در میان لرها نیز ضرب المثل های فراوانی وجود دارد که آن ها را در جای جای کشورمان با زبان ها و لهجه های گوناگون می توان شنید. در ادامه برخی از این ضرب المثل ها که در سایر مناطق کشور نیز رایج هستند مورد اشاره قرار می گیرند ( البته با توجه به اینکه لرها از طوایف گوناگون و دارای لهجه های متفاوتی می باشند ممکن است برخی از کلمات این ضرب المثل ها در لهجه ای دیگر دارای تفاوت هایی باشد ).
لری : مو ای گم نره تو ای گوی بدوشش
فارسی : من می گویم نر است تو می گویی بدوشش:کنایه است برای اصرار وسماجت وحرف نشنودن
لری : دس اشکسه کار ای کنه اما دل شکسه کار نی کنه
فارسی : دست شکسته کار می کنداما دل شکسته کار نمی کند:کنایه از دلمردگی
لری : دیه وخه نیدی شی کنه کر جمو جمو ای خواس
فارسی : دختر ترشیده امید شوهر نداشت شوهر که کرد پسر دو قلو می خواست:در مورد حاجت بی جا
لری : دووری که دایش تعریفش ای کنه سی هالوش خوبه
فارسی : دختری را که مادرش ازاو تعریف می کند برای پسر داییش خوب است
لری : در تونه ای گم دیوار توگوش بگر
فارسی : به در اشاره می کنم دیوارتو بشن : کنایه درمورد اشخاص کند فهم.
لری : می ای خوی بری هونه خالت
فارسی : مگر می خواهی خانه خاله ات بروی: در مورد محبت خاله ها.
لری : سوار غم پیاده نی خره
فارسی : سوار به فکر پیاده نیست : کنایه در مورد اشخاص خود خواه و تازه به مقام رسیده.
لری : می گردو بارت که رک و رک ای کنی
فارسی : مگر گردو بار داری که صدا میکند:کنایه در مورد افراد کم ظرفیت.
لری : تو که شوم نداری سی چه مهمون ای گیری
فارسی : توکه شام نداری چرا مهمان می گیری :کنایه در مورد اشخاصی که قدرت ندارند و ادعا میکنند.
لری : جومه درسه فکرش به پرویه
فارس : جامه پاره حواسش به وصله است:مانند اسب گم کرده دنبال افسارش می گردد.
لری : هر کس دس بنه سر کلاهش باد نبرش
فارسی : هر کس دست بر کلاه خود نهد تا باد او را نبرد :هر کس باید مواظب خود باشد
لری : هر که گلیم خوشه باید و او بکشه
فارسی : هر کس گلیم خود را باید از آب بیرون آورد :هر کس باید حدود کار خود را بشناسد .
لری : کله کاغذی سرم نهادی
فارسی : کلاه کاغذی سرم گذاشتی:منظور حقه و نیرنگ و فریب دادن است ،کلاه گذاشتن .
لری : دندون درد درمونش کشیدنه
فارسی : دندان درد درمانش کشیدن است .در مورد دست شستن از کاری است وقتی که دیگر ثمری ندارد.
لری : سر همسات که تراشتن سر خوت تر کن
فارسی : سر همسایه ات را که تراشیدند سر خودت را تر کن :اشاره به این که اگر همسایه ات ناراحتی پیدا کرد به همسایه دیگر هم اثر خواهد کرد.
لری : چه خش شیون کنی دلت نسوزه
فارسی : چه خوب است شیون کنی دلت نسوزد:در رابطه با عدم دلسوزی اشخاص در برخی موارد
لری : دری ا دیر ای شله
فارسی : دروغ از دور می لنگد :در مورد رسوائی و آشکاری دروغ.
لری : تا کچکی نکی و گپی نمیرسی
فارسی : تا کوچکی نکنی به بزرگی نمیرسی
یادآوری به افرادی است تا از فرمانبرداری بزرگترها و استادان رنجیده خاطر نشوند موفق نمی شوند.
لری : تراز گـُروَه تا در کَه دو
فارسی : مسیر راست و همیشگی گربه تا در انبار کاه
کنایه به افرادی است که رفت و آمد بجای معین دارند.
لری: آوی که ریختس جم نمووه.
فارسی:آب رفته بهجوی باز نمی گردد نیز یکی از ضرب المثل هایی است که ریشه در ادبیات کهن ملی دارد:
نشاط جوانی زپیران مجوی
که آب روان باز ناید به جوی
( سعدی )
امیدی هست آب رفته اش دیگر به جو آید
یکی سازد به مژگان دست را گر آستین من
(صائب )
لری: ایقه بیاو رو ک قربت نرووه.
فارسی:این قدر بیا و برو که حرمت و احترامت از بین نرود.
به دیدار مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند بس
(سعدی)