تاریخچه موسیقی گیلکی
استان گیلان مناطق سرسبز شمال غربیِ رشته کوه البرز و بخش غربی کرانه های جنوبی دریای خزر را در بر می گیرد و از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین، و از شرق به استان مازندران می رسد. این استان از دو منطقه جلگه ای و کوهستانی تشکیل می شود. غربی ترین شهر این استان آستارا و شرقی ترین آن رودسر است که هر دو در کناره دریای خزر واقع شده اند.
موسیقی نواحی استان گیلان دو کانون اصلی کاملاً متفاوت، یکی منطقه دیلمان در شرق و دیگری منطقه تالش در غرب دارد که در نواحی مرکزی استان با هم ترکیب شده اند. به احتمال زیاد دست کم برای یک بار موسیقی غنی گیلکی را شنیده اید، محال است این موسیقی را شنیده باشید و در دل تان آتش شوق و علاقه به این نوای دل انگیز روشن نشده باشد. موسیقی ای که حزن و شادی را همزمان در دل خود جای داده و ریشه در فرهنگ و اصالت پر بار مردم گیلان دارد. موسیقی گیلگی حکایت از تاریخچه ی دور و دراز گیلان دارد و یکی از ارزشمندترین دارایی های ایران است که بار معنوی آن به صدها و هزاران کوه و دریای جواهر می ارزد. موسیقی گیلکی ریشه در حوادث از سر گذشته ی گیلان دارد؛ جنگ ها، ناملایمت های تاریخ، کشتارها، قیام ها و در کنار آن شادی و طراوت مردم گیلان که زندگی در قلب جنگل های سرسبز به آن ها هدیه داده است.
موسیقی گیلان از جنبه های گوناگون تحت تأثیر موسیقی اقوامِ هم جوار قرار گرفته است. حضور اقوامی چون ترک ها، کردها، اصفهانی ها و لُر و مهاجران قفقازی در محدوده جغرافیایی گیلان بر گستره این تأثیر افزوده است. موسیقی مردم دیلمان که یکی از ارکان موسیقی گیلکی است، خود متشکل از فرهنگ مردم کُرد، تات و لُر است که به این منطقه مهاجرت کرده بودند و موسیقی آنها امروزه همان موسیقی دیلمانی و گیلکی است.علاوه بر این، بسیاری از نغمه ها در مناطق شرقی گیلان و غرب مازندران بین حالت ها و ویژگی های موسیقی تبری و گیلکی معلقند. تنکابن و نواحی اطراف آنْ محل تلاقی دو فرهنگ موسیقاییِ تبری و دیلمانی است. از این منطقه بسیاری از منظومه های مشهور مازندرانی و ریزمقام هایی مانند کِمَرسَری از طریق چارواداران از نواحی کوهپایه ای و کوهستانی به مناطقی مانند اِشکِوَر، دیلمان و سیاهکل منتقل شده اند.
موسیقی غنی گیلکی
موسیقی گیکلی تلفیقی اعجاب انگیز از غم و شادی است. حتی در جگرسوز ترین نواهای گیلکی هم می توان رد پایی از شوق و امید را دید. امیدی که مردم گیلان به عشق آن در طی حوادث غم انگیز تاریخ سرپا مانده اند. شکوه و صلابت مقاومت در برابر حوادث و قیام ها و از دست دادن های مکرر را می توان در نوای کوک گیلکی شنید. موسیقی گیلکی سرشار از نواهای رقص و شادی است که در مراسمات سنتی برپا می شود. نوایی که تمام سلول های بدن شما را به التهاب و قیام خواهد آورد. اما وجهه ی ماندگاری موسیقی گیلکی را می توان در ژانر غمگین آن جستجو کرد. آنچه که موسیقی گیلکی را ماندگار ساخته آثار جاویدان آن است که در ژانر غمگین ساخته و پرداخته شده و در بطن این موسیقی ریشه کرده.
نقش ماندگار زنان در موسیقی گیلکی
از جمله جذابیت های موسیقی گیلگی این است که تنها مردان در آن دستی بر آتش ندارند. بلکه زنان نیز پا به پای مردان در این هنر جاویدان نقش داشته اند. در استان گیلان، شیر زنانی را شاهد هستیم که پا به پای مردان در روزگار سخت بیرون از خانه به کشت و کار مشغول هستند و حضوری پر رنگ در دل جامعه دارند. مردم گیلان مردم آب دیده ای هستند که سختی های زیادی از سر گذرانده اند و امروز همچون فولادی مقاوم در برابر این ناملایمات خم به ابرو نمی آورند.
زنان از موسیقی گیلکی به عنوان اسحله ای پر برای روبرو شدن با سختی های روزگار بهره جسته اند تا روزگار تلخ و سوزناک را به روزهایی شاد و سرخوش تبدیل کنند. این ایت هنر زنان گیلکی که در موسیقی نیز رد پایی پر رنگ را از آن شاهد هستیم.
زمانی که نواختن ساز پدیده ای بود که تنها مردان سراغ آن می رفتند، زنان گیلانی با جرئت و جسارت تمام به نواختن سازهای محلی و خواندن ترانه های فولکور مشغول بودند. این یعنی استان گیلان در فرهنگ و اصالت چندین پله فراتر از سایر مناطق بوده است و این موضوع را می توان در موسقی غنی این منطقه مشاهده گر بود. این سازها صرفا سازهایی پیشرفته نبودند بلکه سازهایی بودند که تنها با چند قطعه چوب سر هم شده بودند اما شوق و تلاش زنان گیلانی همچنان قابل تحسین و ارزشمند است.
سازهای معروف گیلکی در دست های هنرمند مردم
از جمله معروف ترین سازهایی که در بین مردم دیلمان رواج بسیاری دارد می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
-
نِی نِی: قدیمی ترین ساز گیلان و گیلکی که تا 50 سال پیش در تمام خانه های مردمان این منطقه پیدا میشد و در بین مردم بومی به نام لله شناخته می شود.
-
کمانچه: که ساز دوم و در کنار سورنا مورد استفاده است.
-
سورنا: سازی است که مکمل نقاره بوده و از آلات موسیقی معروف در اقاوام مختلف کشور است. سورنا در مراسم های کشتی، بندبازی و مراسمات شاد نواخته می شود.
-
نقاره: نقاره در گیلان دو طبل مضاعف است که در گذشته بنده آن از جنس مس تهیه می شد. اما هنر مردم گیلان این ساز را با بدنه گلی نیز ابداع کرده است.
-
کرنای شاخی: نوعی ساز بومی گیلان است که بیشتر جنبه دفاعی دارد و برای فراری دادن گزار ها از مزارع و کشتزارها مورد استفاده است.
-
کارب: سازی شامل تخته های مضاعف است که در مراسم های ختم و تشییع جنازه برای سوگواری مورد استفاده است.
مضمون نغمه های گیلانی چیست؟
همانطور که گفتیم مضمون نغمه های گیلانی به طبیعت، جنگاوری و عرفان بر می گردد با این حال تعدادی از مضمامین نغمه های گیلانی به شرح زیر اند:
-
گالش: این واژه در زبان گیلکی به معنای دامدار است. مردمانی که در دامنه ی کوهستان های گیلان به دامداری مشغول هستند آواز گالشی سر می دهند و از آرزوهای دور و دراز خود در نغمه ها سخن می گویند. دامداران ساز نی را به عنوان یکی از ضرورت های حرفه ی خود همراه دارند.
-
غریبی: این نغمه ها دارای مضامینی از رنج فراق و غم و اندوه آن است. اندوهی که از ناکامی ها سرچشمه می گیرد و دارای غنای بی نظیری است.
-
شرفشاهی: این نغمه ها دارای مضامنی عرفانی هستند و مجموعه ای از مضامین حکیمانه را در دل خود جای داده اند.
-
چاروارداری: این نغمه ها که اغلب در نواحی کوهپایه های البرز سر داده می شود توسط مردمان گیلک سروده شده که از درد و رنج فراق از خانواده و آلام و آرزوهایی سخن می گوید که روزگار از سر این مردمان گذر داده.
هرچه از غنای موسیقی گیلکی بگوییم باز هم وازه کم خواهد آمد. حتی برای کودکان نیز موسیقی گیلکی خاصی وجود دارد که مادران در گهواره برای آن ها می خوانند. زندگی مردم گیلان با موسیقی که عجین شده است. درون مایه این موسیقی بسیار پر مفهوم و عمیق است و نماد و جلوه ای از هنر مردمان گیلک می باشد. موسیقی گیلکی یکی از زیباترین جلوه های هنر در خطه شمالی کشور است و دیدار و آشنایی با آن می تواند تجربه ای هیجان انگیز از درک فرهنگ کهن و اصیل ایران زمین باشد.