کشور تانزانیا یک جامعه فرهنگی متمایز و بسیار همگن دارد و مردم آن دارای سنت ها و آداب و رسوم منحصر به فرد و عجیبی هستند. مردم محلی این کشور رفتار دوستانه و مودبانه ای با گردشگران دارند. بیش از ۱۲۰ گروه قومی مختلف با اعتقادات مذهبی متفاوت در این کشور زندگی می کنند. بنابراین، معمولا گردشگران در تانزانیا درباره اینکه چه کاری مودبانه و چه کاری بد است، گیج می شوند.
زبان و مذهب
تانزانیا بیش از 120 اقلیت قومی دارد و همه ی آن ها به زبان سواحلی صحبت می کنند تا بینشان اتحاد برقرار شود. همین موضوع، تجارت و بحث های سیاسی را آسان تر کرده و باعث شده آرامش در کشوری با این تنوع قومی برقرار باشد. البته بیشتر مردم تانزانیا به زبان انگلیسی هم صحبت می کنند. با این حال بهتر است چند مورد از جمله های کاربردی به زبان سواحلی را یاد بگیرید تا کارتان راحت تر شود. همچنین بیش از 40% مردم تانزانیا، مسیحی و حدود 35% آن ها مسلمان هستند؛ اما می توانید آیین اسماعیلیه و هندو را نیز میان آن ها پیدا کنید. در مجموع، دین در زندگی مردم نقش مهمی دارد و مسیحیان در کریسمس و عید پاک، بهترین لباس هایشان را می پوشند و به کلیسا می روند و این روزها را کنار عزیزانشان جشن می گیرند. مسلمانان نیز برای رمضان و عید اهمیت ویژه ای قائل هستند.
پوشش و لباس
اگر برای قرار کاری به تانزانیا نمی روید، از لحاظ پوشش نیازی نیست زیاد نگران باشید. معمولاً همه ی مردم سعی می کنند خوش لباس باشند؛ زیرا این موضوع، ناخودآگاه برایشان احترام می آورد. اما نزدیک «زنگبار» که بیشتر جمعیتش مسلمان هستند، مردم پوشیده تر لباس به تن می کنند و حتی خانم ها مویشان را هم می پوشانند. شما هم بهتر است برای احترام به میزبانتان، لباس های بیش از حد باز را در این ناحیه نپوشید. در مجموع، خانم ها در تانزانیا معمولاً «کانگا» (Khanga) می پوشند که در زبان سواحلی به معنی «مرغ شاخدار» است و لباس سنتی آن ها به حساب می آید. این لباس، در طرح ها و رنگ های شادی دوخته می شود و به دلیل به آن کانگا می گویند که طرح های اولیه اش به بال و پر مرغ شاخدار شبیه بوده است. در طراحی های جدیدش، معمولاً از یک ضرب المثل یا معما بر روی آن استفاده می کنند. البته لباس های سنتی دیگری نیز در تانزانیا وجود دارد که معمولاً از لحاظ جنس با کانگا متفاوت هستند.
آداب معاشرت
ادب، احترام و فروتنی برای مردم تانزانیا اهمیت زیادی دارد. برای مثال برای پرسیدن آدرس، یکراست سر اصل مطلب نروید و ابتدا با طرف مقابل احوالپرسی کوتاهی داشته باشید. همچنین وقتی وارد یک جمع می شوید، بهتر است برای همه ی افراد وقت بگذارید و به آن ها دست بدهید و ترجیحاً هم از افراد میانسال شروع کنید. اگر این کار را با بی حوصلگی یا به سرعت انجام دهید، بی ادبی شما را می رساند. البته گردشگران می توانند به یک سلام ساده بسنده کنند؛ اما باید به گونه ای باشد که فقط به یک نفر سلام نکنید که به بقیه بی اعتنایی شود. مردم برای سالمندان احترام زیادی قائل هستند و معمولاً گرفتن تصمیم های بزرگ و مهم بر عهده ی مرد خانواده می باشد. کنترل خشم یا احساسات نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوه بر آن، یادتان باشد که همیشه برای غذا خوردن و تعارف کردن از دست راست استفاده کنید. برای مورد خطاب قرار دادن دیگران هم بهتر است آقا، خانم، دکتر یا عنوان متناسب با شغلشان را قبل از اسمشان بیاورید.
فرهنگ مردم
در سرزمین تانزانیا مردم فقط با دست راست خود غذا می خورند. همچنین این انتظار از گردشگران نیز می رود که تنها با دست راست خود قاشق را در دست بگیرند. در واقع دست راست دستی تمیز در این کشور محسوب می شود و برای دست دادن از آن مورد استفاده قرار می گیرد. دست چپ به نظر مردم کشور یک دست کثیف بوده و این روند برای سلام و احوال پرسی نیز رعایت می شود و اگر با دست چپ دست بدهید به میزبانتان بی ادبی کرده اید. در این کشور مردم عادت ندارند که در یک مکان عمومی کسی را ببوسند و یا در آغوش بگیرند. این موضوع توسط زوج های جوان بسیار مهم است در صورتی که با همسر خود به سواحل کشور تانزانیا می روید بهتر است احتیاط نمایید و این امر را به هیچ وجه تکرار نکنید. از آنجایی که در آداب و رسوم مردم تانزانیا چنین کاری دیده نمی شود بهتر است که شما نیز این فرهنگ را رعایت نمایید.
آداب غذا خوردن
در این کشور از سنین کودکی به بچه ها یاد می دهند که حتماً قبل از صرف غذا باید دست هایشان را بشویند. حتی بزرگسالان نیز تا قبل از شستشوی دستشان، غذا خوردن را شروع نمی کنند. بنابراین در خانه های کوچک، برای مهمانشان کاسه ی آب می آورند. توصیه می کنیم حتی اگر زیاد گرسنه نیستید، کمی از همه ی غذاهایی که برایتان می آورند امتحان کنید و یادتان باشید که غذایتان را بو نکنید؛ زیرا نوعی توهین به میزبان به حساب می آید.
هویت خانواده
تمامی مردم تانزانیا هویت خود را در خانواده می جویند از این رو روابط خانوادگی در این کشور قوی است. خانواده در این سرزمین به زن و شوهر و فرزندان منحصر نمی گردد بلکه عموها، عمه ها، خاله ها، برادران و دایی ها را در بر می گیرد. در رأس هر خانواده که امکان دارد تعداد آن به 50 نفر برسد، پیر طایفه قرار دارد. حفظ عزت خانواده، رفع اختلافات میان اعضای آن و هدایت کودکان بر عهده این فرد سالخورده است و معمولاً افراد به نصایح و دستوراتش گوش فرا می دهند. ازدواج در جامعه تانزانیا نشانه ای مقدس می باشد و اشخاص زمانی دارای اهمیت، اعتبار و نفوذ هستند که پیوند زناشویی انجام دهند. در میان برخی قبایل، افرادی که تن به این موضوع نداده اند و از ازدواج طفره رفته اند، ناتوان و غیر طبیعی محسوب می شوند.
فعالیت جادوگر ها
گرچه این موضوع در تمامی قاره آفریقا مشاهده می شود، ولی در تانزانیا بیشتر شاهد فعالیت پزشکان ساحره و بومی خواهید بود. ۷۵ هزار ساحره پزشک در تانزانیا به طور رسمی فعالیت می کنند. آن ها به وسیله مواد طبیعی و گیاهی مریضان را مداوا می کنند و البته در این کار از نیروهای فرازمینی هم کمک زیادی می گیرند. البته بسیاری از افراد سودجو در این کشور خود را به گردشگران پزشک سنتی معرفی می کنند، بنابراین مراقب باشید که در این دام نیفتید.
تشریفات بزرگ شدن
بسیاری از قوانین قبیله ای این کشور، جوانان و نوجوانان را مجبور می کنند که قبل از بزرگسالی یک سری اعمال و تشریفات را طی کنند. به عنوان مثال پسرانی که ختنه نکنند، هرگز مرد در نظر گرفته نمی شوند. البته برای دختران جوان هم همچین شرایطی وجود دارد و دختران را نیز ختنه می کنند.
زنان ماسایی
با وجود گسترش روابط تانزانیا با دیگر کشورهای جهان طی چهار دهه پس از استقلال قبایل موجود همچنان بر حفظ و تداوم میراث گذشته و فرهنگ و سنت های خود اصرار دارند و اجرای مراسم عبادی کهن و آداب و رسوم گذشتگان هنوز در بین اقوام و طوایف تانزانیا رواج دارد البته ورود مظاهر تمدنی جدید، تهاجم فرهنگ غربی و رسوخ باورهای مسیحیت در بین این قبایل تا حدودی موجب سست شدن بنیان سنتی طوایف شده است. در قبیله «یائوها» احترام به سالخوردگان و فرمانبرداری از رئیس قبیله هنوز رواج دارد و مردان این طایفه پس از ازدواج به دهکده زنان خود نقل مکان می کنند. دختران پس از رسیدن به سن پنج سالگی با مادربزرگِ مادری خود زندگی می نمایند و پسران در کلبه های اشتراکی به سر می برند.
ماسائی ها مهم ترین قبایل تانزانیا را تشکیل می دهند. در جامعه مذکور پسران در مقایسه با دختران نقش مهم تری دارند و پس از انجام یک سری امور مخاطره انگیز می توانند به گروه بزرگسالان وارد شوند. زنان ماسائی مقادیر زیادی از وسایل تزئینی را به گردن، بازو و پاهای خود می آویزند که با توجه به مقدار آن و وزنی که بر حمل کننده وارد می کند، جای بسی شگفتی است که چگونه آنان می توانند راه بروند. آنان علاوه بر این از شانه تا آرنج و همچنین از قوزک پا تا زانوها را با سیم های فلزی می پوشانند که نوعی زینت برایشان به شمار می آید. زنان از دو پوست به عنوان لباس استفاده می کنند که یکی را به دور کمر می پیچند و دیگری از شانه تا پایین پای بانوان را در بر می گیرد. پوشش زنان بهتر از لباس مردان است و به زیبایی آنان کمک می کند. گوش های آنان به طریق خاصی سوراخ شده و فنرهایی را بر گردن خود آویخته اند. موهای سر را با گِلی مخصوص می شویند. آنان با وجود آنکه از سوء تغذیه و کمبود مواد پروتئینی رنج می برند اما غالبا از بدن هایی ورزیده و هیکلی درشت برخوردارند. در این قبیله هر که قصد ازدواج با دختری را دارد باید به شکار شیری برود و بعد از اینکه سر آن را برید، آن را به عنوان نشان شجاعت و دلاوری خود برای پدرزن خویش ببرد. این عمل بدان سبب است که بدانند پسر برای خود مردی شده است. زنان در بیشتر قبایل دارای شخصیت اجتماعی مهمی هستند و در گروه های نژادی گوناگون جدای از وظایف روزانه خانه داری به عنوان مادر در نظر گرفته می شوند.
سنت ازدواج
دختری که می خواهد شوهر کند با رقصی محلی و پایکوبی دختران دیگر به منزل مادربزرگش برده می شود و بعد از چند روزی اقامت در آنجا بر دوش شخصی قرار می گیرد و در حالی که پارچه ای روی سرش انداخته اند او را به منزل پدری اش برمی گردانند و در راه، دختران قبیله با سرودن اشعاری او را همراهی می نمایند. در آنجا پارچه ای به دور سر عروس پیچیده می شود و آن مقدار از اعضای بدن وی را که نمایان است کُنجد می زنند و این کار را معمولاً خانواده عروس انجام می دهند. سپس عروس را روی زمین یا صندلی نشانیده و اطرافیان برایش هدایایی می آورند. در پایان، پدر عروس و وابستگان وی را معرفی می کنند سپس عروس را به خانه داماد می برند. در منزل شوهر، شیخ محل را دعوت می کنند تا برایشان دعا بخواند و آرزوی خوشبختی و سلامتی برای هر دو زوج بنماید. اکثر ماسائی ها اعم از زن و مرد دارای یک نام هستند. زن ماسائی تا زمانی که ازدواج نکرده است به نام مادرش خوانده می شود و پس از ازدواج، همسرش نام دیگری به وی می دهد و این نام تا زمانی که کودکی به دنیا نیاورده است به او اطلاق می گردد. پس از بچه دار شدن، زن به نام بزرگ ترین فرزندش خوانده می شود و اگر از نعمت بچه محروم باشد تا آخر عمر به اسم شوهر نامیده می شود. مردی که ازدواج می کند، پدرزن و مادرزن خود را «باگِر» می نامد و اجازه ندارد آنان را با اسم خود فرا بخواند ولی عروس بر خلاف داماد، پدرشوهر و مادرشوهر را با عنوان پدر و مادر صدا می زند. دختران ماسائی قبل از ازدواج غالب وقت خود را به آواز و گشت و گذار دسته جمعی می گذرانند و تقریبا هیچ گونه کاری انجام نمی دهند ولی پس از تشکیل خانواده و آغاز زندگی زناشویی، فعالیت اصلی آنان منحصر به پخت غذا و سایر امور خانه داری است و بعد از به دنیا آوردن فرزند، کار واقعی آنان آغاز می گردد که شامل ساختن خانه های دهکده، جمع آوری هیزم، بچه داری، حمل و نقل وسایل گوناگون، کاشت و برداشت محصولات کشاورزی و غیره می گردد. آنان معمولاً در سراسر عمر، این کارهای فرساینده و خسته کننده را انجام می دهند. زنانی که همسر خود را از دست می دهند مجددا ازدواج نمی کنند و به خانه مادر باز می گردند و اگر وی در قید حیات نباشد، در منزل برادر خود اقامت می گزینند.
سخن آخر
مردم کشور تانزانیا علاقه زیادی به عکس گرفتن دارند و اگر می خواهید با مردم این کشور دوست باشید از آن ها بخواهید که یک عکس دو نفره با شما بگیرند. در این کشور باید نشان دهید که از سنت ها و فرهنگشان لذت می برید. در این کشور بهتر از به ریش سفیدها بی ادبی نکنید. گروه های فرهنگی مختلفی در کشور تانزانیا دیده می شوند که سنشان زیاد است و این موضوع بخشی از آداب و رسوم کشور تانزانیا محسوب می شود.