ساعدنیوز: طرفداران عمران خان در چند روز گذشته جلوی منزل او جمع شده اند تا از دستگیری اش توسط پلیس پاکستان جلوگیری کنند. چرا شخصی مثل عمران خان که در زمانی نه چندان دور پُست نخست وزیری پاکستان را در اختیار داشت به یک اپوزیسیون داخلی تبدیل شده است؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: در صحنه سیاست پاکستان احزاب سنتی این کشور مورد حمایت سرمایه داران و ارتش پاکستان هستند و با کشورهای اروپایی و عمدتاً انگلیس در ارتباط اند و ارتش پاکستان نیز انگلیسی مآب است و اساساً بعد از استقلال پاکستان این وابستگی به همین صورت ادامه یافته و خارج از این حلقه نیز کسی نمی تواند وارد صحنه سیاست این کشور شود و نقش آفرینی کند.
عمران خان در واقع زمانی توانست وارد عرصه سیاست در پاکستان شود که یک خلأئی در احزاب اسلامی و احزاب سیاسی سنتی وابسته به ارتش پاکستان و سازمان اطلاعات پاکستان به وجود آمد. یعنی در اصل این خلأ بود که به عمران خان اجازه داد تا به صحنه بیاید و این خلأ نیز حاصل اختلافات و شکاف هایی بود که در درون احزاب سنتی پاکستان به وجود امده بود.
بازسازی سیاسی احزاب سنتی در پاکستان باعث تنگ شدن عرصه بر عمران خان و خروج او از صحنه شد. امروز شاهد اشتباه محاسباتی عمران خان و طرفداران او هستیم. او شخصیت پرافت و خیزی دارد و مثل احمدی نژاد و ترامپ فرد غیرقابل پیشبینی است و اساساً با توجه به شرایطی که در پاکستان حاکم است، چنین فردی نمی تواند کمکی به مردم بکند و مردم این را می دانند. طرفداران او هم به آن تعدادی نیست که او تصور می کند.
ترامپ و احمدی نژاد هم چنین شخصیتی دارند. ساختار سیاسی کشور را نشانه رفته اند؛ با قانون اساسی مخالفت می کنند و این را نمی دانند که کسی که ساختار اصلی یک کشور را به چالش می کشد اساساً نمی تواد در چارچوب آن ساختار نقشی ایفا کند!
بنابراین، من معتقدم که عمران خان به دلیل فرصت استثنایی ای که از خلأ موجود در احزاب سنتی در این کشور در اختیارش قرار گرفت و وارد عالم سیاست شد، دچار توهم شده است! همان توهمی که ترامپ و احمدی نژاد هم دچار آن هستند؛ فکر می کنند که طرفدارانشان به تعدادی است که می توانند کل ساختار را به چالش بکشند. در حالی که این طور نیست.
امروز هم شاهد این هستیم که عده ای دور خانه عمران خان جمع می شوند. همین موضوع را درباره احمدی نژاد و ترامپ هم شاهد بودیم! حتی طرفداران ترامپ بعد از هجوم اف بی آی به منزلش در برخی جاها قتل انجام دادند!
فرد غیرقابل پیشبینی نمی تواند در عرصه سیاست دوام آورد و قابل اعتماد ساختار باشد. در هر سه مورد هم این مطلب صادق است.

ساعدنیوز: آیا تحولاتی که در پاکستان شاهد آن هستیم ریشه های منطقه ای هم دارد؟ اخیراً شاهد برخی تحرکات ترکیه در پاکستان بوده ایم. پژواک های منطقه ای این تحولات به عقیده حضرتعالی چیست؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: بله اخیراً ترکیه در رابطه با افغانستان تحرکاتی داشته است و چون در این منطقه پاکستان نقش قابل توجهی دارد با پاکستان نیز در ارتباط هستند. شرایطی که در ترکیه حاکم است جوری است که اردوغان به چنین نمایش های دیپلماتیک نیاز دارد. این یک نوع مانوور نفوذ و قدرت است تا جایگاه خودش را برجسته کند.
عادی سازی رابطه ترکیه با اسرائیل هم از این سنخ است. رابطه با اسرائیل ذاتاً با آرمان های حزب عدالت و توسعه در تضاد است. خود اردوغان بارها بر علیه اسرائیل سخنرانی کرده است. ولی شرایط به گونه ای است که او نیازمند مانوور همسئویی با اسرائیل است.
چون طالبان با قطر در ارتباط هستند و دولت ترکیه هم گرایشات اخوانی دارد، تلاش اردوغان آن است که از این وضعیت کلاهی برای خودش بدوزد. قطری ها پول فرآوان دارند و اردوغان هم به این پول نیاز دارد. بنابراین، از همین کانال با پاکستان هم وارد رابطه می شوند. البته نباید جایگاه اخوانی ها در انگلیس را فراموش کنیم. همه این ها به نوعی قطعات یک پازل هستند.
در پاکستان ما شاهد یک تقابل میان انگلیس و آمریکا هم هستیم. انگلیس در هیچ یک از کشورهای مشترک المنافع اجازه نمی دهد که آمریکا منافع اش را به او تحمیل کند. هند نمونه بارز این مسأله است. فکر نمی کنم که آمریکا بخواهد روی یک مُهره سوخته مثل عمران خان سرمایه گذاری کند.

ساعدنیوز: اگر عمران خان دستگیر شود به اعتقاد حضرتعالی چه تحولاتی ممکن است در پاکستان رخ دهد؟ آیا این دستگیری می تواند به شورش های سراسری در این کشور دامن بزند؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: به نظر من، پایگاه اجتماعی عمران خان ضعیف تر از آن است که بتواند منشأ چنین تحولاتی باشد. او هم مثل احمدی نژاد و ترامپ دچار توهم طرفداران بیشمار است! واقع مطلب این است که این طور نیست! امروز شرایط در کل دنیا طوری است که به دلیل تورم و گرانی و بحران انرژی مردم علیه هیئت های حاکمه هستند! این هم باعث اشتباه محاسباتی برخی سیاستمداران متوهم می شود!
در مورد پاکستان، باید بگوئیم که این کشور بدنه روستایی قابل توجهی دارد که اصلاً برایش مهم نیست که در پایتخت این کشور چه می گذرد! عین دوران قاجار در ایران! که ملت اصلاً نمی دانستند که در تهران چه خبر است؟! رأی دادن در این مناطق به صورت قبیله ای است.
معتقدم که پلیس پاکستان باید از ایران الگو بگیرد که احمدی نژاد را دستگیر نکرد! دستگیری عمران خان کار غلطی است. او اساساً به آن بزرگی که فکر می کند نیست! کسی که ساختار را به چالش می کشد و هیچ جایگاهی در هیچ یک از احزاب سنتی ندارد نمی تواند حرف از تحول سیاسی بزند!
در مورد بنی صدر ما این موضوع را به عینه دیدیم! این آقا از پاریس آمد و در ایران رئیس جمهور شد! تحصیلاتش را در جای دیگری کرده بود و بعد از به ثمر نشستن انقلابی که مردم خون بهایش را پرداخت کرده بودند آمد و رئیس جمهور شد! یادم هست که یکی از دوستان می گفت که او حکم عصا برای جمهوری اسلامی را دارد! من می گویم او یک روروک بود. چون انقلاب هنوز پای راه رفتن را درنیاورده بود و زمانی که انقلاب به حرکت افتاد دیگر جایی برای بنی صدر وجود نداشت. در مورد عمران خان هم همین موضوع صدق می کند. او یک مُهره برای گذار از یک برهه بحرانی بود و تمام شد!