نگرانی درباره سفر آقای شی به ریاض معنایی ندارد. حضور چین در خاورمیانه، نفوذ آمریکا را کاهش می دهد. این آمریکا است که باید نگران موازنه مثبت شورای همکاری خلیج فارس با پکن باشد نه ما!
ساعدنیوز: سفر آقای شی به ریاض بازتاب های بسیاری در رسانه های داخلی و خارجی داشته است. برخی معتقدند که اصلی ترین هدف چین برای توسعه روابط با کشورهای متمول حاشیه خلیج فارس و منطقه از جمله عربستان سعودی دسترسی به منابع مالی بیشتر جهت به چالش کشیدن سلطه غرب و آمریکا بر بازارهای مالی است. این نگاه تا چه اندازه با واقعیت های موجود در عرصه بین الملل مطابقت دارد و نظر خودتان درباره این سفر چیست؟
دکتر حسن بهشتی پور: اصولاً این که در تحلیل مان چنین القاء کنیم که با یک سفر تمام معادلات منطقه ای و جهانی به هم می خورد، قطعاً اشتباه کرده ایم. هر سفر و رویدادی را باید در حد خودش تحلیل کنیم. نباید مصداق این ضرب المثل معروف شویم که "با یک غوره سردیش می کنه با یک مویز گرمیش!" این نوع نگاه، نگاه درستی نیست.
واقع امر این است که ما باید این سفر را ابتدا در چارچوب روابط دوجانبه چین و عربستان سعودی و در سطح دوم، در چارچوب روابط چین با شورای همکاری خلیج فارس و در سطح سوم، در چارچوب رقابت های چین و آمریکا به عنوان دوابرقدرت بین المللی تحلیل کنیم. طبیعتاً این سفر در هر یک از این سطوح هم منافعی برای ایران دارد هم مضاری.
از آنجایی روابط عربستان سعودی و چین سمت و سویی اقتصادی دارد و نه نظامی و هسته ای، توسعه این روابط نمی تواند برای ایران خطر راهبردی داشته باشد. اگر چین با عربستان روابط نظامی یا هسته ای داشت، توسعه روابط فیمابین پکن و ریاض می توانست موازنه قدرت در منطقه را به ضرر ایران برهم زند. اما روابط اقتصادی چین و عربستان می تواند موجب تقویت همکاری های منطقه ای شود. ایران باید از این فرصت استفاده کند و با بهره مندی از فضایی که در منطقه به وجود آمده، روابط اش را با کشورهای منطقه توسعه دهد.
نگرانی درباره سفر آقای شی به ریاض معنایی ندارد. حضور چین در خاورمیانه، نفوذ آمریکا را کاهش می دهد. این آمریکا است که باید نگران موازنه مثبت شورای همکاری خلیج فارس با پکن باشد نه ما!
از سوی دیگر، روابط عربستان سعودی با ایالات متحده آمریکا در زمینه های مختلف چنان نزدیک است که نمی توانیم یک سفر را باعث برهم خوردن این روابط بدانیم. بنابراین، من معتقدم که سفر آقای شی به عربستان را بیشتر باید در قالب روابط دوجانبه و منطقه ای تحلیل کنیم هرچند بحث رقابت با آمریکا نیز جدی است. عربستان سعودی نیز با تقویت روابط اش با پکن سعی می کند تا قدرت مانوور خودش در مقابل آمریکا را افزایش دهد و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایش را در یک سبد قرار نمی دهد. عربستان سعودی از تقویت روابط با چین برای کاهش فشارهای آمریکا بر خودش استفاده می کند. عربستان بر مبنای تجربه هایی که به دست آورده یاد گرفته است که در کنار رابطه با آمریکا، برای حداکثری کردن تأمین منافع ملی خودش باید با چین و روسیه نیز موازنه مثبت داشته باشد.
به اعتقاد من، ما باید از عربستان یاد بگیریم که داشتن رابطه با یک کشور به معنای نفی رابطه با کشورهای دیگر نیست. ما باید روابط مان با آمریکا و اروپا را اصلاح کنیم. در عین داشتن رابطه با چین و روسیه، ما می توانیم با اصلاح روابطمان با غرب، حضور قویتری در عرصه اقتصادی داشته باشیم. ما نباید از توسعه همکاری های اقتصادی چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نگران باشیم. ما باید روش مان را در عرصه دیپلماسی تغییر دهیم و تعامل با دنیا را جایگزین تقابل با دنیا کنیم! این کاری است که عربستان سعودی در حال حاضر انجام می دهد. با توسعه روابط با چین و روسیه، قدرت چانه زنی بیشتری در برابر آمریکا به دست می آورد. بنابراین، تقویت و توسعه روابط با چین و روسیه نباید برای ما به معنای رد هر نوع تعامل با غرب و آمریکا باشد.
ما باید از الگوی پیشرفت عربستان سعودی سرمشق بگیریم. ریاض از ظرفیت های اقتصادی پکن برای توسعه صنایع موشکی و هسته ای اش می خواهد استفاده کند البته اگر امکان چنین امری اساساً وجود داشته باشد.
ساعدنیوز: گفته می شود که یکی از انگیزه های عربستان سعودی برای توسعه روابط اش با چین، استفاده از ظرفیت پکن برای اقناع کردن جمهوری اسلامی ایران به تغییر رفتارش در منطقه بر اساس استانداردهای مدنظر ریاض است. در بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و دولت چین نیز بر مسأله همکاری ایران با آژانس، مسئولانه عمل کردن ایران در منطقه و نیز تشکر ویژه از عربستان در یمن شده بود! آیا از این نظر چین می تواند دستگیر عربستان سعودی در تقابل اش با رقیب سنتی خود در منطقه باشد؟
دکتر حسن بهشتی پور: اولاً، در بیانیه چنین مطالبی آمده و بر تعامل بهتر ایران با آژانس تأکید شده است. اما به نظر من، هیچ یک از این موارد ضرورتاً ضدایرانی نیستند. ثانیاً، ایران از هیچ کشوری حرف شنوی ندارد حتی چین!
این حرف ها چیزهایی است که در داخل ایران ساخته می شود. ایران نه از چین نه از روسیه و نه از هیچ کشور دیگری حرف شنوی ندارد. ایران کار خودش را انجام می دهد.
یک دیدگاهی در کشور وجود دارد که متأسفانه برخی ایران را قبله عالم فرض میکنند و هر اتفاقی که در منطقه یا هر گوشه جهان رخ می دهد، آن را به عنوان ضدیت با منافع ایران تفسیر می کنند! حالا هم سفر شی به عربستان سعودی را اینگونه تفسیر می کنند.
عربستان سعودی در دو دهه اخیر میلیاردها دلار در زمینه های اقتصادی مختلف در داخل کشورش سرمایه گذاری کرده و به همان میزان نیز جذب سرمایه داشته و کلی پیشرفت کرده است. ما چه کار کرده ایم؟ ما باید از الگوی پیشرفت عربستان سعودی سرمشق بگیریم. ریاض از ظرفیت های اقتصادی پکن برای توسعه صنایع موشکی و هسته ای اش می خواهد استفاده کند البته اگر امکان چنین امری وجود داشته باشد.
عربستان در عین داشتن روابط راهبردی و قوی با آمریکا و غرب، در این سالها روابط اش با چین و روسیه را تقویت کرده است. در اوپک علیرغم فشار آمریکا و غرب و در بحبوحه جنگ اوکراین با روسیه هماهنگ بوده است و امروز هم شاهد تقویت روابط ریاض با چین هستیم.
داستان سرایی هایی در ایران درباره روابط عربستان با کشورهایی مثل چین و روسیه وجود دارد. می گویند که عربستان برای آب خوردن هم از ایالات متحده آمریکا اجازه می گیرد. به هیچ وجه اینگونه نیست. عربستان سعودی به دنبال منافع ملی خودش است و بنا بر واقعیت های موجود سعی در موازنه مثبت با چین و روسیه دارد تا منافع حداکثری نصیب اش شود.
یقیناً آمریکا نگران ورود چین به حیاط خلوت خود یعنی خاورمیانه است. ولی این اتفاقی است که چه آمریکا بخواهد چه نخواهد در حال رخ دادن است و ریاض نیز با علم به منافع ملی خودش خواهان این مسأله است. نباید این موضوع را توطئه علیه ایران قلمداد کنیم بلکه باید با استفاده از این فرصت، روابط مان را با کشورهای منطقه جهت شریک شدن در سود توسعه روابط منطقه ای با ابرقدرتی مثل چین تقویت کنیم. البته این بدان معنا نیست که عربستان از چین نخواسته باشد که با استفاده از نفوذی که در ایران دارد رفتار تهران را در منطقه تغییر دهد ولی این شاید خواسته دهم ریاض در یک سفری به این اهمیت باشد.
*** این مصاحبه توسط مهندس علیرضا شمس تهیه شده است.