آداب و رسوم مراسم گل گل چهارشنبه سوری

  سه شنبه، 29 مهر 1399   زمان مطالعه 5 دقیقه
آداب و رسوم مراسم گل گل چهارشنبه سوری
گل گل چهارشنبه یکی از مراسم های جالب مردم ایران زمین در آخرین چهارشنبه سال که به چهارشنبه سوری معروف است به شمار می رود.

آداب و رسوم چهارشنبه سوری

جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران زمین مرسوم بوده است که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفته است که طلایه دار نوروز است.

در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پای کوبی با نام سور مرسوم بوده است و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده می شد و از روزهای شوم و نحس بشمار می رفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.

چهارشنبه سوری یکی از جشن های رایج ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال با آئین خاص و تشریفات گوناگون در هر ناحیه برگزار می شود و افراد این روز را خیلی گرامی می دارند جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.

واژه چهارشنبه سوری از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده است.طبق آیین باستان آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می کنند و از آن می پرند آغاز می شود. چهارشنبه سوری جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان‏،ارمنی‏ها،ترک‏ها،کردها و زرتشتی‏ها،به ویژه ایرانیان رواج دارد.

رسم است که به عنوان پایان یافتن مشقات هر سال و فرا رسیدن عید نوروز در شب های چهارشنبه آخر سال ، خار ، بوته ، گون ، لیق ، کلوش ( یعنی همان کاه ، ساقه خشک برنج ) و هر چیز قابل اشتغال را در فواصل معین خرمن کرده و در غروب آفتاب آن را آتش بزنند و زن و مرد و پیر و جوان از روی آتش بپرند و بگوئید :
« گل گل چهارشنبه ، بحق پنجشنبه، زردی بشه ، سرخی بایه ، نکبت بشه ، دولت بایه گل گل چهارشنبه »

« یعنی :ای شعله آتش چهارشنبه ، به حق پنجشنبه زردی و ضعف و بیماری و رخت و بدی ها را بربند و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد ، دوره نکبت و ناکامی و بیچارگی به سرآید و دولت اقبال روی نماید .

این مراسم یکی از سنن باستانی است که به نام « چهارشنبه سوری » معروف است. دود کردن اسپند هم یکی از رسوم متداول بود که معمولا سعی می کردند از کسی اسپند بخرند که از سادات باشد و مغازه او هم رو به قبله قرار گرفته باشد و هنگام دود کردن اسفند این نغمه را زمزمه می کردند .
« آتیلاکون ، باتیلا کون ، بدی یا ن بیرون کون »

تصویر

کوزه شکنی یکی از مراسم چهارشنبه سوری :

یکی دیگر از مراسم مخصوص چهارشنبه سوری آن بوده که کوزه کهنه ای را برمی داشتند و در آن مقداری نمک و ذغال و سکه ده شاهی می انداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر می چرخاند و نفر آخری آن کوزه را از پشت بام ، به کوچه می افکند و می گفت :درد و بلای ما بـِرَه توی کوزه و بـِرَه توی کوچه

آجیل چهارشنبه سوری :

رسمی که از قدیم در ایران متداول است ، تهیه و خوردن آجیل چهارشنبه سوری است . این آجیل شور و شیرین ، مانند آجیل مشگل گشاست؛ یعنی علاوه بر مواد اصلی بو داده ی شور و شیرین، مانند آجیل، برگه هلو و زردآلو ، قیسی ، کشمش سبز ، مویز ، باسلـُق ، پسته و بادام ، فندق بو نداده ، نقل ، شکر ، پنیر ، و مغز گردو هم اضافه می کنند. تهیه این آجیل را برای استجابت یک مراد نذر می کنند . خوردن این آجیل در شب چهارشنبه سوری ، به اعتقاد مردم باعث شگون و خوش یمنی است.

فالگوش ایستادن ،یکی از مراسم چهارشنبه سوری:

دیگر از مراسم مربوط به چهارشنبه سوری ، فالگوش ایستادن است ؛ بدین معنی که کسانی که حاجتی دارند ، نیت می کنند و سر چهار راه یا در معبری فالگوش می ایستند و به حرف نخستین عابری ، که از کنارشان می گذرد توجه می کنند و هر کلام که از دهان او درآید در استجابت مراد خود به فال بد یا خوب می گیرند ، اگر گفته عابری موافق با آرزوی صاحب حاجت باشد آن آرزو را برآورده شده می دانند.
بعضی ها به جای رفتن به چهارراه و معابر ، این کار را در پشت در اطاق هم انجام می دهند و نخستین سخنی که از پشت در اطاق شنیدند به فال بد و یا خوب در اجابت حاجتشان فرض می کنند.

بوته افروزي

در ايران رسم است كه پيش از پريدن آفتاب، هر خانواده بوته هاي خار و گزني را كه از پيش فراهم كرده اند روي بام يا زمين حياط خانه و يا در گذرگاه در سه يا پنج يا هفت «گله» كپه مي كنند. با غروب آفتاب و نيم تاريك شدن آسمان، زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع مي شوند و بوته ها را آتش مي زنند. در اين هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روي بوته هاي افروخته مي پرند، تا مگر ضعف و زردي ناشي از بيماري و غم و محنت را از خود بزدايند و سلامت و سرخي و شادي به هستي خود بخشند. مردم در حال پريدن از روي آتش ترانه هايي مي خوانند.

زردي من از تو ، سرخي تو از من

غم برو شادي بيا ، محنت برو روزي بيا

اي شب چهارشنبه ، اي كليه جاردنده ، بده مراد بنده

خاکستر چهارشنبه سوري، نحس است، زيرا مردم هنگام پريدن از روي آن، زردي و ييماري خود را، از راه جادوي سرايتي، به آتش مي دهند و در عوض سرخي و شادابي آتش را به خود منتقل مي کنند. سرود "زردي من از تو / سرخي تو از من"


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها