فرهنگ مردم ایران از دیرباز با موسیقی و آواز و رقص پیوند داشته است و این پیوند در هر گوشه از ایران نمود خاص خود را دارد. ترانه ها و آواهای فولكوریك ، دارای اهمیت ویژه ای هستند و هر یك بازگو كننده بخش وسیعی از آداب و رسوم و یكپارچگی فرهنگ خود بشمار می آیند. ترانه ها و آهنگهای اصیل بطور كلی، و دست آوردهای خطه سرسبز گیلان بالاخص ، آهنگهایی هستند كه سازنده مشخصی ندارند. استان گيلان يکي از غني ترين گنجينه هاي فرهنگ موسيقي را داراست.
آشنایی با آداب و رسوم مردم گیلان
استان گیلان، از استان های شمالی ایران به مرکزیت شهر رشت است. مردم گیلان همواره به مردمی خونگرم و مهمان نواز مهربان معروف هستند که تمام آداب و رسوم غنی خود را از گذشتگان حفظ کردند و میراث گذشتگان را به نسل های آینده منتقل می کنند.
مردم گیلان همواره در پایبندی به سنت ها و احیای آداب و رسوم پیشتاز بوده اند و در طول ایام سال با فرا رسیدن هر مناسبتی از سال، حال و هوای استان متناسب با آن ایام رنگ و بوی خاصی به خود می گیرد.
یکی از چیزهایی که ریشه در فرهنگ مردم گیلان دارد و شاید گیلک ها را با آن بشناسیم، شاد و سرزنده بودن آن هاست که این ویژگی در موسیقی و رقص گیلانی به وضوح دیده می شود. رقصندگان همیشه لبخند به لب دارند و با موسیقی شاد شمالی شور و شوق خود را نمایش می دهند.
موسیقی غنی گیلکی همیشه سازش کوک است
بعضی پژوهشگران میان موسیقی شرق و غرب گیلان تفاوت قائل شده اند و موسیقی آوازی را بیشتر در کوهپایه های شرقی یافته اند و آهنگ ها و موسیقی سازی را در گیلان میانه و غربی، در حالی که هر دو نوع در هر دو منطقه آمیخته اند و مجموعه ای واحد تلقی می شوند. نکته ای که هست این است که شعرهای موسیقی آوازی (که به صورت سینه به سینه از گذشته به امروز رسیده اند) در مناطق گوناگون گیلان، از نظر گویش و زبان، به قدری با هم تفاوت دارند که فهم آنها حتی برای ساکنانِ مناطقِ هم جوار هم سخت است. این آوازها با لهجه ها و گویش های تالشی (ساکنان غرب، شمال غرب و جنوب غرب گیلان)، گالشی (ساکنان کوهپایه ها)، کُرمانجی (عمارلویی ها)، تاتی (اهالی رودبار)، ایلی (کولی ها) و کردی (گاومیش بان ها) اجرا می شود.
موسیقی گیکلی تلفیقی اعجاب انگیز از غم و شادی است. حتی در جگرسوز ترین نواهای گیلکی هم می توان رد پایی از شوق و امید را دید. امیدی که مردم گیلان به عشق آن در طی حوادث غم انگیز تاریخ سرپا مانده اند. شکوه و صلابت مقاومت در برابر حوادث و قیام ها و از دست دادن های مکرر را می توان در نوای کوک گیلکی شنید. موسیقی گیلکی سرشار از نواهای رقص و شادی است که در مراسمات سنتی برپا می شود. نوایی که تمام سلول های بدن شما را به التهاب و قیام خواهد آورد. اما وجهه ی ماندگاری موسیقی گیلکی را می توان در ژانر غمگین آن جستجو کرد. آنچه که موسیقی گیلکی را ماندگار ساخته آثار جاویدان آن است که در ژانر غمگین ساخته و پرداخته شده و در بطن این موسیقی ریشه کرده.
. بسیاری از ترانه ها هستند که توسط مردم گیلکی خوانده می شود . ترانه های مربوط به کشاورزی و زراعت معمولاً توسط زنان خوانده می شود و برخی دیگر از آن ها به صورت سوال و جوابی مشترکاً توسط هردو گروه خوانده می شود . مانند ده گوته منم، آهه بگو، لیلی و مجنون، استیه خانم، سی جانی ، عَزَب لاکو که جز رایج ترین ترانه ها هستند.
گروهی از نغمه های گیلکی نیز هستند که توسط زنان خوانده می شود که به آن ها گهواره سری (گاره سری) می گویند که در گروه زیرمقام ها و ترانه ها جای می گیرند.
چه سازهایی در موسیقی گیلکی استفاده می شود؟
تعداد زیادی از سازهایی که در موسیقی گیلکی استفاده می شود ابداع مردمان خوش ذوق و قریحه ی این منطقه بوده است. سازهایی که نوای آن ها سال های سال است که در گوش مردمان گیلک طنین انداز می شود و اصالت و فرهنگ غنی این منطقه را به رخ می کشد.
-
نی نی
ساز نی نی از جمله سازهایی است که محال است مردم گیلک آن را در خانه های خود نداشته باشند. این ساز یکی از سازهای بومی و اصیل گیلکی است که به عنوان قدیمی ترین ساز گیلان شناخته می شود.
-
کمانچه
کمانچه ای که تاریخچه ی غنی و کهن آن به گیلا باز می گردد امروزه روز در انواع موسیقی های سنتی ایران جای باز کرده و به عنوان یکی از پر طرفدار ترین نواهای موسیقی شناخته می شود. در نغمه های گیلکی کمانچه اصولا در کنار سورنا مورد استفاده قرار می گیرد.
-
نقاره
اسم این ساز را زیاد شنیده اید، همان سازی که شباهت زیادی به طبل دارد و از جنس مس درست شده است. خلاقیت و ذوق مردم گیلان را در این ساز می بینیم که تا کجاها پیش رفته است و این ساز را به سازی با بدنه گلی تبدیل کرده.
-
کرنای شاخی
موسیقی اصیل گیلان ریشه در طبیعت یاغی این منطقه دارد. ساز کرنای شاخی سازی است که برای فراری دادن حیوانات وحشی از مزارع و مراتع مورد استفاده قرار می گرفته است.
-
سرنا
سرنا از جمله سازهای کهن در جهان است که در مناطق گسترده ای از هند تا یونان رواج دارد. اولین رد پای این ساز در ایران را می توان در دوره ساسانیان جست. همچنین در کتاب موسیقی الکبیر ابونصر فارابی نیز به این ساز اشاره شده است که نقاشی هایی از این ساز نیز در کتاب وی وجود دارد.سرنا از خانواده سازهای بادی زبانه دار و از جنس چوب است. این ساز تقریبا در تمام بخش های ایران دیده می شود اما شکل های متفاوتی دارد که طول آن در هر منطقه متفاوت و بین ۳۰ تا ۵۰ سانتی متر متغیر است. ساز سرنا معمولا با یک دهل نواخته می شود و صدای نافذی دارد. سرنا به طور معمول در تمام مراسم ها اعم از شادی و غم همراه همیشگی شادمانی ها، سوگواری ها، جنگ ها و آیین های ویژه قومی و مذهبی بوده است.