احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم ساز، روزنامه نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود شاملو تحصیلات مدرسه ای نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از شهری به شهری گسیل می شد، و از همین روی خانواده اش هرگز نتوانست مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ به سبب فعالیت های سیاسی پایانِ همان تحصیلات نامرتب بود. شهرت اصلی شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونه ای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی که هم اکنون یکی از مهم ترین قالب های شعری مورد استفادهٔ ایران به شمار می رود و تقلیدی است از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور شناخته می شود. شاملو که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام می انگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما نخستین بار در شعر «تا شکوفهٔ سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. «نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد. شاملو، گذشته از شعر، فعالیت هایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمه هایی شناخته شده نیز دارد. مجموعهٔ کتاب ها او به زبان های سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شده. او از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود. شاملو در سینما نیز فعّال بود و برای فیلم سازان نامداری چون ساموئل خاچیکیان و ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری فیلمنامه نوشته است. پاره ای از شهرت شاملو نیز از نگرش جنجالی اش به شعر و موسیقی کلاسیک و سیاست روز سرچشمه می گیرد: تصحیحِ دیوان حافظاش کم ارزش شمرده شد، فردوسی و سعدی را سخت می نکوهید و بعضی از شاعران اروپایی چون فدریکو گارسیا لورکا و پل الوار را می ستود، و در اواخر عمر از موسیقی کلاسیک ایرانی بیزاری می جست. در سیاست نیز شیوه ای دوگانه داشت: ضدّ حکومت ایران شعر می سرود، و در عین حال مخارج درمانی خود را از سفارت ایران می گرفت. احمد شاملو پس از یک دورهٔ طولانی بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شده است. سنگ گور او بارها توسط افرادی ناشناس شکسته شده است.از سال ۱۳۹۴ به مناسبت بزرگداشت این شاعر، جایزه شعر احمد شاملو راه اندازی شده است، مراسم پایانی این رقابت ادبی روز ۲۱ آذر و همزمان با سالروز تولد این شاعر برگزار می شود.
تولد و سال های پیش از جوانی احمد شاملو
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران از پدرى بنام حیدر(كه اصالتاً از قريه شاملو در٢٠كيلومترى تبريز بعداز بخش خواجه و از تبار اسماعيل ميرزاى صفوى) و مادرى بنام كوكب، چشم به جهان گشود و به گفتهٔ شاملو در شعر «من بامدادم سرانجام…» از مجموعه مدایح بی صله مادرش کوکب شاملو، از مهاجران قفقازی بود که طی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه، به همراه خانواده اش باالاجبار به ایران کوچانده شده بود. دورهٔ کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش رضا شاه بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت می رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. (آیدا می گوید: «چون مدت کوتاهی بعد از تولد، خانواده اش رفته اند رشت و بعد دوباره آمده اند تهران، محل تولدش را اشتباهی رشت ثبت کرده اند») دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان ، مشهد ، بیرجند و قريه شاملو در (٢٠ كيلومترى تبريز بعداز بخش خواجه) گذراند و از دوازده ـ سیزده سالگی شروع به ضبط لغات متداول عوام (که در فرهنگ های رسمی ثبت نمی شود) کرد. دورهٔ دبیرستان را در بیرجند، مشهد، گرگان و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را مدتی در دبیرستان ایران شهر و مدتی در دبیرستان فیروز بهرام تهران خواند و به شوق آموختن زبان آلمانی در مقطع اول هنرستان صنعتی ایران و آلمان ثبت نام کرد.
دوران فعالیت سیاسی و زندان احمد شاملو
در اوایل دههٔ ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیدهٔ ژاندارمری به گرگان و ترکمن صحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به خاک ایران، در فعالیت های سیاسی علیه متفقین در شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر و به بازداشتگاه سیاسی شهربانی و از آنجا به زندان شوروی در رشت منتقل شد. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان همراه پدرش دستگیر شد و تا کسب تکلیف از مقامات بالاتر دو ساعت مقابل جوخه آتش قرار گرفت. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت. او برای همیشه ترک تحصیل کرد و در یک کتاب فروشی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق و با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه شعر آهن ها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده می شود و با یورش مأموران به خانهٔ او ترجمهٔ طلا در لجن اثر زیگموند موریس و بخش عمدهٔ کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر مور یوکایی «مردی که قلبش از سنگ بود» بعد از ۵۰ سال منتشر شد، خبرگزاری مهر با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و کتاب ها و یادداشت های کتاب کوچه از میان می رود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخه های یگانه ای از نوشته هایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بی آفتاب توسط پلیس ضبط می شود که دیگر هرگز به دست نمی آید. او موفق به فرار می شود اما پس از چند روز فرار از دست مأموران در چاپخانه روزنامهٔ اطلاعات دستگیرشده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده می شود. در زندان، در کنار شعر، به بررسی شاهنامه هم می پردازد و دست به نگارش پیش نویس دستور زبان فارسی می زند و قصهٔ بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن می نویسد که در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین می رود. مرتضی کیوان به همراه ۹ افسر سازمان نظامی حزب توده اعدام می شود و او در زمستان ۱۳۳۳ پس از تحمل یک سال حبس، از زندان آزاد می شود. با این حال «مردی که قلبش از سنگ بود» پس از سال ها توسط نشر ثالث به چاپ رسید.
رویدادهای مهم در زندگی شعری احمد شاملو
در سال ۱۳۲۵، شاملو که هنوز به عنوان شاعری نوپرداز شناخته نمی شد با نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی آشنا می گردد. او تصویر نیما یوشیج، نقاشی رسام ارژنگی و شعر ناقوس، سروده نیما را در روزنامه «پولاد» می بیند و اندکی پس از آن، رابطه ای ادبی میان آن دو شکل می گیرد. شاملو می گوید: «نشانی اش را پیدا کردم رفتم درِ خانه اش را زدم. دیدم مردی با همان قیافه که رسام ارژنگی کشیده بود آمد دمِ در. به او گفتم استاد، اسم من فلان است، شما را دوست دارم و آمده ام به شاگردی تان. فهمید کلک نمی زنم. در من صمیمیتی یافته بود که آن را کاملاً درک می کرد. دیگر غالباً من مزاحم این مرد بودم و بدون این که فکر کنم دارم وقتش را تلف می کنم، تقریباً هر روز پیش نیما بودم.» این آشنایی که باعث به وجود آمدن رابطه ای عاطفی و خانوادگی میان آن ها گشته بود، تا سال ها ادامه پیدا می یابد. در ۱۴ خرداد ۱۳۳۰، نیما یوشیج با نوشتن یادداشتی برای شاملو و هدیه جلدی از کتاب «افسانه» از او قدردانی می کند: «عزیز من، این چند کلمه را برای این می نویسم که این یک جلد افسانه از من، در پیش شما یادگاری باشد. شما واردترین کس به کار من و روحیه من هستید و با جرأتی که التهاب و قدرتِ رؤیت لازم دارد، واردید…» در این سال ها، او به گفته خود، تحت تأثیر نیما و نوآوری های او در شعر بوده است و در کتاب هایی که به چاپ رسانید، شعرهای بسیاری در قالب نیمایی می سراید. او به قصد معرفی شعر نیما، دست به انتشار مجلات کوچک مقطعی (چون سخن نو، هنر نو (ساعت ۴ بعد از ظهر)، روزنه، راد، آهنگ صبح و… زد؛ اما پس از آشنایی شاملو با فریدون رهنما و انتشار دفتر شعر «قطع نامه»، مسیر شاعری او به گونه ای دیگر رقم می خورد.
زندگی خانوادگی احمد شاملو
شاملو در سال ۱۳۲۶ در سن بیست و دو سالگی با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. این ازدواج به جدایی می انجامد و شاملو پس از یک دهه در سال ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج می کند. دومین ازدواج شاملو، همچون نخستین ازدواج، مدت زیادی دوام نمی آورد و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا می شود. اما سومین و آخرین پیوند زناشویی شاملو با آیدا، در سال ۱۳۴۳ بود که تا پایان عمر خود، عاشقانه با او زیست.
-
نقش آیدا در زندگی شاملو
شاملو در ۱۴ فروردین ۱۳۴۱ با آیدا سرکیسیان (ریتا آتانث سرکیسیان) آشنا می شود. این آشنایی تأثیر بسیاری بر زندگی او دارد و نقطهٔ عطفی در زندگی او محسوب می شود. در این سال ها شاملو در توقف کامل آفرینش هنری به سر می برد و تحت تأثیر این آشنایی شعرهای مجموعهٔ آیدا: درخت و خنجر و خاطره! و آیدا در آینه را می سراید. او دربارهٔ اثر آیدا در زندگی خود به مجله فردوسی گفت: «هر چه می نویسم برای اوست و به خاطر او… من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده بودم پیدا کردم». آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج می کنند و شش ماه در ده شیرگاه (مازندران) اقامت می گزینند و از آن پس شاملو تا آخر عمر در کنار او زندگی می کند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نام های آیدا در آینه و لحظه ها و همیشه را منتشر می کند و سال بعد نیز مجموعه ای به نام آیدا: درخت و خنجر و خاطره! منتشر می شود و در سال ۱۳۴۵ برای سومین بار تحقیق و گردآوری کتاب کوچه را آغاز می کند و برنامهٔ قصه های مادربزرگ را برای بخش برنامه های کودک تلویزیون ملی ایران تهیه می کند.
زمینه های فعالیت احمد شاملو
سال ۱۳۲۶ کار شاعری شاملو با انتشار دفتری به نام «آهنگ های فراموش شده» که تنها دفتر شعر او در قالب سنتی و موزون است، آغاز می شود. شاملو در مقدمه همان دفتر می نویسد: «قطعاتی که در این کتاب جمع شده اند، نوشته هایی است که در حقیقت می بایستی سوزانده شده باشد. آهنگ هایی ست که خیلی زود از یاد می رود… این قدم های اولینِ کودکی است که می خواسته راه بیفتد. ناچار دستش را به دیوار می گیرد، دستش می لرزد. سست و مردد است و ناموزون راه می رود.» سال ها بعد، شاملو با انتشار قطع نامه شعر جدیدی را پایه گذاری می کند. رضا براهنی در این باره می نویسد: «در واقع شاملو با قطع نامه شعر جدیدی را پیشنهاد می کند و التزامی بسیار صریح را بر گُرده شعر می گذارد که شاید با ذات شعر به معنای واقعی منافات داشته باشد، ولی ضرورت زمانه، روان شناسی خود شاملو و اعتراض عمیق او به قرارداد از هر نوع، نگارش این شعر را ایجاب می کرد.» در سال ۱۳۳۶ با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه، به عنوان شاعری برجسته تثبیت می شود. این دفتر شامل فرم ها و تجربه هایی متفاوت در قالب شعر نو است. در همین سال مجموعه ای از رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر را منتشر می کند. در سال ۱۳۳۹ مجموعه شعر باغ آینه منتشر می شود. معروف ترین ترانه های عامیانه معاصر فارسی همچون پریا و دخترای ننه دریا در این دو مجموعه منتشر شده است. عبدالعلی دستغیب منتقد ادبی که مجموعه نقدی بر آثار شاملو نوشته است، معتقد است که شاملو پس از نیما، بیشترین تأثیر را بر شعر و شاعران معاصر داشته است و بر این باور است که در میان شاعران معاصر ایران، عاشقانه های شاملو، زیباترین ترانه های عشق در شعر نوی پارسی است. شاملو مجموعه ای از شعرهای سیاسی خود را به نام کاشفان فروتن شوکران - که در آن شعر «مرگ نازلی» در بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی است- و مجموعه های پریا، ترانه شرقی (لورکا)، مسافر کوچولو و یل و اژدها را دکلمه کرده است و به صورت نوار صوتی منتشر شده اند. چندین گفتگو از او به چاپ می رسد تا آن که در سال ۱۳۷۲ با کمی بازتر شدن فضای سیاسی ایران آثار شاملو به صورت محدود مجوز نشر می گیرند. از آنجا که شاملو تثبیت کننده شعری نوپا بوده است، شرح و نقدهای بسیاری دربارهٔ شعر او نوشته شده است. شمس لنگرودی نویسنده «تاریخ تحلیلی شعر نو» دربارهٔ شعر شاملو و شاعری او می گوید: «شاملو متوجه شد که موسیقی کهن کلام می تواند آن روح را در محتوای او بدمد؛ نه موسیقی زبانِ روزمره. در نتیجه شعری سرود که صورت و محتوای هماهنگی داشت و همین امر باعث جذابیت شعر او شد. البته فقط این مسئله تأثیرگذار نبوده است. شاملو از معدود شاعرانی است که برای همه نسل ها شعر سروده است، یعنی از وقتی کودکی به دنیا می آید می توان «بارون می آد جرجر» شاملو را برایش زمزمه کرد تا دوره نوجوانی و عاشقانه ها، تا جوانی و روحیه انقلابی و تا دوره میانسالی و پیری که «در آستانه» شعری جاودانه است.»
-
روزنامه نگاری
احمد شاملو در سال ۱۳۳۹ مدتی سردبیری هفته نامه فردوسی را به عهده گرفته بود. او مجله را به شکل و اندازه ای غیر از معمول مجله فردوسی درمی آورد و سنجاق ناشده و روزنامه وار به دست خواستاران می رساند. او بخشی از صفحات هفته نامه را به چاپ نوشته های پژوهش گران فرهنگ مردم، تحت عنوان «کتاب کوچه» اختصاص داده بود. در سال۱۳۴۰ با همکاری دکتر محسن هشترودی، ۲۵ شماره از هفته نامه کتاب هفته را منتشر می کند. هفته نامه کتاب هفته و خوشه از تأثیرگذارترین هفته نامه های ادبی دههٔ ۴۰ بودند. در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفته نامه خوشه را به عهده می گیرد. همکاری او با نشریه خوشه تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک تعطیل می شود، ادامه دارد. شاملو نام کاریکلماتور را در همین دوران است که برای نامیدن نوشته های طنزآمیز پرویز شاپور می سازد که رفته رفته رواج پیدا می کند و جا می افتد.در سال ۱۳۵۸ هفته نامهٔ کتاب جمعه با سردبیری احمد شاملو و مدیریت عسکری پاشایی منتشر می شود. انتشار این هفته نامه پس از ۳۶ شماره توقیف می شود.
-
ترجمه
شاملو در زمینه ترجمه نیز فعالیت های زیادی دارد. با این که بحث ترجمه های شاملو، همانند برخی دیدگاه هایش، منتقدانی نیز داشته و بحث انگیز بوده است، با این حال برخی از این ترجمه ها، در شمار آثاری شناخته شده قرار دارند. یکی از این کارها، «ترانه شرقی و اشعار دیگر»، سروده های فدریکو گارسیا لورکا با اجرا و صدای خودش بود که با استقبال فراوانی روبرو شد. از ۱۳۶۲ با تغییر فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف می شود. در حالی که کار و فعالیت شاملو متوقف نمی شود. نوار کاست سیاه همچون اعماق آفریقای خودم (ترجمهٔ شعرهای لنگستون هیوز) و سکوت سرشار از ناگفته هاست (ترجمهٔ شعرهای مارگوت بیکل)، کاری مشترک با محمد زرین بال با موسیقی بابک بیات منتشر می شود. از دیگر کارهای او در این زمینه می توان به ترجمه «درها و دیوار بزرگ چین»، رمان «پابرهنه ها» اثر زاخاریا استانکو، رمان «دن آرام» و شازده کوچولو اشاره کرد. هم چنین ترجمهٔ گیل گمش که قدیمی ترین متن اسطوره ای جهان است از دیگر کارهای ارزشمند شاملو در زمینهٔ ترجمه است. در کتاب تاریخ ترجمهٔ ادبی از فرانسه به فارسی (۱۳۹۳) دربارهٔ ترجمه های احمد شاملو نوشته شده است: «شاملو در بیشتر ترجمه هایش به خوبی از عهده برآمده است؛ از جمله برزخ (۱۳۳۴) از ژان روورزی، زرنگار (۱۳۳۵) از هربر لو پوریه، پابرهنه ها (۱۳۳۷) از زاخاریا استانکو، قصه های بابام (۱۳۴۶) از ارسکین کالدول، عروسی خون (۱۳۴۷) از فدریکو گارسیا لورکا، درخت سیزدهم (۱۳۴۹) از آندره ژید، دماغ (۱۳۵۱) از ریونوسوکه آکوتاگاوا، سیزیف و مرگ (۱۳۵۲) از روبر مرل، خزه (۱۳۵۵) از هربر لو پوریه، مرگ کسب و کار من است (۱۳۵۵) از روبر مرل و شهریار کوچولو (۱۳۵۸) از سنت اگزوپری که در چاپهای بعدی با عنوان شازده کوچولو منتشر شد. شاملو در برخی از ترجمه هایش استفادهٔ مفرط از زبان شکسته را برای خود جایز دانسته است و همین قضیه باعث دوری او از سبک متن اصلی شده است.»
-
فرهنگ نویسی
«کتاب کوچه» عنوان فرهنگ نامه ای است که به کوشش احمد شاملو و همسرش، آیدا سرکیسیان، در چندین مجلد به عنوان دائرةالمعارف فرهنگ عامیانهٔ مردم ایران تدوین شده و بعد از درگذشت شاملو، سرپرستی این مجموعه بر عهدهٔ همسرش، آیدا بوده است. این دانشنامه، دائرةالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران در چندین جلد، شامل اصطلاحات، تعبیرات و ضرب المثلهای فارسی است. نخستین جلد این فرهنگ در سال ۱۳۵۶ از سوی انتشارات مازیار منتشر شد و پس از انتشار شش جلد آن تا سال ۱۳۶۲، انتشار این فرهنگ به دلیل مشکلات ممیزی تا سال ۱۳۷۲ در ایران متوقف ماند و تنها یک جلد از قصه های کتاب کوچه در سوئد منتشر شد. این فرهنگ نامه، اگر آن گونه که مؤلف در جلد اول بیان داشته انتشار یابد، جامع ترین دائرةالمعارف فرهنگ و زبان عامیانه ایران است که تاکنون (۱۳۹۱) یازده جلد آن، تا پایان حرف «ج» ، منتشر شده است. از جمله ویژگی های کتاب کوچه، استفاده از شماره ردیف برای هر مدخل است که ارجاعات نیز بر اساس این شماره ها صورت می گیرد.
-
فعالیت های سینمایی
در سال ۱۳۳۸ شاملو به تهیهٔ فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کنسولت می پردازد. این آغاز فعالیت سینمایی بحث انگیز احمد شاملو است. او به خصوص در نوشتن فیلم نامه و دیالوگ نویسی فعال است. در سال های پس از آن و به ویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری معروف، منتقدان مختلف حضور سینمایی او را کمرنگ دانسته اند. خود او می گفت: «شما را به خدا اسم شان را فیلم نگذارید.» و بعضی شعر معروف او «دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است» را به این تعبیر می دانند که فعالیت های سینمایی او صرفاً برای امرار معاش بوده است. شاملو در اینباره می گوید: «کارنامه سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!» از میان فیلمنامه های شاملو می توان به «بن بست» (۱۳۴۳، میرصمدزاده) محصول استودیو پانوراما و «فرار از حقیقت» (۱۳۴۵، ملک مطیعی) محصول مهتاب فیلم اشاره کرد. در سال های سینمای بعد از انقلاب هم شاملو فیلم نامه ای با نام «میراث شوم» نوشت و در اختیار مسعود کیمیایی جهت ساخت قرار داد. داستان «میراث» در آذربایجان می گذرد و به نهضت آزادی طلبانه آذربایجان و برخوردهایش با حکومت وقت می پردازد. این فیلم نامه هرگز امکان ساخت را پیدا نکرد. کیمیایی دلیل فیلم نشدن آن در هنگام زندگی شاملو را مجوز ندادن وزارت ارشاد به این سناریو اعلام کرد.
-
دیگر فعالیت های
در سال ۱۳۳۹ با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تأسیس می کند و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار می شود. در سال ۱۳۴۷ «شب شعر خوشه» را با همکاری امیر هوشنگ عسگری و با حضور ۱۱۰ شاعر معاصر، نمایشگاه نقاشی منصوره حسینی، نمایشگاه کاریکاتور اردشیر محصص و تئاتر در انتظار گودو را با هنرمندی داوود رشیدی، پرویز صیاد و پرویز کاردان برگزار می کند. شاملو که به بریتانیا رفته بود، سه هفته پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ ایران و سقوط حکومت پهلوی، در ۱۱ اسفند به ایران بازمی گردد. او پس از بازگشت، به عنوان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب می شود و مقاله ها و مصاحبه های متعددی پیرامون تحلیل و آسیب شناسی انقلاب و مسایل روز سیاسی و اجتماعی از او در مجلات و روزنامه ها به چاپ می رسد.