ضرب المثل دروغ مصلحت آمیز، به از راست فتنه انگیز
داستان ضرب المثل:
«پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیری اشارت کرد. بیچاره (اسیر) در حالت نومیدی به زبانی که داشت، مَلک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن که گفته اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد، بگوید. مَلِک پرسید: چه می گوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوند جهان! همی گوید: «وَالکاظِمینَ الغیظ، والعافینَ عَنِ النّاس؛ خدا فروخورندگان خشم و بخشایندگان بر مردم را دوست می دارد.»
مَلِک را رحمت در دل آمد و از سر خون او درگذشت. وزیر دیگر که بر ضد او بود، گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن! این (اسیر) ملک را دشنام داد و سقط گفت. ملک روی از این سخن درهم کشید و گفت: مرا آن دروغ پسندیده تر آمد از این راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثتی و خردمندان گفته اند: دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز».
داستان با قلمی روانتر:
در یکی از جنگها، عده ای را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکی از اسیران را اعدام کنند. اسیر که از زندگی ناامید شده بود، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند: «هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.»
وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
شاه از وزیران حاضر پرسید: «این اسیر چه می گوید؟»
یکی از وزیران پاکنهاد گفت : این آیه را می خواند:
«والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس»؛ پرهیزکاران آنان هستند که هنگام خشم ، خشم خود را فرو برند و لغزش مردم را عفو کنند و آنها را ببخشند.(آل عمران / 431)
شاه با شنیدن این آیه ، به آن اسیر رحم کرد و او را بخشید، ولی یکی از وزیرانی که مخالف او بود (و سرشتی ناپاک داشت ) نزد شاه گفت: «نباید دولتمردانی چون ما نزد تو سخن دروغ بگویند. آن اسیر به شاه دشنام داد و او را به باد سرزنش و بدگویی گرفت .
شاه از سخن آن وزیر زشتخوی خشمگین شد و گفت : دروغ آن وزیر برای من پسندیده تر از راستگویی تو بود، زیرا دروغ او از روی مصلحت بود، و تو از باطن پلیدت برخاست . چنانکه خردمندان گفته اند: «دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز»
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
و بر پیشانی ایوان کاخ فریدون شاه ، نوشته شده بود:
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک
کاربرد ضرب المثل:
برای بیان این نکته که احکام الهی تابع مصالح و مفاسد هستند و در نکوهش و زشتی فتنه انگیزی و آشوب به کار می رود.
لغات ضرب المثل:
اشارت کرد: فرمان داد
سَقَط گفتن: دشنام دادن
مَلِک: پادشاه ابنای
جنس: هم جنس، هم مرتبه
خبثتی: خباثتی
پیامهای ضرب المثل:
دروغ گویی به طور مطلق گناه نیست و استثناهایی دارد
راستگویی همیشه و در همه جا پسندیده نیست، بلکه به مقتضیات و شرایط زمان و مکان بستگی دارد
احکام و تکالیف شرعی و عقلی تابع مصالح و مفاسد حاصل از خود هستند. کاربرد: برای بیان این نکته که احکام الهی تابع مصالح و مفاسد هستند و در نکوهش و زشتی فتنه انگیزی و آشوب به کار می رود.
ضرب المثل های هم مضمون:
دروغ به موقع، به از راست بی موقع است.
اشعار هم مضمون:
نه هر جایگه راست گفتن سزاست * فراوان دروغ است کان به ز راست(اسدی)
ریشه های قرآنی حدیثی:
رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اَحَبَّ الکِذبَ فی الصَّلاحِ، وَ اَبغَضَ الصِّدقَ فِی الفَسادی؛ خداوند عزوجل، دروغ گفتن به منظور ایجاد صلح و آشتی را دوست دارد و راستگویی به قصد فسادانگیزی را دشمن می دارد».