ضرب المثل کلاه قرچی دیده
ضرب المثل گونه ای از بیان محسوب می شود که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینه برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااین حال، در سخن به کار می رود. ضرب المثل منحصر به زبان فارسی نیست و در همه زبان ها وجود دارد. از این جمله می توان به ضرب المثل انگلیسی، ضرب المثل چینی، ضرب المثل ژاپنی و…اشاره کرد.علاوه براین، گویش های دیگر در یک زبان نیز ضرب المثل های مخصوص به خودشان را دارند. ضرب المثل های هر زبان نزد هر ملتی در طول تاریخ روندی را طی می کنند که میتوان آنها را تبلوری از ادبیات ، احساسات ، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و بطور کل فرهنگ و روحیات آن ملت قلمداد کرد .در ادامه با داستان و کاربرد ضرب المثل کلاه قرچی دیده اشنا خواهید شد با ساعدنیوز همراه باشید.
کلمه قرچی از نظر لغوی
قرچی : رئیس جبه خانه، جبه پوش، سلاحدار، مسلح. [خوانش: (قُ) [تر - مغ.] (اِمر.) = قورچی: ]
داستان ضرب المثل کلاه قرچی دیده
در آبادي زفره فقط يك نفر كه كدخداي محل بود و اهالي از او حساب مي بردند از اين كلاه سرش مي گذاشت. روزي اين كدخدا سوار الاغي بوده و از اصفهان به ده برمي گشته بين راه مي بيند يك نفر از اهالي عامي و ساده آبادي كه تا آن وقت به شهر نرفته بود يك بار هيزم روي خرش گذاشته، دارد مي رود اصفهان كه آن را بفروشد. كدخدا مي پرسد: «به كجا مي روي؟» مرد مي گويد: «به شهر مي روم كه اين بار هيزم را بفروشم» كدخدا مي گويد: «در آبادي خودمان اين بار چقدر از تو مي خرند و در اصفهان به چند مي فروشي؟» مرد روستايي جواب مي دهد: «در آبادي اين بار را دو ريال مي خرند ولي در اصفهان شش ريال مي فروشم».
كدخدا فوري از جيبش هفت ريال در مي آورد و به او مي دهد و مي گويد: «برگرد به آبادي و بارت را بياور خانه ما خالي كن». مرد دهاتي از اينكه يك ريال هم از شهر گران تر فروخته خوشحال مي شود و بارش را به آبادي مي آورد و به خانه كدخدا مي برد.
يكي از دوستان كدخدا كه شاهد ماجرا بوده از او مي پرسد: «بار هيزم در آبادي دو ريال است تو آن را به هفت ريال خريدي يعني يك ريال هم گران تر از شهر، چه رمزي در اين كار بود؟» كدخدا جواب مي دهد: «اين مرد دهاتي تا به حال به شهر نرفته بود و مردم اصفهان را كه «كلاه قرچي» سرشان مي گذارند نديده بود اگر به شهر مي رفت و مي ديد كه هزار نفر كلاه قرچي به سر دارند مي فهميد كه اين فقط من نيستم كه كلاه قرچي دارم بلكه هزار نفر ديگر هم مثل من هستند آن وقت چشم و گوشش باز مي شد و ديگر از من حساب نمي برد».
کاربرد ضرب المثل کلاه قرچی دیده
كلاه قرچی Qorci نوعي كلاه بود كه از پست و پشم درست مي كردند و نشانه تشخص بود و در زمان قديم در اصفهان معاريف و اعيان به سر مي گذاشتند. چون گويند فلان كس كلاه قرچي ديده يعني چشم و گوش او باز شده است.
کاربرد ضرب المثل ها چیست؟
دانشمندان تاريخ و جامعه شناس در بررسي روحيات و اخلاق گذشتگان از مثل هاي جاري هر محلي استفاده مي كنند.دانستن مثل ها گفتن و نوشتن را آسان مي كند .چون اين جمله ها كوتاه و زيباست و بر دل مينشيند و گفتگوي دراز را كوتاه مي كند و اگر در جاي خود استفاده شود اثر حرف بيشتر مي شود . در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند . هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد . وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک می گویند .