ضرب المثل گنج قارون دارد!
داستان گنج قارون همواره یکی از موضوعات جذاب برای انسان های هر دوره به شمار می رفته است. قارون وثروت عمیقش تا جایی شهره آن دوران و زمان های بعدی شد که قران کریم نیز به داستان گنج قارون اشاره کرده است.دوران حضرت موسی (ع) دوره ای پر از مبارزه با طاغوت های تجاوزگر بوده است، دوره ای پر از کشمکش و فراز و نشیب.حضرت موسی با سه طاغوت در زمان خویش روبرو بود، فرعون که طاغوت قدرت و حکومت بود، قارون که طاغوت ثروت و گنج و دنیا پرستی بود و سامری که مظهر صنعت و فریب و اغفال بود.
ریشه تاریخی ضرب المثل
قارون بنا بر روایت ها از نزدیکان حضرت موسی بوده است، بسیاری او را پسرعموی حضرت موسی می دانند و از ابتدا جزو اصحاب و یاران حضرت بوده است، دارای معلمومات زیادی از تورات بوده و قرائت خیلی زیبایی از تورات داشته است، و در صف نخستین مومنان بوده است. در برخی روایت ها آمده است که حضرت موسی علم کیمیا را به قارون آموخت و قارون بواسطه دانستن کیمیا به ثروت هنگفتی دست یافت.
حرص داشتن مال دنیا در دل هارون شعله کشید و او را مدام به ثروت اندوزی مشغول ساخت، تا جایی که فقرا به سخره می گرفت و گران فروشی می کرد و محصولات کشاورزی را احتکار می کرد. غرور و نخوت در دل و جان قارون نفوذ کرده بود به حدی که او را از پیروی از حضرت موسی دور کرد و کم کم آتش حسدش نسبت به موسی را روشن کرد.
آنچه از داستان گنج قارون در روایت ها به ما رسیده اینطور می گوید که قارون آرام آرام بنی اسرائیل را نسبت به حضرت موسی بدبین می کرد و تخم شک و نفاق را میان آنان می پاشید، هنگامی که حضرت موسی (ع) فرمان خداوند مبنی بر پرداخت زکات را به بنی اسرائیل اعلام فرمود، قارون علاوه بر اینکه از دادن زکات خودداری نمود، سایرین را نیز از دادن زکات منصرف می کرد.
نداشتن ایمان کافی سبب شد که قارون با داشتن آن همه ثروت به طغیان در برابر دستورات الهی و پیامبر خدا بپردازد.
هنگامی که عصیان و طغیان قارون از حد گذشت و به حضرت موسی نیز بواسطه تهمت ها و آزارهای قارون سختی های فراوانی رسید، حضرت موسی در حق او نفرین نمود و از خداوند متعال خواست که او و ثروتش را در زمین فرو برد و اینگونه شد که غضب خداوند قارون را در بر گرفت و او با همه ثروت و هرآنچه اندوخته بود به کام زمین فرو رفت.
کاربرد ضرب المثل
قارون در ادبیات فارسی کنایه از کسی است که در اندوختن مال و ثروت افراط ورزد و در راه خدا دیناری صرف نکند.مقصود از گنج قارون در اصطلاح عامیانه به اموال بی قیاسی اطلاق می شود که از طریق ناصواب به دست آید و بالمال نسبت به صاحب مال و ثروت وفا نکند.این ضرب المثل در جای دیگر هم به کار می رود وآن موقعی است که از ممسک و بخیلی طلب مال و اعانت و امداد شود و او برای آن که متقاضی را از سر خویش باز کند جواب می دهد: "مگر گنج قارون دارم؟"
در داستان های قرآنی از جمله داستان گنج قارون آنچه مهم است عبرت آموزی و درس گرفتن از آن برای سایر مردم در همه زمان ها می باشد، اینکه بدانیم الان گنج قارون در کجاست و چه سرنوشتی دارد هیچ سودی به حال هیچ یک از ما نداشته و نخواهد داشت.تأمل و تفکر در چرایی این اتفاق و پیام هایی که خداوند متعال بواسطه نقل این داستان برای ما داشته است، پیش از هر چیزی بایسته است.
داستان گنج قارون درسی است برای همگان که اولا: ستم نکنیم، قارون بواسطه ثروت بی کرانش با اینکه از نزدیکان حضرت موسی بود، راه ظلم را در پیش گرفت.
دوما: درست است که داشتن مال و ثروت خیلی مهم است اما باید توجه داشت که این مال و ثروت در چه مسیری می افتد قارون کسى بود که با داشتن آن اموال عظیم، قدرت کارهاى خیر اجتماعى فراوان داشت ولى چه سود که غرورش اجازه دیدن حقایق را به او نداد. داستان گنج قارون به ما نشان می دهد که داشتن دنیا و مادیات وسیله ههای ما هستند در زندگی و نه هدف ما. آنچه که خدا به ما بخشیده باید در مسیر درست هدایت شود نه اینکه باعث تکبر و فخر فروشی و مباهات مان بر دیگران باشد.