیم غذایی اصلی آنها را تشکیل می داد. آنها از نیزه برای شکار فوک استفاده می کردند و سپس با کشیدن روی یخ یا قایقهای تک نفره اقدام به حملشان می نمودند. برای شکار نهنگ ها از قایق های بزرگتری به نام اومیاک استفاده می شد.در تابستان اکثر خانواده های اسکیمو با تیر و کمان به شکار می پرداختند. لباس اسکیمو از خزهای کاریبو طراحی شده است که از آنان در برابر سرمای شدید محافظت می کند. بیشتر اسکیموها در خانه های پوشیده از برف به نام ایگلو یا خانه های نیمه زیرزمینی زمستان را می گذارندند. در تابستان بسیاری از این مردم در چادرهای پوست حیوانات زندگی می کردند. واحد اجتماعی و اقتصادی آنها خانواده هسته ای بوده و دینشان اعتقاد به روح یا انیمیسم بوده است.
خانه اسکیموها
به طور کلی به خانه اسکیموها، “ایگلو” گفته می شود. یک ایگلو در واقع یک کلبه ساخته شده از قطعات یخ می باشد. به طور معمول میانگین دمای مناطق قطبی و مناطقی که اسکیموها در آنها سکونت دارند چیزی حدود 50 درجه زیر صفراست. دمای داخل ایگلوها می تواند در محدوده ای بین 7- درجه سانتیگراد تا 16 درجه سانتیگراد بالای صفر قرار بگیرد. برفی که برای ساخت ایگلو استفاده می شود، باید دارای مقاومت ساختاری کافی برای برش و انباشت مناسب باشد. بهترین برفی که برای این منظور استفاده می شود، برفی است که در اثر باد منفجر شده است و برفی که به راحتی در زمین و در هوای آرام ساکن شده است، مفید نیست. خواص عایق برفی باعث می شود که داخل ایگلو نسبتا گرم بماند. معمولا درب ورودی ایگلو با برف شل، پوست گوزن و یا خز پوشانده می شوند تا میزان نفوذ باد و هوای سرد به داخل کلبه، هنگام باز شدن درب آن کاهش یابد. از نظر معماری، ایگلو به این دلیل منحصر به فرد است که ساختار آن شبیه گنبدی است که بر پایه بلوک های یخی مستقل که به یکدیگر تکیه داده شده اند، ایجاد شده است و نیازمند هیچ ساختار پشتیبان اضافی دیگری نیست.
پوشش اسکیموها
معمولا اسکیموها برای گرم کردن خود از لباس های منحصر به فردی استفاده می کنند. آنها از کفش ها و پالتوهایی که از پوست حیوانات به خصوص حیوانات دریایی نظیر گراز دریایی یا گوزن و خرس تهیه شده است، برای گرم کردن خود استفاده می کنند. اسکیموها در یکی از سردترین شرایط آب و هوایی در کره زمین زندگی می کنند، از این رو نیاز به البسه ای دارند که بدن آنها را در برابر این سرمای طاقت فرسا گرم نگه دارد. استفاده از پوست گوزن برای تهیه پالتو یکی از رایج ترین کارها در میان اسکیموهاست.
غذای اسکیموها
به طور کلی رژیم گوشتخواری در میان اسکیموها شدیدا رواج دارد و آنها از گوشت حیواناتی نظیر گوزن شمالی، گراز دریایی و انواع ماهی ها به عنوان غذای اصلی خود استفاده می کنند. شاید بتوان گفت که غذاهای دریایی و ماهیان مهم ترین منبع تغذیه اسکیموها به شمار می آیند. اسکیموها به دلیل پوشش محدود گیاهی در مناطق سردسیر و قطبی، از سبزیجات و گیاهان اندکی در برنامه غذایی خود استفاده می کنند. شکار گاو مُشک در برخی مناطق قطبی نیز میان اسکیموها رواج دارد، ضمن اینکه هیچ پرندهای در نواحی سکونت اسکیموها وجود ندارد که از دید آنها خوراکی نباشد! پرندگان دریایی کوچک جزء مهمترین شکار اسکیموها به عنوان غذا به حساب می آیند.
ازدواج اسکیموها
ازدواج اسکیموها یک انتخاب نیست. هر زن و مرد اسکیمویی برای آنکه بتواند در شرایط سخت و طاقت فرسا قطب دوام بیاورد، به کمک یک همراه نیاز دارد. در واقع ازدواج تمهیدی است که اسکیموها برای بقا اندیشیده اند. زوج ها لازم است برای فائق آمدن بر شرایط سخت زندگی در قطب، شکار، گرم نگه داشتن خانه و… به یکدیگر کمک کنند. به همین خاطر است که ازدواج در میان اسکیموها، معمولا به صورت قرار دادی است. اسکیموها از زمان به دنیا آمدن نوزاد، برایش همسری انتخاب می کنند. این کار به صورت غریزی به پدر و مادر اطمینان می دهد که فرزندشان، در بزرگسالی از خطرات مختلف در امان خواهد بود. دختران پس از رسیدن به بلوغ جسمی می توانند ازدواج کنند اما پسران برای اختیار کردن همسر، باید بتوانند توانمندی های خود در شکار را اثبات کنند. ازدواج یکی از راهکارهای اسکیموها برای حفظ بقا است و بدیهی است که در چنین جامعه ای، طلاق به شدت مورد انتقاد قرار گیرد. در خانواده اسکیموها، مرد یا زن برتری ندارند و هر کدام از آن ها می توانند درخواست طلاق بدهند. با این حال، طلاق در میان اسکیموها با آنچه که ما در زندگی روزمره خود شاهد هستیم، تفاوت دارد. از آن جایی که زنان نقشی کلیدی در حفظ امنیت و بقای خانواده ایفا می کنند، طلاق معمولا به معنای تغییر همسر است. این روش راهکار جایگزین اسکیموها برای طلاق است و در عین حال، امنیت و بقای جامعه را به خطر نمی اندازد. یکی از باورهای خرافی در خصوص آداب و رسوم ازدواج اسکیموها، به اشتراک گذاری همسران شان است. این باور وجود دارد که اسکیموها همسران خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و یا حتی آن ها را به مهمانان خود پیشکش می کنند! اسکیموها همسران خود را به اشتراک نمی گذارند، بلکه فقط طلاق در جوامع آن ها شکلی متفاوت دارد و به سنت تعویض همسر شناخته می شود. یک زن اسکیمو در صورتی که بخواهد طلاق بگیرد و از همسر فعلی خود جدا شود، نمی تواند به تنهایی زندگی کند. چرا که چنین تصمیمی جان خودش و خانواده اش را به خطر می اندازد. از سوی دیگر، تامین زندگی خانواده بسیار دشوار است و زنان یا مردان اسکیمو پس از طلاق نمی توانند به خانه پدری خود بازگردند. درنتیجه به عنوان راهکاری برای بقا، آن ها جای خود را با زنی دیگر که تمایل دارد طلاق بگیرد، عوض می کنند.
مراسم دفن اسکیموها
مراسم دفت اسکیموها گفتنی است در گذشته گورهای بزرگی حفر می کردند و چندین مرده را در آن دفن می کردند اما امروزه گورهای تک نفره حفر می کنند. و ابزار و وسیله ای را که سبب فوت شخصی شود همراه او دفن می کنند. زیرا معتقدند که استفاده از چنین ابزاری که باعث مرگ فرد شده خوش یمن نیست و باید از بین برود.
اعتقادات اسکیموها
اسکیموها به وجود ارواح در طبیعت و حیوانات معتقد بودند. به خاطر همین، در میان هر اجتماع از خانواده های اسکیمو، زن یا مردی وجود داشت که دارای قدرت برقراری ارتباط با ارواح بود کار این افاد طلب شکار خوب، شفای بیماران و زندگی بهتر از ارواح بود. اسکیموها در زندگی خود از آداب و رسوم که برگرفته از اعتقاد آنان به ارواح بود، پیروی می کردند. به عنوان مثال، اسکیموهای آلاسکا را بردن نام حیوانی که قصد شکارش را دارند، جایز نیست و از این کار پرهیز می کردند. که اگر اسم حیوان را بگویند. روح حیوان از قصدشان باخبر شده و اجازه نخواهد داد که شکار شود. آنان در انجام هر کاری از فکر کردن درباره ی آن پرهیز می کردند و معتقد بودند که در صورت خوش بین نبودن، با بدشناسی و عدم موفقیت مواجه خواهند شد.
سخن آخر
اسکیموها درروابط شخصی شان بر خویشتن داری بسیار تاکید می کنند و ویژگی های شخصی آن ها عبارتند از: کم رویی، بردباری، بخشندگی و یک خوی معتدل . ازدواج های مشترک در بین اسکیموها به دلیل تقویت روابط اقتصادی و دوستی میان افراد خانواده صورت می گیرد ورود وسایل جدید و مدرن و صنعتی باعث تغییر محیط شرایط زندگی اسکیموها شده و خطر انقراض حیواناتی که شکار می شوند را بیشتر کرده است.