برای برخی از افراد ازدواج بدون عشق بدترین اتفاقی است که می توانند تجربه کنند. اما با این وجود شاهد طلاق های بسیاری هستیم که زوجین زندگی مشترکشان را با عشق شروع کرده اند. بسیاری از جوانان هنگام تصمیم گیری برای ازدواج دچار تردید ودلهره بسیاری می شوند؛ نداشتن ملاک های مشخص از مهم ترین عواملی است که می تواند به این تردیدها دامن زده و تصمیم گیری را سخت تر کند. خیلی از افراد در جلسات مشاوره عشق را به عنوان یکی از ملاک های اصلی خود مطرح می کنند اما به دلیل نداشتن تعریف درست از عشق تصویر دقیقی از زندگی با عشق یا بدون آن ندارند. با وجود این مساله، ازدواج های بسیاری بدون عشق شروع می شود که در آینده مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت. با آگاهی از تعریف دقیق عشق در رابطه و پیامدهای عدم وجود آن، می توانید تصمیم بهتری بگیرید.
تعبیر عشق در ازدواج و علائم ازدواج بدون عشق
سه عنصر اصلی عشق واقعی صمیمیت، تعهد و شهوت است بنابراین رابطه های طولانی مدتی که بدون صمیمیت و روابط جنسی، سال های بسیاری را تنها بر پایه تعهد با یکدیگر گذرانده اند یا روابط پر تب وتاب و آتشینی که تنها به دلیل نیاز جنسی در کنار هم هستند را نمی توان عشق نامید.شما برای داشتن یک ازدواج موفق می توانید در کنار عشق واقعی نسبت به طرف مقابل، بر اساس عقل و منطق خود تصمیم بگیرید و در آینده یک زندگی سرشار از عشق و عاقلانه را برای خود بسازید.در واقع بر خلاف عقیده ی عموم مردم که فکر می کنند اگر ازدواجی با عشق باشد از عقل و منطق دور است باید گفت که برای داشتن یک ازدواج درست، عشق واقعی و منطق در کنار یکدیگر قرار می گیرند.با توجه به تعاریف فوق که در مورد عشق گفته شد می توان نشانه های ازدواج بدون عشق را در زندگی بدون صمیمیت، تعهد نسبت به یکدیگر و همچنین نداشتن حس نیاز جنسی نسبت طرف مقابل دید.
عشق قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج
عشق پیش از ازدواج اگر کور و افراطی نباشد، می تواند به احساس شادی و رضایتمندی در ازدواج منجر شود. بسیاری از افراد به این امید بدون عشق ازدواج می کنند که بعد از ازدواج عاشق همسر خود شوند اما تضمینی وجود ندارد که پس از ورود به زندگی مشترک «عاشق» همسر خود شود و ممکن است به او عادت کند.همچنین برای یک ازدواج موفق تنها عشق کافی نیست و اگر عشق پرشوری که فرد قبل از ازدواج تجربه می کند بیشتر ناشی از تمایلات جنسی باشد، پس از ازدواج فرد به ابعاد منطقی رابطه توجه بیشتر کرده و متوجه شکاف های عمیقِ ناشی از تفاوت ها در رابطه خود می شود.در یک ازدواج موفق علاوه بر علاقه باید خصوصیات شخصیتی، توانایی های جسمی، روانی، عقلی، مالی و شغلی، سازگاری خانواده ها از نظر فرهنگ، تحصیلات و طبقه اجتماعی-اقتصادی، نیازها و اهداف مشترک در نظر گرفته شود.
آیا ازدواج بدون عشق و علاقه امکان پذیر است؟
از نظر روانشناسان علاقه در ازدواج بسیار حائز اهمیت است و یکی از ارکان مهم هر رابطه ای می باشد ولی اگر بخواهیم واقع بینانه به آن نگاه کنیم ازدواج هایی وجود دارند که بدون عشق و علاقه در حال ادامه یافتن هستند. بنابراین اینطور می توانیم بگوییم که جایگاه عشق در ازدواج جایگاه بسیار مهمی است ولی یک جایگاه ضروری نیست.داشتن علاقه قبل از ازدواج بسیار مهم است، اگر با فردی روبرو شدید که تمام ملاک های موردنظر شما را داراست اما هیچ حس و علاقه و کششی نسبت به او ندارید، بیشتر او را بشناسید و با او ارتباط برقرار نمایید تا ببینید که آیا بین شما علاقه ایجاد می شود یا خیر چرا که تحمل مشکلات و اختلافات در شرایطی که علاقه ای به طرف مقابل ندارید، بسیار سخت تر است.
دلایل ازدواج بدون عشق
برای ازدواج بدون عشق دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که فرد تصمیم بگیرد نسبت به ازدواج بدون عشق و علاقه اقدام کند. البته گاهی اوقات فرد بدون آن که متوجه باشد ازدواج بدون عشق را تجربه می کند و بعد از درگیر شدن با ماجرا متوجه اشتباه خود می شود. برای آشنایی شما با دلایل ازدواج بدون عشق در زیر چند نمونه از آن ها را بیان می کنیم.
پیدا کردن فردی با شرایط مساعد که به یکدیگر علاقمند باشند سخت است
گاهی اوقات افراد احساس می کنند پیدا کردن فردی که علاوه بر داشتن ملاک های او برای ازدواج، نسبت به هم علاقه نیز داشته باشند کار دشواری است. بنابراین ترجیح می دهند ازدواج بدون عشق با کسی که دارای شرایط مساعد است را تجربه کنند.از نظر این افراد زندگی با فردی که شرایط مساعد دارد خیلی بهتر از زندگی همراه با عشق است. آن ها معتقدند که اگر طرف مقابل شرایط قابل قبولی برای ازدواج داشته باشد بعد از مدتی علاقه مندی به وجود می آید.در صورتی که این عقیده کاملا اشتباه است و به همین دلیل است که اکثر ازدواج ها ناموفق اند. از پیامدهای ازدواج بدون عشق جدا شدن زن و مرد از یکدیگر است.
ترس از تنها شدن
بعضی از افراد به دلیل ترس از تنهایی، ترجیح می دهند به هر قیمتی که شده ازدواج کنند حتی اگر این ازدواج بدون عشق و علاقه باشد. در این حالت برای فرد این مهم است که با فرد قابل اعتمادی ازدواج کند و در کنار او احساس امنیت داشته باشد تا بتواند تنهایی اش را با او پر کند.بنابراین اگر بین آن ها عشقی هم وجود نداشته باشد اهمیتی ندارد و همین که خلا تنهایی او برطرف شود کافی است. همین طرز فکر باعث ازدواج بدون عشق و عواقب جبران ناپذیر آن می شود.
وجود اجبار برای ازدواج بدون عشق
در برخی موارد هم ممکن است فرد به دلیل شرایط زندگی که دارد، برای امرار معاش زندگی خود مجبور شود به ازدواج اجباری تن دهد. این مورد که در مورد زنان صدق می کند ممکن است به دلیل اجبار اطرافیان یا داشتن این عقیده که مردها چون دارای قدرت اند باید مطیع امر آن ها بود، بدون ارزش قائل شدن برای زن او را مجبور به ازدواجی کنند که عشق و علاقه ای در آن نیست.
ازدواج برای داشتن فرزند
گاهی اوقات فرد به دلیل این که خود تک فرزند بوده است و همیشه در زندگی خود احساس خلا کرده است، برای پر کردن این خلا و کمبود خود تصمیم به ازدواج می گیرد.چنین فردی طاقت پیدا کردن کسی که عاشقش باشد را ندارد و فقط می خواهد خیلی زود ازدواج کند. بنابراین اهمیتی به ازدواج با عشق نمی دهد و برای او تنها صاحب فرزند شدن در الویت است.
عواقب زندگی بدون عشق
ازدواج بدون عشق و علاقه عواقب زیادی دارد که عبارتند از:
- خلاء عاطفی:ازدواج بدون عشق سبب می شود که به تدریج در فرد خلاء عاطفی شکل گیرد و تمایل به حل مشکلات و اختلافات کمرنگ گردد. در چنین ازدواجی مشکلات بیش از حد بزرگ شده زیرا صمیمیتی بین زوجین حاکم نیست و دو طرف تمایلی به حل شدن مشکل ندارند.
- نداشتن شور و هیجان در زندگی:عشق در زندگی شور و نشاط ایجاد می کند اما ازدواج بدون علاقه کسل کننده است و به هیچ عنوان شما شور و هیجانی را مشاهده نمی کنید.
- مشکلات زناشویی:در ازدواج هایی که بدون عشق به وجود می آید زوجین و یا یکی از آنها تمایلی به برقراری رابطه زناشویی ندارد. نداشتن رابطه زناشویی سبب می شود زوجین از یکدیگر سرد شده و این امر سرآغاز مشکلات دیگر است.
- جر و بحث و دعوا:زوجینی که بدون عشق و علاقه ازدواج می کنند، بر سر کوچک ترین مسائل جر و بحث و دعوا کرده و زندگی را به یک میدان جنگ تمام عیار تبدیل می کنند و حاضر نیستند از مواضع خود کوتاه آیند زیرا یکی از اثرات ازدواج بدون عشق از بین رفتن حس از خودگذشتگی و فداکاری برای دیگری است.
- تنهایی و عدم تحمل یکدیگر:یکی از عواقب زندگی بدون عشق تنهایی است. در زندگی بدون عشق زوجین نسبت به یکدیگر هیچ حسی نداشته و سعی می کنند ارتباطشان را به کمترین حالت ممکن برسانند. اینگونه محیط خانه تبدیل به یک محیط سرد و بی روح می شود که دو نفر به سختی با یکدیگر صحبت می کنند.
- از بین رفتن اهداف:بعد از ازدواج بیشتر زوجین اهداف مشترکی دارند که دوست دارند محقق شود. برای تحقق این اهداف زوجین تلاش کرده و با یکدیگر به ادامه راه می پردازند. در زندگی بدون عشق امید به زندگی و امید به آینده وجود ندارد و فرد برای رسیدن به اهداف خود تلاش نخواهد نمود.
- عدم تعهد و پایبندی:در ازدواج بدون عشق هر چه کمبودهای عاطفی و جنسی در رابطه بیشتر شود و تعهد و پایبندی دو طرف نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. چرا که ممکن است افراد برای جبران این کمبودها سراغ افراد دیگری بروند و به دنبال آن خیانت در رابطه اتفاق بیافتد.
چگونه می توان بعد از ازدواج عشق را افزایش داد؟
برای افزایش میزان علاقه و عشق خود:
- برای همسرتان وقت کافی صرف کنید.
- با هم صحبت کرده و به حرف های یکدیگر گوش دهید.
- همسرتان را بشناسید وبه تفاوت های وجودی زن و مرد پی ببرید.
- تفریحات مشترک داشته باشید.
- به روابط جنسی خود توجه کنید.
- ابراز علاقه نمایید.
- اگر حتی از اول هم عاشق همسرتان نبوده اید ولی باز هم باید دلیلی برای ازدواج بوده باشد. سعی کنید بر روی آن دلایل تمرکز کنید.