استان سیستان و بلوچستان پس از استان کرمان به عنوان دومین استان پهناور کشور در جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت کمابیش اندازه کشور سوریه بزرگی دارد و بیش از ۱۱ درصد وسعت ایران را دربرمی گیرد.
سیستان شامل زاهدان، زابل و هامون و هیرمند و نیمروز و زهک است که البته بخش بزرگ سیستان قدیم در افغانستان بوده که هم اکنون جز خاک افغانستان می باشد دو شهرستان خاش و میرجاوه نیز جزو مناطق سرحد میباشند و بلوچستان امروزی (مکران) دربرگیرنده بقیه شهر ها از ایرانشهر تا چابهارمی باشد، البته بخش بزرگی از سیستان و بلوچستان بر اساس قرارداد گلدسمید از ایران جدا شد و تا مدت ها به نام بلوچستان انگلیس شناخته می شد، ولی در حال حاضر تحت عنوان ایالت بلوچستان بخشی از پاکستان است.
سیستان به مردم منطقه ای (سکاها) گفته می شد که در اطراف رود هیرمند ساکن بودند و بخشی از سیستان در افغانستان امروزی است که قبلا جزو ایران بوده است (ادامه رود هیرمند و بخش اعظم ان در افغانستان است) و بخشی دیگر در شهرستان های زاهدان و زابل. بلوچ ها (مکاها) قومی دیگر بودند با فرهنگ متفاوت از سکا ها در مکران ساکن بودند؛ که بعد ها به دلایل نامعلوم به بلوچستان تغییر نام یافت.
مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیت های سیستانی و بلوچ می باشد که سیستانی ها به زبان زبان فارسی با لحجه سیستانی حرف می زنند و پیرو دین اسلام با مذهبتشیع می باشند و بلوچ ها به گویش بلوچی صحبت می کنند و پیرو اسلام و مذهب تسنن می باشند.
مراسم حشر
مراسم حشر در سیستان ,کشاورزان با برگزاری مراسم حشر در منطقه سیستان سال زراعی جدید را اعلام می دارند حشر از قدمت بالایی در سیستان برخوردار بوده و مردان سیستانی همواره با نمادی از غیرت و تعصب در جهت آبادانی منطقه خود با تیشه های معروف سیستانی پای به این نهر ها گذاشته و انهار مربوطه را لایروبی می کنند.
رسوبات حمل شده توسط آب رودخانه ی هیرمند و وزش بادهای ۱۲۰ روزه که میلیون ها تن گل و لای و شن و ماسه ی روان را با خود به همراه دارد، نظام هماهنگ و پیچیده ای برای لایروبی انهار در سیستان به نام “حشر” به وجود آورده است.
کشاورزان هر ساله با برگزاری مراسم حشر در منطقه سیستان سال زراعی جدید را اعلام می دارند و پیر و جوان با تیشه زنی انهار پر از خاک و شن ،حمل شده توسط طوفان های نفس گیر سیستان پاک سازی می کنند. تشکیل حشر و لایروبی دستی انهار علاوه بر اشتغال موقت جوانان و جلوگیری از مهاجرت روستاییان باعث احیاء سنت ها و فرهنگ های کهن منطقه خواهد شد.
مردم روستایی سیستان از قرن ها پیش برای ساختن بندها و لایروبی رودخانه و انهار بزرگ، دو ماه از سال را با رضایت کامل به بیگاری می پردازند که به گویش محلی آن را «اشر» یا «حشر» می گویند، از این رو در هنگام لایروبی به منظور افزایش نیروی کار کشاورزان، یکی از آنان از میان جمعیت با صدای بلند (در هنگام خستگی) اظهار می دارد: این نوح نبی، کرم از علی هر کس محمدی است، غلام علی هر که آقایش علی یه به آواز جلی بگه یا علی
پس از اينکه همه پاسخ دادند و گفتند «يا علي»، همان شخص مجدداً اظهار مي دارد: لال نگردي بلندتر بگک يا علي. سپس جمعيت با صداي بلندتر مي گويند «يا علي!». مجدداً اظهار مي دارد:
بارها گفت محمد که علي جان من است که به جان علي و نام محمد صلوات
بعضي اوقات نيز چنين مي گويند:
برش برش ذوالفقار جهنم است پاي کوه
کشته است برزگر خاکسار توان بده تيشه کو، آلو کو
عده اي نيز در هنگام لايروبي و کارهاي گروهي اين ترانه را مي خوانند:
او ور سر سنگ قلقلي مي خوانه بلبل سر شاخ يا علي مي خوانه
اگه خسته جاني بگو يا علي اگه ناتواني بگو يا علي