احادیثی در باب خودبینی
تکبر (خود بینی) در لغت به معنای تعظم (خود را بزرگ پنداشتن) آمده است. برخی، کبر و استکبار و تکبر را برای اشاره به همین معنا به صورت یکسان به کار برده اند. گرچه واژه خودبینی در کتب اخلاقی و ادبی مرادف واژه های خود پسندی و خود بزرگ بینی و خود خوب بینی است، امّا با تأمّل در موارد استفاده واژه های فوق؛ می توان به این نتیجه رسید که خودبینی مقدمه است برای خود بزرگ بینی یعنی تا آدمی به کمالات خود توجّه نکند دچار خود پسندی و خودبزرگ بینی نمی شود.کسی که در آیینه نگاه نمی کند زیباییهای خود را نمی بیند. تا گرفتار خودپسندی شود. ناگفته نماند که خودبینی همیشه جنبه منفی ندارد؛ زیرا گاهی خودبینی دیدن تصویر واقعی خود است که خواستگاه قرآن و سنّت است. انسان با دیدن نشانه های الهی در وجود خویش، می تواند به خدا نزدیک شود و با دیدن ضعف های خویش می تواند در مقام اصلاح خود برآید. خودبینی آنگاه جنبه منفی دارد که با دو دید، افراطی و اغراق آمیز (خودبزرگ بینی) و تفریطی (خودکم بینی) همراه باشد. مثلًا کسی که در آئینه نگاه می کند سه تصویر ممکن است از خود در آیینه ببیند وهر کدام عکس العمل متناسب با خود را دارد.
تکبر و خودبینی در نهج البلاغه
حضرت علی (علیه السلام) در مناسبتهای مختلف در خطب و نامه ها تکبر و خود بینی را مورد نهی و نکوهش قرار داده است.
گناه برتر از نیکی : «سیئه تسوءک، خیر عندالله من حسنه تعجبک؛ گناهی که تو را ناراحت ( پشیمان ) سازد، نزد خدا بهتر است از کار نیکی که تو را مغرور سازد.»
دوری از کبر :« الله الله فی کبر الحمیه و فخر الجاهلیه، فانه ملاقح الشنان، و منافخ الشیطان، التی خدع بها الامم الماضیه، و القرون الخالیه؛ خدا را! خدا را! از کبر تعصب آمیز و تفاخر جاهلی ، که آن مرکز پرورش کینه و جایگاه وسوسه های شیطان است که ملت های پیشین و امت های قرون گذشته را فریفته است.»
ذلت جباران: « ان الله یذل کل جبار، و یهین کل مختال؛ خداوند هر جباری را ذلیل و هر خودپسندی را خوار می سازد.»
آفت عقل: اعلم ان الاعجاب ضد الصواب، و افه الالباب؛ بدان که خودبینی ضد حق و راستی است و آفت عقل و خرد است.»
از اعمال ناپسند بر حذر باش: «احذر کل عمل یرضاه صاحبه لنفسه، و یکره لعامه المسلمین؛ از انجام هر عملی که صاحبش آن را پسند خود داند و در نزد مسلمانان ناپسند باشد، برحذر باش.»
هرچه بر خود پسندی بر دیگران هم!: « من نظر فی عیوب الناس، فانکرها، ثم رضیها لنفسه، فذلک الاحمق بعینه ؛هر که عیب های مردم را دید و بر آن ها نپسندید، پس همان را بر خود پسندید بعینه احمق است.»
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
آفَهُ الحَسَب الاِفتِخَارُ وَ العُجبُ. آفت شرافت و بزرگی ، به خود نازیدن و خود بزرگ بینی است. (کافی (ط-الاسلامیه)ج 2، ص 328)
حضرت زهرا سلام الله علیها
فَجَعلَ اللهُ الایمانَ تَطهیراً لَکم مِنَ الشِّرکِ ، وَ الصَّلاهَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ. خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی. (الاحتجاج علی اهل اللجاج (طبرسی)، ج 1، ص 99)
امام على عليه السلام می فرمایند
اَلحِرصُ وَالكِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ. حرص و تكبّر و حسادت، انگيزه هاى فرورفتن در گناهانند. (نهج البلاغه (صبحی صالح)،ص 541، حكمت 371)
امام علی (ع) غرور و خودبینی را یکی از موانع پندپذیری انسان می شمرد.
امام صادق عليه السلام
مَن ذَهَبَ يَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَكبِرينَ، (قالَ حَفصُ بنُ غياثٍ): فَقُلتُ لَهُ إِنَّما يَرى أَنَّ لَهُ عَلَيهِ فَضلاً بِالعافيَةِ إذا رَآهُ مُرتَكِبا لِلمَعاصى، فَقالَ: هَيهاتَ هَيهاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن يَكونَ قَد غُفِرَ لَهُ ما أتى وَ أَنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ أَما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ موسى عليه السلام ؛
هر كس خودش را بهتر از ديگران بداند، او از متكبران است. حفص بن غياث مى گويد: عرض كردم: اگر گنهكارى را ببيند و به سبب بى گناهى و پاكدامنى خود، خويشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا كه او آمرزيده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى عليه السلام را نخوانده اى؟ الكافى(ط-الاسلامیه)، ج8، ص128
امام حسن مجتبى عليه السلام
لَمّا قيلَ لَهُ إِنَّ فيكَ كِبرا ـ : كَلاّ، اَلكِبرُ لِلّهِ وَحدَهُ وَلكِن فىَّ عِزَّةٌ، قالَ اللّه تَعالى: (وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ)؛
در پاسخ كسى كه به ايشان گفت: در وجود شما تكبّر است، فرمودند: هرگز، تكبّر تنها از آن خداست. اما در وجود من، عزّت است. خداى متعال فرموده است: «و عزّت از آن خدا و پيامبر او و مؤمنان است».
بحارالأنوار، ج24، ص325
آثار منفی خود بینی
خودبینی، محور تمام کژی ها و رذائل اخلاقی است. نه فقط شیطان را با سابقه درخشان چندین هزار سال عبادت در دام کفر و هلاکت ابدی گرفتار ساخت که دیگران نیز در این خطر قرار دارند.
خود بینی، خطری است که ممکن است هر انسانی در هر مقامی که باشد گرفتار شود، خطری که حتّی انسانهای بزرگ، مردان الهی خود را از آن در امان نمی بینند. امام خمینی رحمه الله در این خصوص می فرماید: «از آیات شریفه استفاده می شود که مبدأ سجده ننمودن ابلیس، خودبینی و عجب بوده که گفت:
«أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»؛
من از او بهتر هستم زیرا مرا از آتش آفریدی و او را از خاک
این خودبینی اسباب خودخواهی و آن اسباب خود رأی است. پس مطرود درگاه شد. ما از اول عمر، شیطان را ملعون و مطرود خداوند می دانیم اما خود به اوصاف خبیثه او متصّف هستیم و در فکر آن برنیامدیم که آن سبب که موجب مطرود شدن از درگاه قدس است در هر کسی باشد مطرود است، شیطان خصوصیتی ندارد. آنچه او را از درگاه قرب دور کرد ما را نگذارد که به آن درگاه راه یابیم! می ترسم لعن هایی را که به ابلیس می کنیم خود نیز در آن شریک باشیم.