به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری جوان، «بنیانگذار دانشگاه تهران پدر من بود»، «پدر من اینشتین و خواهرش را برای دیدن سفره هفت سین دعوت کرد و برای او ساز زد»، «پدر من حق السکوت شاه برای ریاست مجلس را رد کرد تا به کاپیتولاسیون و کنسرسیوم اعتراض کند.» و... همه این ها و کلی خاطره عجیب دیگر حرف هایی است که ایرج حسابی در مورد پدرش بیان می کند. تقریبا تنها راوی این صحبت ها فرزند ارشد پروفسور است و آن ها را به قدری جذاب و با جزییات خاص تعریف می کند که هر کسی مخاطبش باشد، برای خود و همنسلانش تاسف می خورد که چرا دکتر حسابی را از نزدیک درک نکرده است.
ارتباط دکتر حسابی و اینشتین یکی از هیجان انگیزترین بخش های مصاحبه بود. ایرج حسابی هنوز سرسختانه اعتقاد دارد پدرش و اینشتین دو دوست صمیمی بوده اند.
ماجرای هفت سینی که آقای دکتر برای اینشتین پهن کردند چه بوده؟
این ها می گویند دکتر حسابی را در فلان دانشگاه آمریکایی، سفره هفت سین چید. آقای دکتر فقط در آمریکا سفره هفت سین نینداخت، در مدرسه مهندسی بیروت هم این کار را به پیشنهاد مادرشان انجام دادند. آن هفت سین روی میزی چیده شده به اندازه یک وجب در دو وجب؛ سفره ای نبوده! آقای دکتر یک میز کوچک در آزمایشگاه گذاشته و روی آن میز یک سفره هفت سین کوچک چیدند. تا یادآوری کنند پیوند علم و مذهب در ایران متعلق به چه دورانی است و ایرانی ها قرآن در سفره هفت سین می گذارند تا به برکت الهی سوگند بخورند. ما عکس آن میز را هم در موزه دکتر حسابی گذاشته ایم.
به جز اینشتین افراد دیگری هم حضور داشتند، البته من ریزاسامی مهمان های آقای دکتر را به خاطر ندارم ولی اینشتین با خواهرش صد در صد جزء مهمان ها بوده است. ادعای آقایان در این باره که اینشتین در آن سال در پرینستون نبوده، کاملا غلط است. اینشتین و دکتر حسابی در آن سال، هر دو در پرینستون بودند. این حرف ها را خود دکتر حسابی در یک مصاحبه با تلویزیون هم مطرح کرده است و از رابطه اش با اینشتین، دلدادگی های او، رفتار ملایم، برخورد مساعد و همراهی او با یک غیرآمریکایی، نکاتی را گفته است.
بعضی ها گفته اند آقای دکتر برای اینشتین ساز هم زده. تکذیبش می کنید؟
خیر. آقای دکتر یک قطعه ساده موسیقی ایرانی را با ویولون برای اینشتین نواختند؛ به همین سادگی. بعضی ها مثل منصوری می گویند پدر من و اینشتین رابطه ای با هم نداشتند و فقط چند بار در دیداری عمومی پیش هم بودند. این ها دروغ است و صحبت های من را افراد مهم دیگری هم تایید کرده اند.
مثلا چه کسی؟
حدود 10 سال قبل، آقای دکتر ریاضی، رییس دانشگاه امیرکبیر بودند و بزرگداشتی برای دکتر حسابی در سالگرد فوت ایشان برگزار کرد. پروفسور ماسینی که برنده جایزه نوبل شده هم به ایران آمد. پروفسور ماسینی در آن مراسم به من گفت: «من از پدر تو و آلبرت اینشتین در دانشگاه پرینستون، دو سال خاطره دارم.» این که دیگر حرف من نیست؛ سخن دکتر ماسینی است و نوار آن هم در دانشگاه امیرکبیر موجود است.
پس شما معتقدید که همه مواردی که مطرح کردید مستند است و هر چیز غیر مستندی مانند عکس گودل که مطرح شده تهمت و دروغ به شماست؟
بله. من این همه سال در مورد پدرم حرف زدم و خاطره گفتم اما تا الان چیزی به دروغ در مورد او نگفتم و همه اش واقعی و مستند بوده است، چون معتقدم پدرم به این کارها احتیاج ندارد. در نهایت هم از کارم راضی هستم، چون موفق شدم یاد و خاطره پدرم را زنده نگه دارم، این رویه را هم ادامه می دهم. می دانم که بعضی ها با این کارها مشکل دارند اما چون کارم درست است، ادامه می دهم.