اگر عشق نبود، هیچ شاعری به دنیا نمی آمد

  دوشنبه، 25 بهمن 1400   زمان مطالعه 13 دقیقه
اگر عشق نبود، هیچ شاعری به دنیا نمی آمد
چیستا یثربی یکی از برجسته ترین نویسندگان معاصر ایران در بسیاری از آثار خود به موضوع "عشق" پرداخته است. روابط انسانی با محوریت عشق، تِم اصلی آثار اوست. پرداختن به "عشق زنانه" در پُستچی نشان از شجاعت او دارد. ساعدنیوز در گفتگوی اختصاصی با چیستا یثربی به بررسی نگاه خاص این بانوی نویسنده ایرانی به مفهوم "عشق" پرداخته است.

عشق در تک تک لحظات هستی وجود دارد و فیزیک کوانتوم و قوانین انیشتین، وجود یک حسِ الفت، در ذرات هستی را ثابت کرده است. اما اهمیت عشق برای من، از نظر فیزیکی و علمی نیست. عشق مهم است، چون عشق مهم است!

ساعدنیوز: تِم اصلی آثار حضرتعالی "عشق و عواطف زنانه" است. اصولاً چرا این تِم برای شما یک "مسأله" است؟

چیستا یثربی: من از وقتی خودم را شناختم؛ ادبیات را یک مثلث دیدم که در رأس آن، عشق قرار دارد و در دو رأس دیگر آن، یکی مرگ، و دیگری، تلاش برای پر کردن فاصله عشق تا مرگ! عشق در رأس مثلث من قرار دارد؛ چون وسیله خودشکوفایی است. چون اصلاً انسان با هدفِ عشق آفریده شده است. چون خالق او عاشق بوده که به آفرینش دست زده است. بی عشق ممکن نیست، موجودی آفریده شود.

دلیل دیگر من برای اهمیت دادن به عشق آن است، که عشق نیروی انگیزاننده زندگی است. اگر زمین در خلأ شناور نمی شود و به دور خورشید می گردد، نیروی جاذبه خورشید است که زمین را وادار به چرخیدن می کند. و این نیروی جاذبه زمین است که از برایِ او، ماه به دورش می چرخد. عشق در تک تک لحظات هستی وجود دارد و فیزیک کوانتوم و قوانین انیشتین، وجود یک حسِ الفت، در ذرات هستی را ثابت کرده است. اما اهمیت عشق برای من، از نظر فیزیکی و علمی نیست. عشق مهم است، چون عشق مهم است!

بدون عشق، چگونه می توان زندگی کرد، غذا پخت، غذا خورد، سر کار رفت، برای مردم دیگر فداکاری کرد، جنگ کرد، صلح کرد، کشوری را ساخت و آباد کرد، جامعه ای را متمدن کرد و آگاهی بخشید، به قول پدرم، که خداوندش بیامرزد، "بدون عشق، هیچ چیزی معنا ندارد". و این یک واقعیت است که بدون عشق، هیچ چیزی معنا ندارد. شما فقط تجسم کنید، که یک روز، این خاصیت از بشر گرفته شود. خاصیت عشق دادن، و عشق ورزیدن! چه بلایی سر ما می آید؟ شاید حتی انگیزه بلند شدن از رختخواب را نداشته باشیم.

پس، عشق نیروی محرک زندگی است و برای من بسیار ارزشمند است. چه در زندگی شخصی و چه در رمان ها، نمایشنامه ها، فیلمنامه ها و برتر از همه، آن ژانر ادبی که رستاخیز کلمه است، یعنی شعر. اصلاً اولین عاشق، شاعر بود که شناخته شد. اگر عشق نبود هیچ شاعری به دنیا نمی آمد.

تصویر

من فرقی بین عشق زنانه و مردانه نمی بینم. عشق، همان عشق است. شاید نحوه های ابراز، و بیان آن، در زن و مرد تفاوت دارد. که آن هم طبیعی است.

ساعدنیوز: نگاه زنانه به عشق از دیدگاه شما چه تفاوت هایی با نگاه مردانه به عشق دارد؟ آیا قدر مشترکی در اینجا قابل تصور است؟

چیستا یثربی: قدر مشترک خالق و مخلوق است. خالق و مخلوق عاشق همدیگر هستند. مرد و زن هم نداریم. عشق را نمی شود تعریف کرد و جنسیتی کرد و از عشق مردانه و عشق زنانه صحبت کرد. شاید اگر از خود خانم ها و آقایان بپرسیم، شاید عشق را با چیزهای دیگری اشتباه بگیرند و تعاریف مردانه و زنانه از عشق ارائه دهند. اگر فقط عشق مد نظر ما باشد، فقط یک عشق وجود دارد، به قول حافظ: "کز هر زبان که می شنوم نامکرر است". یک عشق بیشتر وجود ندارد!

کسی را آنقدر دوست داشته باشی، که حتی بتوانی جان خود را ببخشی. که حتی بتوانی به خاطر او، به شهادت برسی! که حتی بتوانی به خاطر او، از ضعف های خودت پله بسازی، و قوی شوی. که حتی نداشتنش برایت صدمه روحی به وجود نمی آورد، بلکه نداشتنش تو را قوی تر می کند. چون اساساً عاشق از معشوق قوی تر است. نه من فرقی بین عشق زنانه و مردانه نمی بینم. عشق، همان عشق است. شاید نحوه های ابراز، و بیان آن، در زن و مرد تفاوت دارد. که آن هم طبیعی است. همانگونه که من عشقم را به یک ماهی، و عشقم را به یک گل سرخ، و عشقم را به دخترم، یا عشقم را به یک مرد، نوع دیگری نشان می دهم. هر کدام، زبان خاص خود را دارد.

اما خُب، به قول قیصر امین پور عزیز، "این یک نام مقدس است که به هر زبان جاری می شود"! و این نام مقدس، همان عشق است.

تصویر

این یک قدرت است، که انسان، عشقش را ابراز کند و "نه" بشنود. به قول نیچه، "آنچه مرا نکشد قویترم می کند". ما با شنیدن "نه" از معشوقمان، نمی میریم. بلکه قوی تر می شویم.

ساعدنیوز: طرح عشق زنانه در جامعه ای سنتی و محافظه کار از سوی یک بانوی نویسنده در ترازِ حضرتعالی، کار شجاعانه ای است. چرا عاشق شدن یک "زن" اصولاً برای ما یک "تابو" است؟ به نظر شما در این سال ها تغییراتی رخ داده است؟

چیستا یثربی: زمانی که شروع کردم به نوشتن "پُستچی"، با چنان هجمه، و فشار و توهین ها، اهانت ها، تهمت ها، اخراج ها، و سردرگمی هایی روبرو شدم و به این فکر کردم، که چه چیزی مردم را ترسانده است؟ واقعاً به عنوان یک روانشناس این سؤال برای من مطرح شد که این همه ادبیات عشق مردانه نوشته می شود، چرا نوشتن درباره عشق یک زن حساسیت برانگیز است؟ سووشون هم عاشقانه است، و روایت عشق یک زن است؛ هرچند عاشقانه است ولی نه به اندازه "پُستچی" چرا که شخصیت اصلی عاشق شوهرش است، و سووشون علاوه بر بُعد عاشقانه، بُعدهای سیاسی و اجتماعی هم دارد، ولی شخصیت اصلی "پُستچی" یک دختر بچه است، و تا آخر عمر هم سر عشق اش جان فشانی کرد. تِم پُستچی، "عشق" بود و بس!

با دیدن این واکنش ها، از خودم پرسیدم که مردم از چه چیزی می ترسند؟ نکند از این می ترسند که زن عاشق شود و عشق خودش را ابراز کند؟ نه به نظر من نوشتن درباره عشق، آن هم عشق یک زن، کار شجاعانه ای نیست بلکه وظیفه ما است. عمر به اندازه ای کوتاه است، که باید این عشق را ابراز کنیم. در جواب یا نه می شنویم یا آری. اگر آری شنیدیم، "خوش به حالمان"! اگر هم "نه" شنیدیم، لااقل حسمان را گفتیم. و این قدرت است. این یک قدرت است، که انسان، عشقش را ابراز کند و "نه" بشنود. به قول نیچه، "آنچه مرا نکشد قویترم می کند". ما با شنیدن "نه" از معشوقمان، نمی میریم. بلکه قوی تر می شویم.

بله، نوشتن درباره این عشق با هجمه، فحش، ناسزا، اخراج و ممنوع الکاری برای من همراه بوده است. بعد از نوشتن "پُستچی"، من یک چیستا یثربی دیگر شدم. از آن، وجهه ی آکادمیک، و استاد دانشگاهی عینکی، که می آمد در 5 شبکه تلویزیون، نقد فیلم انجام می داد، و در تئاتر داور بود، و بهترین کارگردان بود، و در سینما، همه بهش پیشنهاد فیلمنامه می دادند، تبدیل شدم به کسی که بهش می گفتند "برو پاورقی زرد بنویس"! ولی افتخار می کنم که "پُستچی" را نوشتم. چون "پُستچی" از اعماق جان من برآمد. چون پُستچی واقعیت داشت. چون عشق را تجربه کردن، بسیار سخت است؛ و بیانش بسیار سخت تر است. و شاید از این ترسیده بودند، که چطور توانسته، این عشق را بیان کند. چون خیلی ها عاشق اند، و حتی نمی توانند به خود طرف بگویند، چه برسد به این که آن را رمان کنند.

فکر می کنم در این سال ها تغییراتی در حال رخ دادن است. بعد از پُستچی، دخترم می گوید که رمان های بسیاری خواندم که با جملاتی شبیه به پُستچی شروع می شود. شخصیت اصلی پُستچی در 14 سالگی عاشق شده است. مثلاً در یکی از همین رمان ها، زنی در 13 سالگی عاشق شیرفروش محله شده است. گفتم، این خوب است که من یک بنیان نو درافکنده ام که زن ها هم بتوانند خودشان را ابراز کنند.

البته می دانید که در خارج از کشور هم ترجیح می دهند که اگر زنی عاشق هست، "خیلی عشقش را داد نزند!" آلبا د سس پِدس نویسنده ایتالیایی یکی از مشکلاتی که داشت این بود که رمانهاش، "عشقش را فریاد می کرد". و شاید بازخورد خوبی نمی دید از سمت، منتقدان. ولی من فکر می کنم که یک انسان، همانگونه که غذا می خورد، و اکسیژن تنفس می کند، رشد می کند، آگاهی کسب میکند، از یک بچه ناتوان و ناآگاه تبدیل می شود به شاهکاری چون "مریم میرزاخانی" عزیز، همانگونه هم باید عشق را در وجود خودش رشد دهد. و اعتراف کند به این عشق. و بیان کند. و نگذارد که در عمر کوتاه، که اگر عاشق شد، فرصت بگذرد و وای به حال کسی که عاشق نشود! و خوشا به حال کسی که عاشق بشود و قدرت بیان را داشته باشد. و اگر هم "نه" شنید، چیزی از عاشق کم نمی شود، عاشق باز یک قله می رود بالاتر. هر جواب منفی ای که یک عاشق، می شنود، او را یک قله می برد بالاتر. آن قدر که به ابرها می رسد و نور می شود.

تصویر

یادم هست که اصغر فرهادی آن زمان رشته اش تئاتر و هنرهای زیبا بود به من گفت که "شما کی هستید که با یک تئاتر تمام جوایز را بردید؟" چون ایشان هم در همان سال، تئاتری را داشتند که در آن رقابت به نمایش درآمد.

ساعدنیوز: کدام اثرتان را ادای سهم واقعی تان به عشق می دانید و چرا؟

چیستا یثربی: راستش، همه فکر می کنند، "پُستچی". ولی من نمایشنامه ای دارم با عنوان "پریخوانی عشق و سنگ". سال 1388 در تئاتر شهر روی صحنه رفت. در جشنواره فجر، این تئاتر اول شد. خانم سیما تیرانداز در این تئاتر 14 نقش را بازی می کرد؛ هم خانم تیرانداز جایزه گرفت؛ هم گروه موسیقی جایزه گرفت؛ هم کار تقدیر شد. هم در بخش بین الملل خیلی صدا کرد. من در آنجا، یک عشق فرازمینی، یک عشق جهانشمول را نشان دادم. در این نمایشنامه، من نه از عشق در معنای مد نظر یک مسلک، فرد، ایدئولوژی، دین خاص، یا ماهیت خاص، بلکه مفهوم عشق را تجزیه و تحلیل کرده بودم.

این نمایشنامه بر اساسِ یک داستان واقعی است که در آن، یک دختر از میان دشمنان پیامبر (ص) عاشق دین اسلام می شود نه پیامبر؛ و می خواهد مسلمان بشود. این دختر به خاطر این عشقش، مورد نفرین والدین اش واقع می شود. اما جرئت نمی کند که به رسول اکرم (ص) نزدیک شود. چون خانواده اش جزو کسانی بودند که به رسول خدا سنگ می زدند، و قصد کشتنِ رسول را داشتند. اسم این دختر در تاریخ هست و در اول کتاب هم آمده است.

این کتاب چاپ شده است با عنوان "پریخوانی عشق و سنگ". سایت طاقچه این کتاب را دارد. کتاب را هم نشر سوره مهر چاپ کرده است. همان سالی که این تئاتر اول شد، این کتاب چاپ شد. من عاشقانه ترین کتابم را همین "پریخوانی عشق و سنگ" می دانم. چون هر بار این دختر می خواهد به پیامبر اکرم (ص) یا پیامبر درون خودش نزدیک بشود، یک اتفاق رخ می دهد، که مانع رسیدن این دختر به پیامبر می شود. این نشدن ها، این دختر را عاشق تر می کند. آنقدر این دختر در مقام عشق بالاتر می رود که معراج را به نوعی تجربه می کند. همین موضوع در زمان اجرای نمایش، خیلی ها را به گریه انداخت.

یک نمایشنامه دیگر دارم با عنوان "سرخ سوزان"؛ 18 سالم بود که این نمایشنامه را نوشتم. ابلیس در این نمایشنامه می گوید: "اولین عشق شاعرانه جهان را من گفتم؛ چرا او؛ چرا انسان؟" ابلیس خطاب به خداوند می گوید که "هنوز عشق نبود که من عاشق شدم"؛ یعنی هنوز کلمه "عشق" وجود نداشت که من عاشق شدم. "اولین شعر عاشقانه جهان را من گفتم". آقای امین زندگانی نقش ابلیس را بازی می کرد. وقتی آقای زندگانی این جمله را می گفت؛ سالن منفجر می شد. مردم گریه می کردند. یعنی مردم با ابلیس، همزادانگاری می کردند. خیلی عاشق خدا بود.

در آن زمان 18 سال داشتم و بسیار مقهور مفهوم عشق صوفیانه بودم؛ کتاب استاد جلال ستاری مرا درگیر این مفهوم کرده بود. عشق اصلاً انواع ندارد و فقط در یک نوع خلاصه می شود. و آن، دوست داشتنِ محض است. وقتی بتوانی یک آدم را دوست داشته باشی، این هنری نیست. اما وقتی بتوانی از عشق آن آدم برسی، به این که خیلی از آدم ها را دوست داشته باشی؛ بتوانی پدرش را ببخشی، مادرش را هم اگر اذیتت کرده، ببخشی؛ دین اش را هم بپذیری؛ دین اش اگر با تو دین تو تفاوت دارد؛ آدم جنگ طلبی نباشی؛ آدم مهربانتر و آگاهتر و متعالی تری بشوی، این عشق، یک عشق تعالی بخش، یک عشق وارسته است. عشقی است که من از آن به "عشق رستاخیزی" تعبیر می کنم. عشقی که ما را به رستاخیز می رساند.

من این دو کتاب یعنی "پریخوانی عشق و سنگ" و "سرخ سوزان" را ادای سهمم به عشق می دانم. مردم ما با دیدن نمایش بیشتر الفت دارند تا خواندن نمایشنامه. اما "پستچی" را هم بخوانید. هر دو را نشر قطره چاپ کرده است. خانم تیرانداز بازیگر "پریخوانی عشق و سنگ" می گفتند که این بهترین متن است که من بازی کردم. 14 نقش را بازی کردند. در جشنواره بین المللی تئاتر فجر، جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کردند. هر شب، بعد از اتمام این تئاتر، ما در اتاق فرمان هر شب گریه می کردیم. خانم تیرانداز روی صحنه گریه می کرد. این نمایش روایت یک عشق حقیقی بود. این گریه کردن هم به زن و مرد نبود؛ مسئولان اتاق فرمان همه مرد بودند، ولی زار زار گریه می کردند.

من در "پریخوانی عشق و سنگ" کلمه عشق را ریشه یابی کرده بودم و بسیار خوب درآمده بود. در "سرخ سوزان" زمانی که 18 سال داشتم همین کار را کردم. و وقتی 21 سالم بود این نمایشنامه اجرا شد. خودم این تئاتر را کارگردانی کردم. این تئاتر هفت جایزه گرفت. جایزه اول متن، کارگردانی، طراحی صحنه، بازیگری، موسیقی و همه جایزه گرفتند؛ برای دختری که کسی او را نمی شناخت، این جوایز واقعاً عجیب بود. دختری که رشته اش روانشناسی بود. یادم هست که اصغر فرهادی آن زمان رشته اش تئاتر و هنرهای زیبا بود به من گفت که "شما کی هستید که با یک تئاتر تمام جوایز را بردید؟" چون ایشان هم در همان سال، تئاتری را داشتند که در آن رقابت به نمایش درآمد.

ما در آن سال، با تئاتر سرخ سوزان تمام جوایز را بردیم. من با پیشکسوت هایی مانند قطب الدین صادقی و میکائیل شهرستانی رقابت کردم. من بچه سال بودم؛ چی من را نجات داد؟ چی باعث شد، داوران یعنی آقای ایرج راد، اکبر زنجان پور، و دکتر عزیزی، به پهنای صورت، اشک می ریختند؟ یک چیزی بود. مردم آنقدر اشک می ریختند که دستمال کاغذی می خواستند. آن دو تا کتاب عاشقانه ترین کارهای من هستند. و چون مردم نمایشنامه نمی خوانند، توصیه ام این است که "پُستچی" را بخوانند.


  دیدگاه ها
ساروی
3 سال پیش

عالی بود درود بر شما
پربحث های هفته   
ساغر عزیزی بازیگر نقش فرح پهلوی: فحش‌هایی در اینستاگرام به من می‌دهند که برای آنها خیلی گریه کردم من فرح دیبا نیستم با سیاست هم کاری ندارم (275 نظر) رهبر معظم انقلاب پاسخ می‌دهند؛ حکم شرعی رقص زنان در برابر مردان در مجالس عروسی روستایی (250 نظر) امیر نوری و حاشیه‌های پستش راجع به مهاجرتش به اسرائیل: من از رژیم‌صهیونیستی پیشنهاد دریافت کردم اطلاعات زیادی دارم؛ ما رفتیم بای بای+عکس (214 نظر) توئیت داریوش ارجمند خطاب به رهبر معظم انقلاب با دیالوگی از نقش مالک اشتر: ای کاش قادر بودم، علی را به روزگاری ببرم که مردمش قدر همچون او را می دانستند+عکس (167 نظر) نگاهی به میز صبحانه مفصل و رنگارنگ خانه رضا گلزار با هنر چیدمان آیسان خانوم / تزئین زیبای بشقاب با انار وحشی و آووکادو+عکس (113 نظر) دانش‌آموزی که رهبر شد؛ نگاهی به چهره مهربان رهبر معظم انقلاب در کلاس ششم ابتدایی+عکس (91 نظر) نصرالله رادش: سیگار می‌کشم تا زشتی‌هایم دیده شود! دوست دارم همه بدانند علاوه بر قیافه ام من این زشتی ها را دارم! +فیلم (86 نظر) محمدرضا گلزار: می‌دانم خواننده خوبی نیستم؛ به فرض که صدایم خوب نیست چرا اینقدر دغدغه فکریتان شده است؟! (77 نظر) آخرین جشن تولد ساده آیت الله هاشمی رفسنجانی با حضور همسرشان در طبقه دوم خانه/ مبلمان راحتی بدون زرق و برق، کیک شکلاتی و زیر میزی هنری زیبا+عکس (66 نظر) جشن تولد مجلل الهام حمیدی توسط همسرش +عکس/تزئین زیبای کیک با مروارید طلایی رنگ 👌 (44 نظر) خلاقیت هوشمندانه مادر باهوش برای زودتر خشک شدن فرش خیس حماسه آفرید/ وقتی عزرائیل خیلی هواتو داره+عکس🤣 (43 نظر) نفیسه روشن: 4 سال هست از هم جدا شدیم از طرف همه کسانی که در موردت بد حرف زدن ازت عذر میخوام تو با شعورترین مرد دنیا بودی، جز تو مردی ندیدم خوشبختیت آرزومه (42 نظر) الهام حمیدی: 2 تا بچه‌هام چون پشت سر هم به دنیا اومدن، کم‌کار شدم؛ همسرم مشوق منه و خیلی دوست داره من کار کنم+ویدیو (41 نظر) (فیلم) مولوی عبدالحمید در جلسه معارفه استاندار جدید سیستان و بلوچستان: ما همه یکی هستیم و با هم هستیم / این فیلم رو به اینترنشنالی‌ها نشون بدید (39 نظر) پست عاشقانه و هالوینی سپیده بزمی پور،همسر شاهرخ استخری، به مناسبت سالگرد ازدواجشون/من عاشق این عاشقی ام، من عاشق توام💞 (36 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
فال قهوه با نشان روز سه شنبه 15 آبان ماه 1403
فال حافظ با تفسیر امروز سه شنبه 15 آبان 1403 + فیلم
فال شمع روزانه امروز سه شنبه 15 مهر 1403
فال روزانه امروز سه شنبه 15 آبان ماه 1403
به وقت استایل پاییزی؛ لباس مناسب پاییز چیست؟ / 5 رنگ مخصوص خوشتیپ ها؛ رنگ قرمز جزو رنگ‌های انرژی زا و پر هیجان است که نشان دهنده عشق و صمیمت است
فال ابجد روزانه سه‌شنبه 15 آبان 1403
دستگیری سارقان 10میلیاردی طلافروشی در تهران
خوشتیپ شو؛ نکات مهم برای ست‌کردن بوت‌های چرم زنانه برای پاییز / انواع بوت‌های چرم زنانه و ایجاد استایل‌های مختلف
معرفی 10 مدل خاص و ترند میز ناهارخوری / راهنمای انتخاب طرح‌های زیبا برای میز ناهارخوری
حکم کمرشکن قضائی عابر بانک تیم پرسپولیس تهران صادر شد/ حبس، رد مال، شلاق و انفصال از خدمت دولتی!
زاکانی فاش کرد: التماس اسرائیل به ایران برای جواب ندادن!
لیست کامل داروهای ممنوعه دوران بارداری / مصرف چه داروهایی در دوران بارداری بی‌خطر است؟
چارپایه به هر چیزی شبیه بود به‌جز برنامه‌ای سرگرم‌کننده! / کمدین بودن کافی نیست
تقدیر رهبر معظم انقلاب از مسعود پزشکیان؛ حضرت آقا از شما راضی هستند و گفتند این روند را ادامه دهید
مهرداد محمدی با استقلال به پایان خط رسید/ خط آتش آبی ها به مهاجم کنیایی مجهز میشود
منتخب روز   
محاکمه دوباره مردی که متهم به تجاوز به 9 زن شد زندانی اعدامی پس از آزادی از زندان در خواب سکته کرد... / پدر و مادر شایان برای رضایت همه زندگی‌شان را فروخته بودند! بازی در نقش پلیس برای گروگانگیری و سرقت های سریالی / خاطره گویی تبهکار سابقه دار در مراسم جشن تولد ‌راز باند مخوف را فاش کرد! دستگیری عامل جنایت در چیتگر پسر 17ساله بدون گواهینامه، جان خود و 4 دوست نوجوانش را در تصادف گرفت صحنه های آخرالزمانی سیل مرگبار در والنسیای اسپانیا با 205 کشته در حال حرکت به سوی کاتالونیا + ویدئو / عکس جزئیات پرونده دختر سارق که هدف او آزادی برادرش از زندان بود / اخاذی به قیمت یک عمر در زندان ماندن با سوادترین روستای ایران کجاست؟ شیائومی 15 معرفی شد/اولین گوشی جهان با اسنپدراگون 8 الیت خانه نورانی معتمدی اصفهان با درهای چوبی ،شیشه های رنگارنگ و دکوراسیون اصیل ایرانی چشمانتان را جلا میدهد جزئیات قتل فجیع مادر و خواهرناتنی توسط دختر تهرانی و نامزدش / جنایتی که در تجریش رخ داد! انتخاب جنین های باهوش تر ممکن میشود!