مشکل ما این است که دولت در زمینه اطلاع رسانی بسیار ضعیف عمل کرده است. این عدم شفافیت ابهامات زیادی در این خصوص به وجود می آورد.
ساعدنیوز: در پی بی نتیجه ماندن دور جدید مذاکرات در وین، ما شاهد شکل گیری یک موج رسانه ای در داخل و خارج بر علیه مواضع جمهوری اسلامی ایران و خواسته های مطرح شده در مذاکرات هستیم. در برخی تحلیل های منتشر شده، این مسأله مطرح می شود که اصولاً درخواست ایران مبنی بر تضمین انتفاع اقتصادی از توافق یک درخواست انتزاعی است و باید بعد از توافق با اقدامات متقابل پیگیری شود نه این که مستقیماً در داخل متن گنجانده شود. چقدر این تحلیل با واقعیت های موجود سازگاری دارد و اساساً چرا چنین روایت هایی از خواسته های تیم مذاکره کننده به روایت غالب در رسانه ها تبدیل می شود؟
دکتر حسن بهشتی پور: یکی از موضوعاتی که در جریان این دور از مذاکرات شاهدش بودیم همین مسأله تقابل روایت ها است. من پیشتر در مصاحبه ای این مسأله را توضیح دادم. یک روایت ایرانی و یک روایت غربی از روند مذاکرات وجود دارد. نکته ای درباره روایت ایرانی هست، عدم شفافیت در اطلاع رسانی و عدم اطلاع ما از خواسته های ایران در این مذاکرات است که طبیعتاً این مسأله باعث می شود که ما نتوانیم اظهارنظر دقیقی در این خصوص بکنیم.
فارغ از این موضوع، فرض بگیریم که توافق صورت بگیرد. طبق این توافق، دو طرف باید یک سری اقداماتی را صورت دهند. مشخص می شود که کدام طرف، در چه زمانی، چه کاری را باید انجام دهد. طبق توافق، ایران باید به برجام 2015 بازگردد. ذخایر اورانیوم ایران باید به 300 کیلوگرم برسد؛ ایران فقط می تواند از سانتریفیوژهای IR1 آن هم به تعداد مشخص اعلامی در توافق استفاده کند. دوربین های آژانس راه اندازی بشوند. طبیعتاً ایران در برابر این اقدامات، انتظاراتی را از طرف مقابل دارد.
یکی از مهمترین انتظارات ایران آن است که بتواند نفت اش را بفروشد و پول حاصل از فروش نفت در بازار جهانی را به کشور یا هرجای دیگری که می خواهد، انتقال دهد. انتظار دیگر ایران، ایجاد اعتماد لازم برای آینده است. این که فضا به گونه ای باشد که دیگر نگرانی درباره خروج رئیس جمهور بعدی ایالات متحده آمریکا از توافق وجود نداشته باشد. ایران نگران پایداری این توافق است. این توافق در صورتی می تواند برای ایران موجه باشد که در پی آن، سرمایه گذاری خارجی هم بدون هیچ مانع و نگرانی ای در ایران صورت بگیرد. طوری نباشد که به خاطر احتمال خروج دوباره آمریکا از توافق، هیچ سرمایه گذاری حاضر نباشد که در ایران سرمایه گذاری کند.
آیا این خواسته های به حق ایران انتزاعی است؟ آیا انتظار این است که ما این خواسته های به حق ایران را بیهوده قلمداد کنیم؟ طرف مقابل می گوید که تو می توانی نفت ات را بفروشی ولی ما به تو می گوئیم که پول حاصل از فروش نفت را کجا خرج کن! آیا این پذیرفتنی است؟ این حداقل حق ایران است که در قبال اقدامات، بتواند نفت خودش را بفروشد و پول حاصل از فروش نفت اش را دریافت کند. این زیاده خواهی نیست. این حق ایران است.
از طرف دیگر، طرف آمریکایی می گوید که ما هیچ تضمینی درباره آینده توافق به شما نمیدهیم. ظاهراً اتحادیه اروپایی پیشنهاد داده است که در صورت خروج دوباره آمریکا از برجام، به ایران غرامت داده شود. البته ما از ساز وکار این پیشنهاد اطلاعی نداریم. این هم حرف نادرستی است که دیگر جایی برای چانه زنی وجود ندارد و باید توافق انجام بگیرد. مگر مذاکرات جز برای رسیدن به تفاهم است؟
مشکل ما این است که دولت در زمینه اطلاع رسانی بسیار ضعیف عمل کرده است. این عدم شفافیت ابهامات زیادی در این خصوص به وجود می آورد. دائماً بحث از اجرای پادمان هسته ای است ولی توضیح داده نمی شود که منظور از این پادمان چیست؟
منظور از گزاره های پادمانی، ترتیبات اجرایی است که کشورها در خصوص NPT باید مورد توجه قرار دهند. در واقع بین کشورهایی که پیمان عدم اشاعه را امضا می کنند با توافق نامه ای با آژانس لحاظ می شود تا نحوه نظارت آژانس بر فعالیت های هسته ای صلح آمیز کشور یاد شده به صورت دوجانبه مشخص شود. ایران از سال 1973 و در زمان رژیم گذشته، پیمان را پذیرفته و بعد هم ترتیبات اجرایی آن را قبول کرده است. بعد از انقلاب هم، مقامات ایران این روند را مورد پذیرش قرار داده و به عنوان یک توافق نامه اجرایی دوجانبه بین ایران و آژانس لحاظ کرده اند.
یکی از موضوعات دیگری که ایران بر آن اصرار دارد، بحث پایان دادن به اختلافات با آژانس از طریق سیاسی است. ایران می خواهد در این مذاکرات مسائل گذشته یک بار برای همیشه پایان یابد. یعنی اینکه هر بار اطلاعات تازه ای درباره مسائل گذشته پیدا شد، اتهامات تازه ای به ایران وارد نشود. انتظار ایران این است که از دل مذاکرات وین یک تصمیم بیرون آید که نهایتا مسائل گذشته برای همیشه پایان یابد. البته اگر ایران اقدام تازه ای انجام دهد باید از سوی آژانس مورد رسیدگی قرار بگیرد اما اینکه مسائل گذشته دوباره و چندباره مطرح شود، پذیرفته نیست.
این مسائل یک بار برای همیشه باید حل و فصل شود. از مرداد 1381 تا به امروز، 20 سال است که این پرونده باز است بدون این که فیصله یابد. مذاکرات باید یک نقطه پایان داشته باشد و آنجا تمام مسائل حل و فصل شود و دیگر ابهامی باقی نماند. این مذاکرات تبدیل شده است به مذاکراتی برای تمام فصول!
به اعتقاد من، ما باید توافق کنیم ولو این توافق موقت باشد و این امکان وجود داشته باشد که بلافاصله بعد از انتخابات 2024 در آمریکا نقض شود.
ساعدنیوز: با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی آمریکا و درگیری هایی که این کشور با چین و روسیه پیدا کرده است و شکاف های سیاسی ای که در داخل آمریکا به وجود آمده، بسیاری از نظرسنجی ها حاکی از آن است که رئیس جمهور بعدی آمریکا یک جمهوریخواه خواهد بود خواه ترامپ خواه دی سنتیس! در چنین وضعیتی، با فرض نابودی کامل برجام، پلن ب جمهوری اسلامی چه باید باشد؟
دکتر حسن بهشتی پور: وضعیت کنونی آمریکا موضوع بسیار پیچیده ای است که از زوایای مختلفی باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. اما به طور خلاصه، باید بگوئیم که اولاً در داخل آمریکا، نرخ تورم به رقمی رسیده است که در 4 دهه گذشته بی سابقه بوده است. واقعیت این است که مسائل سیاست خارجی تأثیر به مراتب کمتری از مسائل داخلی در انتخابات آمریکا دارد. افزایش قیمت بنزین به گالُنی 5 دلار بی سابقه است. این یک مسأله بسیار مهم برای آمریکایی ها است که علاقه دارند به جای حمل و نقل عمومی از خودروی شخصی خودشان استفاده کنند. افزایش بنزین در زمان بوش پدرباعث شد که علیرغم پیروزی در جنگ اول عراق، کلینتون پیروز انتخابات شود.
مسأله دیگر این است که امروز فردی به نام ترامپ که یک شورشی به تمام معناست، نظام آمریکا را به چالش کشیده است. به نظر من، بعید نیست که ترامپ رئیس جمهور بعدی آمریکا شود. از طرفی ما با رئیس جمهور پیری در امریکا روبروئیم که به مانند لوکوموتیو از نفس افتاده توان اداره کشور را ندارد. جالب است که بایدن با این وضعیت جسمانی انتظار دارد که از 2024 تا 2028 هم رئیس جمهور آمریکا باشد. پیرترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا، امروز با چالش های داخلی و خارجی بسیاری روبرو است. چین و روسیه در آنِ واحد به چالش آمریکا تبدیل شده اند. اما با این وصف، ما با نظامی طرف هستیم که چندجانبه گرا است، قدرت اقتصادی و سیاسی در عرصه بین المللی است.
نباید فریب این وضعیت را بخوریم و این طور فرض کنیم که با وجود چنین چالش های بزرگی ما فرصت داریم تا چانه زنی هایمان را با ایالات متحده ادامه دهیم! منتظر انتخابات میان دوره ای کنگره بمانیم و شاید هم تصمیم بگیریم که منتظر انتخاب رئیس جمهور بعدی در 2024 بمانیم! این تصور غلطی است.
به اعتقاد من، ما باید توافق کنیم ولو این توافق موقت باشد و این امکان وجود داشته باشد که بلافاصله بعد از انتخابات 2024 در آمریکا نقض شود. ما حداقل 2 سال فرصت داریم تا اقتصادمان را سروسامانی بدهیم و با کاهش فشارهای اقتصادی، به اصلاحاتی در اقتصاد کشور دست بزنیم و دربرابر تحریم ها مقاومتر شویم. از طرف دیگر، اگر توافق نقض شود، ما می توانیم فعالیت هسته ای مان را از سر بگیریم. این بهترین پلن ب ممکن از نظر من است. حتی اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا هم از توافق خارج شود، این آمریکا است که تحت فشار افکار عمومی جهان خواهد بود. این طور نیست که ما فقط با دموکرات ها می توانیم مذاکره کنیم، اگر زمینه لازم وجود داشته باشد، ما با جمهوری خواهان نیز میتوانیم مذاکرات را از سربگیریم.
امروز با توجه به وضعیتی که در اوکراین به وجود آمده و نیز با توجه به شعله ور شدن تنش ها در تایوان، فرصت خوبی است که ما به فکر افزایش صادرات نفت و گاز باشیم و مناسباتمان را با کشورهای مختلف توسعه بدهیم. پیشنهاد من آن است که برای مدتی، سیاست تقابل را کنار بگذاریم و از درِ تعامل وارد میدان شویم. و در عین حال، تخم مرغ هایمان را در یک سبد قرار ندهیم و فقط به یک کشور! اعتماد نکنیم.