در دنیای کنونی یعنی دنیایی که امروز ما در آن زندگی می کنیم، این شکل از الحاق به رسمیت شناخته نمیشود. به همین دلیل است که حتی کشورهای همسو با روسیه، الحاق دونباس را به رسمیت نشناختند.
ساعدنیوز: همان طور که مستحضرید، دولت روسیه بعد از برگزاری رفراندوم در منطقه دونباس اعم از لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا، در نهایت با امضای آقای پوتین حدود 20 درصد از خاک اوکراین را به فدراسیون روسیه الحاق کرد. چه انگیزه هایی باعث برگزاری این رفراندوم از طرف آقای پوتین شد؟ آیا ادعای مسکو مبنی بر درخواست الحاق این بخش ها به خاک روسیه از سوی مردم این مناطق حقیقت دارد؟ چه شواهدی این ادعا را ثابت می کند؟
میکائیل مدیرروستا: بسم الله الرحمن الرحیم؛ برگزاری رفراندوم چه در این زمان چه در اوایل آغاز جنگ در 24 فوریه، که دولت روسیه، استقلال منطقه دونباس را به رسمیت شناخت، امکانپذیر بود و از یک نظر، برگزاری این رفراندوم برای دولت روسیه اجتناب ناپذیر بود. به هر صورت، روسیه در کریمه همین الگو را پیاده کرد و نتیجه مطلوب خودش را حاصل کرد. ورود نظامی به منطقه و برگزاری همه پرسی با تأکید بر اهمیت دموکراسی و جمهوریت و در نهایت الحاق آن بخش به خاک روسیه. این رویه ای بود که دولت روسیه در کریمه و نیز امروز در دونباس دنبال کرد.
اما در دنیای کنونی یعنی دنیایی که امروز ما زندگی می کنیم، این شکل از الحاق به رسمیت شناخته نمیشود. به همین دلیل است که حتی کشورهای همسو با روسیه، الحاق دونباس را به رسمیت نشناختند. خود روس ها به خوبی می دانند که با برگزاری رفراندوم در این مناطق نمی توانند جهان را با الحاق خاک اوکراین به روسیه همراه کنند. پس چرا چنین کاری می کنند؟ به اعتقاد من، برگزاری رفراندوم در لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا در واقع تلاشی است که برای مجاب کردن مردم در مناطقی که روسیه با اقدام نظامی وارد آنجا شده مبنی بر این که خود مردم خواستند که این بخش از خاک اوکراین به روسیه ملحق شود!
بنابراین، این طور نیست که پوتین انتظار داشته باشد که با برگزاری رفراندوم در دونباس، جامعه جهانی الحاق این منطقه را به روسیه بپذیرد. هدف اصلی این همه پرسی داخلی است. حتی اگر مردم هم در واقعیت خواهان الحاق این منطقه به روسیه باشند، باز بسیاری از کشورها نتیجه را نمی پذیرند. به هر صورت، قبل از سال 1945 یک مرزبندی هایی شکل گرفته و تثبیت شده است و بعد از آن تاریخ، تغییر مرزها با مخالفت گسترده مواجه بوده و هست و حداقل مبادی رسمی و حقوقی مثل نهادهای بین المللی موجود یا داوری بین المللی این تغییرات را نمی پذیرند. بنا بر عقلانیتی که بر مسکو حاکم است، می توانیم بگوئیم که آنها این واقعیت ها را می دانند.
بحث بیشتر به نظر من بر سر این است که مردم این مناطق خواهان تغییر رویکردهای غربگرایانه است. اساساً این تقابل در اصل تقابل میان غرب و روسیه است نه جنگ میان اوکراین و روسیه. البته در داخل خاک اوکراین خصوصاً مردم منطقه دونباس دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاهی که خواهان استانداردهای غربی است و گروهی که این استانداردها را برنمی تابد. البته نمی خواهیم بگوئیم که این گروه دوم حتماً روس گرا هستند! ولی قدر مسلم آن است که این افراد از استانداردهای اروپایی خسته هستند. روسیه هم با برگزاری این همه پرسی می خواهد این نکته را برجسته سازد و به هیچ وجه انتظار این را ندارد که کل دنیا این الحاق را به رسمیت بشناسد.
از نظر نیروی انسانی روسیه با چالش روبروست. بعد از اعلام بسیج عمومی جزئی برخی قبول کردند و به ارتش پیوستند ولی خیلی ها هم ترجیح دادند که از کشور فرار کنند!
ساعدنیوز: برخی از تحلیلگران بر این باورند که اگر اوکراین به خواسته های روسیه تن درندهد، روسیه به الحاق دونباس به فدراسیون روسیه اکتفا نخواهد کرد و در آینده ممکن است مناطق دیگری از اوکراین نیز جزو خاک روسیه شود. آیا دولت روسیه می تواند چنین کند؟
میکائیل مدیرروستا: این سناریو محتمل است و امکان الحاق بخش های دیگری از خاک اوکراین به روسیه وجود دارد. ما پیشتر در رابطه با جمهوری های استقلال یافته از شوروی هم مرز با روسیه این موضوع را شاهد بودیم که هر کدام که با روسیه همراستا نبودند، مجبور شدند که بخشی از خاکشان را به روسیه بدهند! هر یک از این کشورها بخواهد از مدار روسیه خارج شود مجبور است که چنین کاری بکند.
بنابراین، امکان الحاق مناطق بیشتری وجود دارد. اما ما بیشتر از این که به اقدامات روسیه توجه کنیم، باید این موضوع را بررسی کنیم که ظرفیت روسیه برای تقابل با غرب چقدر است؟ آیا روسیه تهاجمات جدیدی را آغاز خواهد کرد؟ آیا حملات در جنوب ادامه خواهد یافت وتا استان اودسا گسترش خواهد یافت؟ آیا پیشروی ها از شمال به سمت کی یف خواهد بود؟ همه اینها بستگی به ظرفیت نظامی روسیه دارد.
روسیه به لحاظ لوجستیکی ظرفیت بالایی برای گسترش دامنه درگیری ها دارد، ولی این کار تبعاتی دارد از جمله چالش های حقوق بشری و امکان رخ دادن جنایت های جنگی. غربی ها ممکن است تصمیم داشته باشند که روسیه را در منجلاب جنایت جنگی گرفتار کنند. این چالش ها لاجرم ظرفیت روسیه را کاهش می دهد.
از نظر نیروی انسانی روسیه با چالش روبروست. بعد از اعلام بسیج عمومی جزئی برخی قبول کردند و به ارتش پیوستند ولی خیلی ها هم ترجیح دادند که از کشور فرار کنند! روسیه برای پیروزی در جنگ شهری نیازمند نیروی انسانی است در مناطق ساخته شده توسط بشر، ظرفیت لوجستیکی بدون نیروی انسانی شجاع، دلیر و آگاه در نهایت بعد از پاتک دشمن به عنوان غنیمت جنگی نصیب طرف مقابل می شود وقتی که نیروها میدان را خالی کرده و فرار می کنند. در میدان نبرد اوکراین هم ما به عینه شاهد این موضوع هستیم که سربازان روس بعد از پاتک اوکراین تجهیزات را رها می کنند و این تجهیزات نصیب اوکراین می شود.
در سوریه نیز ارتش روسیه به لحاظ لوجستیکی حضور داشت، و پیاده نظام روسیه نقشی در جنگ سوریه نداشتند. این نیروهای ایرانی و مدافعان حرم بودند که در جنگ شهری حضور داشتند و روسیه به لحاظ لوجستیکی از این نیروها حمایت می کرد.
از سوی دیگر، بسیج عمومی هم باید منتهی به جذب نیروی مؤثر شود. عمدتاً روس های ترک تبار عقاید مستحکم تری دارند و معتقد به جهادند و در جنگ شهری نیز مفید واقع می شوند. اخیراً رمضان قدیروف رهبر ترک های چچن به عملکرد فرماندهان روس در میدان نبرد انتقاد کرده و گفته که چه معنی دارد که فرمانده در 150 کیلومتری نیروهایش در خط مقدم باشد! چرا باید فرمانده از دور نیروهایش را هدایت کند؟ فرمانده در نقطه ای امن است در حالی که نیروی او در خط مقدم با دشمن در حال جنگ است. طبیعی است که در چنین شرایطی با یک پاتک دشمن، نیرو خط مقدم را خالی می کند!
طبیعتاً اگر وضعیت به گونه ای پیش برود که گریزی از استفاده از بمب اتم نباشد، استفاده از بمب اتم به صورت مرحله ای خواهد بود.
ساعدنیوز: بعد از الحاق منطقه دونباس به روسیه یکی از جدیترین بحث هایی که مطرح می شود امکان استفاده از تسلیحات هسته ای برای دفاع از خاک روسیه است. روسیه اعلام کرده است که منطقه دونباس جزو خاک روسیه است و هر نوع حمله ای به این منطقه به معنای تجاوز به خاک روسیه است. اخیراً خانم مرکل نیز درباره جدی بودن تهدیدهای پوتین گفته است. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟ آیا می توانیم امکان استفاده از بمب اتم در جنگ اوکراین را با توجه به روحیات آقای پوتین مورد بررسی قرار دهیم؟
میکائیل مدیرروستا: دکترین استفاده از تسلیحات هسته ای و تحقیقات راجع به جنگ اتمی سابقه طولانی دارد و حداقل از زمان جنگ سرد مطالعات جدی ای درباره این موضوع انجام شده است. موضوع بسیار پیچیده ای است. در دوران جنگ سرد، در مدارس آمریکا درباره اقداماتی که بعد از انفجار بمب اتمی باید صورت گیرد، تدریس می شد. وحشت عمومی ای در آمریکا در خصوص این موضوع وجود داشت.
بعد از جنگ سرد این مطالعات قطع نشده و ادامه یافته است، ولی سطح نگرانی جامعه نسبت به دوران جنگ سرد کاهش قابل توجهی داشته است. مطالعات تعمیق یافته و نتایج به روزرسانی شده است. مطالعات بسیار دقیقی در این حوزه صورت گرفته است و موضوع به هیچ وجه ساده نیست که ما آن را به روحیات شخص آقای پوتین تقلیل دهیم.
طبیعتاً اگر وضعیت به گونه ای پیش برود که گریزی از استفاده از بمب اتم نباشد، استفاده از بمب اتم به صورت مرحله ای خواهد بود. باید به این بیندیشیم که آیا امکان دارد که حملاتی سایبری برای اختلال در سیستم جنگ افزارهای اتمی صورت گیرد؟ انفجار بمب اتم چه تبعاتی برای کشوری دارد که از این سلاح استفاده می کند؟ طبیعتاً تبعات انفجار بمب هسته ای برای سلامتی، غذا، آب، خاک و محصولات کشاورزی باید بررسی شود. این سؤالاتی است که در این سالها مطرح شده است و هنوز هم قابل طرح اند.
کشوری که از بمب اتم استفاده می کند باید بداند که آب های مناطق پیرامونی آلوده خواهند شد و تبعات جبران ناپذیری دارد. علاوه بر این موضوع باید به این بیندیشیم که استفاده از سلاح هسته ای در چه سطحی توجیه پذیر است. آیا از بمب های کوچک استفاده خواهد شد یا متوسط یا بزرگ؟ اخیراً رمضان قدیروف گفته است که ناچاریم حداقل از بمب هسته ای کوچک استفاده کنیم.
نکته مهم این است که پوتین بارها اعلام کرده است که اگر موجودیت روسیه به خطر بیفتد، موجودیت کل دنیا به خطر خواهد افتاد. یقیناً علاوه بر روسیه اگر موقعیت خود آقای پوتین هم به خطر بیفتد، استفاده از بمب اتم توسط دولت روسیه دور از ذهن نخواهد بود.
علاوه بر اندیشیدن به مسائلی که ذکر شد. استفاده از بمب اتم توسط روسیه منوط به این است که پوتین چقدر فرصت داشته باشد که دستور استفاده از این سلاح را صادر کند! یعنی پوتین باید به موقع مطمئن شود که زمان استفاده از بمب اتم فرارسیده است. اگر این تصمیم به موقع و با داشتن فرصت کافی اتخاذ شود، یقیناً چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
آقای پوتین در 24 فوریه صراحتاً گفت که "اگر قرار باشد که روسیه ای وجود نداشته باشد، بهتر است هیچ قدرتی نباشد!" این یعنی حداقل فرضیه استفاده از بمب اتم منتفی نیست. اما در سطح کوچک ممکن است این اتفاق رخ دهد و روسیه استفاده از تسلیحات اتمی کوچک را در ابتدا در دستور کار قرار دهد.