سیگنال های جدید ارسالی از عربستان برای ارتقای سطح مذاکرات عادی سازی روابط با ایران، به این معناست که نیروهای تنش آفرین در منطقه برای مدتی قصدی برای تنش آفرینی جدید در منطقه ندارند.
ساعدنیوز: دور جدید مذاکرات میان ایران و عربستان سعودی به درخواست بن سلمان قرار است در سطح وزرای امور خارجه و به صورت علنی در عراق برگزار شود. این مذاکرات چه پیامی برای منطقه می تواند داشته باشد؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: زمینه سازی برای برگزاری این مذاکرات در واقع پیام آور دور جدیدی از آرامش در منطقه است. در واقع، این رویداد به معنای کاهش تنش ها در گوشه و کنار و مشخصاً چالش های موجود در کشورهای منطقه است. شاید بتوانیم بگوئیم که کشورهای منطقه در حال فکر کردن به آرامش منطقه بعد از خروج نیروهای بیگانه از منطقه هستند. این نشان می دهد که نیروهای تنش آفرین در منطقه برای مدتی قصدی برای تنش آفرینی جدید در منطقه ندارند.
هرچند بخشی از تنش ها در منطقه ریشه داخلی دارد ولیکن عمده ریشه های چالش های موجود در منطقه را باید در بیرون از منطقه جست. در چند دهه اخیر متأسفانه بیگانگان برای پیشبرد اهدافشان در منطقه، تنش ها و چالش هایی را ساماندهی کرده اند. در دوران جنگ سرد، تقابل میان شرق و غرب باعث تقابل حامیان دو جبهه در منطقه می شد، چنانکه ایران در دوران طاغوت با شرق و کشورهای حامی شرق در منطقه در تنش بود. بعد از جنگ سرد، غربی ها سیاست "تفرقه انداز و حکومت بکن" را در دستور کار قرار دادند تا کشورهای منطقه را با تنش تضعیف کند.
بایدن نگران یک درگیری بزرگتر است که مستلزم آرامش در منطقه خاورمیانه است. جنگ اوکراین و موجودیت غرب به همدیگر گره خورده اند. بایدن و هم پیمانانش باخت در جنگ اوکراین را به معنای از دست رفتن بسیاری چیزها تلقی می کنند.
ساعدنیوز: چه عواملی به اعتقاد حضرتعالی باعث شده است که بن سلمان رأساً وارد میدان شود و درخواست برگزاری این دور از مذاکرات در این سطح را مطرح سازد؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: به اعتقاد من، دو عامل در این ماجرا تأثیرگذار است. یکی از این عوامل، زمینه هایی بود که پیش از سفر بایدن ایجاد شده بود. مقامات سعودی به این نتیجه رسیدند که دوران تک تازی و تنش آفرینی به سر آمده است. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، تنش زایی در دستور کار سعودی ها بود و علیرغم خروج ترامپ از سوریه، سعودی ها جنگی را در یمن کلید زدند و ائتلاف جدیدی را علیه ایران شکل دادند. حتی بن سلمان علناً می گفت که قصد دارد تا جنگ را به داخل ایران بکشد. حمایت از گروه های تجزیه طلب، قوم گرایان و منافقین در دستور کار تیم بن سلمان بود. وقتی ترامپ از کاخ سفید رفت، و سعودی ها فهمیدند که پروژه های پرهزینه تنش آفرینی در منطقه عملاً شکست خورده است. با آمدن بایدن، زمینه هایی برای تغییر رویکرد سعودی ها از تنش آفرینی به تنش زدایی به وجود آمد. در جنگ یمن شکست خوردند، در عراق نتوانستند شیعیان را از صحنه بیرون برانند، در لبنان نتوانستند سناریوی خودشان را به پیش برند. بنابراین، تصمیم بر این شد که مسیر دیگری پیموده شود.
سفر اخیر بایدن به منطقه، به نوعی اتمام حجت با سعودی ها بود. به این معنا که بایدن نگران یک درگیری بزرگتر است که مستلزم آرامش در منطقه خاورمیانه است. جنگ اوکراین و موجودیت غرب به همدیگر گره خورده اند. بایدن و هم پیمانانش باخت در جنگ اوکراین را به معنای از دست رفتن بسیاری چیزها تلقی می کنند. بنابراین، آینده جنگ اوکراین با آینده بخشی از جهان گره خورده است. بایدن در دیدار با بن سلمان دستور برقرار آرامش در منطقه نفت خیز را صادر کرد. این مسأله قبل از سفر بایدن به منطقه به کشورهای منطقه تفهیم شده بود.
یکی از اهداف سفر بایدن، در واقع تلاش برای تمدید آتش بس در یمن است. این آتش بس برای تأمین امنیت بازار نفت و انرژی بسیار حیاتی است. من معتقدم که آمدن بن سلمان به میدان و اقدام او در جهت علنی کردن گفتگوهای ایران و عربستان، نشان از اطاعت او از دستور صادر شده از واشنگتن دارد. همه غربی ها اعم از آمریکا، انگلیس یا فرانسه و آلمان، به دنبال برقراری امنیت در منطقه نفت خیز خاورمیانه هستند تا امنیت انرژی دنیا بیش از این تحت الشعاع قرار نگیرد.
آمریکا می خواهد از طریق عربستان و در قالب مذاکرات عادی سازی روابط، از ایران به عنوان اهرمی برای کنترل انصارالله یمن استفاده کند تا دیگر شاهد حمله موشک های انصارالله به تأسیسات نفتی سعودی نباشد. چرا که بحران انرژی درغرب رفته رفته ابعاد جدیدی به خود می گیرد و به جوامع غربی فشار وارد می کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، این به معنای شکست قطعی بایدن در انتخابات آتی آمریکا نیز خواهد بود.
موضوع دیگری که می تواند در این اقدام بن سلمان تأثیرگذار بوده باشد، پادشاهی اوست. بن سلمان سعی می کند که با همه طرف ها رابطه داشته باشد و خودش را به عنوان تدوین کننده روابط خارجی عربستان سعودی معرفی کند. او می خواهد بگوید که پادشاه عربستان من هستم و با تمام طرف ها وارد رابطه و مذاکره می شوم.
عربستان سعودی با صرف هزینه های هنگفت شبکه های فارسی زبان را برای تغییر ذهنیت شهروندان ایرانی بر علیه حاکمیت ایجاد کرده است و بخشی از انرژی کشور نیز صرف مقابله با این مسأله شده است.
ساعدنیوز: نگاه ایران به مذاکرات و رابطه با عربستان چگونه است؟
دکتر سید جعفر قنادباشی: ما واقعاً بدون هیچ غُلو و تبلیغاتی خواستار روابط خوب با همه همسایگان خود هستیم. به هیچ وجه راضی به این نیستیم که در پی تنش های موجود در منطقه، بیت المال مسلمین صرف خریداری سلاح شود. تنش و اختلاف همیشه در منطقه وجود داشته است و این اختلافات دامنه دار در جهات مختلفی پیش رفته است. ما خواستار کاهش این تنش ها و اختلافات هستیم.
ما با عربستان در بسیاری جهات می توانیم همکاری های سازنده ای داشته باشیم. در حوزه نفت، مواضع ما به هم نزدیک است. در جغرافیای منطقه، ما امنیت عربستان را امنیت خلیج فارس می دانیم. البته تعامل یک نظام مردم سالار با یک نظام پادشاهی نمی تواند چندان عمیق باشد و ما به این موضوع کاملاً واقفیم.
متأسفانه در این سال ها، بخش عمده ای از انرژی و فکر ما صرف مقابله با محور ارتجاع عرب در منطقه شده است. عربستان سعودی با صرف هزینه های هنگفت شبکه های فارسی زبان را برای تغییر ذهنیت شهروندان ایرانی بر علیه حاکمیت ایجاد کرده است و بخشی از انرژی کشور نیز صرف مقابله با این مسأله شده است. ما هرگز در این زمینه، اقدام متقابلی نداشته ایم. ما حساسیتمان نسبت به مسأله فلسطین را اعلام کرده ایم هرچند این حرف ها به کام سعودی ها خوش نیامده باشد. ولی هرگز در پی تغییر افکار عمومی عربستان بر علیه حاکمان آن کشور نبوده ایم هرچند سعودی ها این کار را کرده اند. این اقدامات باید پایان یابد.
بهبود روابط عربستان و ایران می تواند زمینه خوبی برای از سرگیری حج عمره باشد. این گردشگری سالم و بسیار تأثیرگذار می تواند به تقویت ریشه های هویتی ما و فرهنگ اسلامی در کشور کمک کند. در عین حال که یک مستحب دینی به جا اورده می شود. مکه و مدینه برای ما مسلمانان مهم است و شاعران ایرانی از این دو شهر الهام فرآوانی گرفته اند. تسهیل رفت و آمد شهروندان ایرانی به مکه میتواند زمینه خوبی برای تعامل فرهنگی میان دو کشور باشد. برخلاف فرهنگ منحط غربی که در سفرهای خارجی ذهنیت شهروندان ایرانی را مسموم می کند، سفر حج عمره می تواند تأثیر بسزایی در تقویت فرهنگ اسلامی در جامعه ایرانی داشته باشد.