ادعای داشتن مناسبات راهبردی با چین و روسیه بیشتر یک توهم است تا یک واقعیت! این تز هم معمولاً از طرف ایرانیها مطرح می شود. به طور معمول هم، این ادعا یا تز مصداقی در خارج ندارد.
ساعدنیوز: چین در ادامه رقابت با ایالات متحده آمریکا جهت شکستن سیطره مالی غرب بر بازارهای جهان در پی تحکیم روابط با کشورهای متمول عربی از جمله عربستان سعودی است این در حالی است که کشورهای عربی به لحاظ امنیتی به آمریکا وابستگی دارند. آیا چین می تواند نظام مالی بین المللی دنیا را با این نوع گسترش روابط با کشورهای متمول عربی به صورتی جدی به چالش بکشد؟ تحلیل تان درباره سفر شی به عربستان چیست؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: موضوع اول این است که اتفاقی که در رابطه چین و عربستان شکل گرفت نشانگر واقعیات سیاسی دنیای امروز است. یعنی ایرانی ها به جای این که گلایه کنند از چین یا از عربستان عصبانی شوند، باید سیاست خارجی خودشان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.
اتفاقی که افتاد نشان داد که در مقابل سیاست خارجی شعارزده ایران، دنیا یک سیاست خارجی واقع گرایانه را دنبال می کند. هم چین و هم عربستان به دنبال تنوع بخشی به سیاست خارجی و اقتصاد خارجی خودشان هستند.
البته این رویداد جنبه های مختلف دیگری هم دارد. آمریکایی ها برای محدود کردن چین، نیمی از ناوگان خودشان را از خلیج فارس به دریای چین جنوبی منتقل کردند. ایالات متحده در تلاش است تا چالش های 5 کشور همسایه چین را با پکن برجسته و فعال سازد. آمریکایی ها کار هزینه بری را انجام دادند. اما چینی ها بر اساس سیاستی که در بیش از 70 سال گذشته در پیش گرفتند، سعی کردند تا این مقابله سیاسی-نظامی آمریکا را با یک دستاورد اقتصادی جدید پاسخ دهند.
آن چیزی که برای چینی ها مهم است، بیش از 100 میلیارد دلار قراردادهای تازه ای است که با عربستان سعودی منعقد کرده اند. به طور طبیعی، به گونه ای دیگر هم به عربستانی ها فهماندند که سیاست محدودسازی ایران که آمریکایی ها نتوانستند از طریق فشار حداکثری در پیش بگیرند، چینی ها می توانند از طریق مناسبات خاص شان با ایران، تحقق ببخشند و خط قرمزهایی را دور و بر ایران ترسیم کرده و ایران را از سیاست هایی منع کنند که به اصطلاح کشورهای عربی را تهدید می کنند.
به هر صورت، در دنیای امروز، کشورها منافع خودشان را دنبال می کنند. اتفاقاً این ایران است که در توهم مناسبات راهبردی با بازیگران بزرگی چون چین و روسیه به سر می برد. من همیشه گفته ام، ادعای داشتن مناسبات راهبردی با چین و روسیه بیشتر یک توهم است تا یک واقعیت! این تز هم معمولاً از طرف ایرانیها مطرح می شود. به طور معمول هم، این ادعا یا تز مصداقی در خارج ندارد.
این چین و روسیه هستند که سیاست خودشان را پیش می برند و این ایران است که هر از گاه خودش را به این توهم رابطه راهبردی با این دو کشور دلخوش میکند.
به هر حال، چین به عنوان کشوری که با بیش از 60 کشور دنیا، موافقت نامه های راهبردی بلندمدت بسته است، و با 169 کشور دنیا نیز به دنبال داشتن چنین روابطی است، هیچ چالش ایدئولوژیک را به عنوان مانعی برای گسترش منافع اقتصادی اش قرار نمی دهد. لذا ما می بینیم که این کشور در اردوگاه آمریکایی ها بیشترین قراردادهایش را می بندد!
آنها ارزیابی کرده اند و می دانند که 30 درصد واردات نفت چین از عربستان است. می دانند که عربستانی ها یک برنامه ده ساله را تعریف کرده اند که 5 سال آن گذشته است و در این برنامه در تلاش هستند تا با اختصاص 82 میلیارد دلار، بخش اعظم پالایش و تولیدات پالایشی و فرآوردهای نفتی را به نفت عربستان وابسته کنند و به خام فروشی نفت عربستان پایان دهند. به عبارت دیگر، بزرگترین فروشنده نفت خام می خواهد در طول 10 سالی که 5 سال آن سپری شده است، می خواهد به خام فروشی پایان دهد!
همه این مسائل به هر حال از جایگاه عمده ای برخوردار است. من معتقدم که چینی ها به جای شعارها و ادعاهای دوستی، و ادعا و شعار رابطه راهبردی، آنچیزی را که مدنظر قرار می دهند این واقعیت است که ایران کمتر از 25 صدم درصد در انرژی دنیا نقش دارد! در حالی که عربستانی ها برنامه ریزی کرده اند تا جایگاه خودشان را تا 20 درصد افزایش دهند. چینی ها بر اساس این واقعیت ها سیاست خارجی خودشان را طرح ریزی می کنند.
لذا به طور طبیعی، ایران در چنین مناسباتی دور می خورد! مسئولان کشورمان به جای این که از چین گلایه کنند و از دست عربستان عصبانی شوند، ارزیابی مجددی از سیاست خارجی توهم زده و شعارزده کشور به عمل آورند.
متأسفانه در کشور ما هنوز عده ای نگاه انجمن حجتیه ای دارند. نگاه این افراد، نگاه سیاه و سفیدی است. به همین دلیل، حتی راهکارهایی را که برای رفع اختلافات داخلی ارائه می دهند، خود این راهکارها به یک اختلاف جدید تبدیل می شود!
ساعدنیوز: بندهای ضدایرانی بیانیه مشترک چین و عربستان نشان داد که پاکبازی ما در روابط خارجی با کشورهایی مانند چین و روسیه با بسیاری از واقعیت های منطقه ای و بین المللی تطابق ندارد. آیا قرارداد 25 ساله ما با چین با 34 قراردادی که در عربستان به امضاء رسیده است بی معنا می شود؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: من معتقدم، کسانی که یک مدیریت بولتنی دارند، یا به عبارت بهتر، کسانی که یک نگاه بولتنی به سیاست خارجی دارند، شعارهای شکل گرفته در بولتن های خودشان را فقط خودشان باور می کنند! این افراد بارها در قبال واقعیات سیاست خارجی دچار نوعی غافلگیری می شوند. این اولین بار نیست که سیاستمداران کشور ما هم در قبال چنین مناسباتی غافلگیر می شوند. سازوکارش هم این است که به هر حال، در کشور ما این فرصت سوزی است که رفع خیلی از تنش های خارجی و دیپلماتیک کشور را به کسانی می دهند که عامل ایجاد این تنش ها هستند.
به عنوان مثال، در موضوع برجام به رغم این که زمینه توافق بارها آماده می شد، یک چیزی همیشه باعث دلسردی می شد، و آن این که کسانی برای احیای برجام انتخاب می شدند که دلیل به قدرت رسیدنشان، تلاش برای بر هم زدن برجام بود! بعید بود که چنین افرادی اساساً تصمیمی بر احیای برجام داشته باشند. این اتفاق هم افتاد. لذا، من معتقدم که متأسفانه سامان مدیریت سیاسی در ایران، دو کلید واژه و کلمه را کم دارد: تنش زدایی در خارج و توسعه در داخل!
تا زمانی که این دو کلید واژه بر سامان مدیریت سیاسی در کشور حاکم نشوند، کشور ما شاهد تاراج فرصت های سیاسی و اقتصادی بین المللی توسط دیگران خواهد بود. در این حالت، ایران فقط تماشاگر خواهد بود.
متأسفانه در ایران، خیلی ها طوری عمل می کنند که گویی تنش زدایی عیب و عار است، و تنش زدایی را به عقب نشینی تعبیر می کنند! در صورتی که در دنیای امروز، ما می بینیم که عملاً همه کشورها مناسباتشان را شکل می دهند. آمریکایی ها تنها آن بخش از مناسبات چین با عربستان سعودی را می پسندند که علیه ایران شکل بگیرد. هرچند آمریکایی ها با کل این نوع سفرها مشکل دارند. ولی جایی که این مناسبات پیکانش به سمت ایران باشد، آمریکایی ها از آن استفاده می کنند. این واقعیات دنیای امروز است.
من معتقدم که کشور ما در شرایط کنونی، در درجه اول باید یک ساز و کار درونی حل اختلاف را شکل دهد، و یک پایان مسالمت آمیز به این اختلافات داده شود نه یک پایان انجمن حجتیه ای! متأسفانه در کشور ما هنوز عده ای نگاه انجمن حجتیه ای دارند. نگاه این افراد، نگاه سیاه و سفیدی است. به همین دلیل، حتی راهکارهایی را که برای رفع اختلافات داخلی ارائه می دهند، خود این راهکارها به یک اختلاف جدید تبدیل می شود!
پس، در درجه اول، به یک ساز و کار درونی برای حل اختلافات داخلی نیاز داریم. توسعه باید بر هر شعاری در کشور حاکم شود. شاخص ارزیابی مدیران در کشور باید به اندازه میزان نقش آنها در توسعه کشور باشد نه در میزان نقش آنها در ایجاد تنش در کشور! در خارج نیز به نظر من، کشور باید به سمت کاهش تنش پیش برود.
هیچ کشوری در دنیای امروز، به اندازه ایران، دشمن ندارد. بخشی از دشمنان ما واقعاً خبیث هستند. این را من قبول دارم. مثلاً من معتقدم که رفتار آمریکایی ها و انگلیسی ها به شدت خباثت آمیز است؛ به ویژه رفتار صهیونیست ها و برخی مرتجعان عرب. اینها واقعیاتی است که شکل گرفته است. ولی، من معتقدم که همراه شدن بخش اعظمی از دنیا با دشمنان ایران، ناشی از ضعف سیاست خارجی کشور ما است و نشان می دهد که در سیاست خارجی کشور ما خوب عمل نشده و متأسفانه در صورتی که عرصه دیپلماسی دنیا، عرصه تبادل ابتکارهاست، سیاست خارجی ما به عرصه حاکمیت شعارها تبدیل شده است.
باید ابتکارات دیپلماتیکی در پیش گرفته شود که دیگر دشمنان ایران بیش از این افزایش پیدا نکند، تنش ها کاهش یابد و کشور بتواند موانع بین المللی حضور جهانی خودش را از میان بردارد و فرصت های ایران اینگونه توسط دیگران از بین نرود.
*** این مصاحبه توسط مهندس علیرضا شمس تهیه شده است.
2 سال پیش
2 سال پیش
2 سال پیش
2 سال پیش
2 سال پیش