ضرب المثل پا به دریا بگذارد دریا خشک می شود
ضرب المثل در لغت به معناي مثال زدن است. مردم در گفتگوهايشان براي اينكه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده مي كنند. ضرب المثل مي تواند يك بيت شعر يا فقط يك مصراع شعر يا جمله اي معروف باشد.مثلاً وقتي كسي مي گويد:« دو مار از يك سوراخ در نميآيد كه يكيش تركي بخواند يكيش فارسي»، منظورش اينست كه فرزندان يك پدر و مادر برابرند و بر يكديگر برتري ندارند.با استفاده از ضرب المثل می توانیم در کوتاهترین زمان منظور خودمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. در ضمن بسیاری از حرف ها را نمی توانیم به طور مستقیم بگوییم، ضرب المثل ها سبب میشوند که بتوانیم به آسانی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرف خودمان را بزنیم.در ادامه با مفهوم و داستان ضرب المثل پا به دریا بگذارد دریا خشک می شود آشنا می شوید.
مفهوم و کاربرد ضرب المثل پا به دریا بگذارد دریا خشک می شود
ضرب المثل پا به دریا بگذاره دریا خشک می شود. یکی از ضرب المثل هایی است که می توانند منظور خود را با آن برسانند و کسانی که فکر می کنند کم شانس و بد اقبال هستند از این ضرب المثل استفاده می کنند.کنایه از کم شانس بودن، بد اقبال بودن و بد شانس بودن است شخص فکر میکند هرکاری را دیگران انجام می دهند خوب می شود ولی نوبت به او که می رسد کار خراب می شود برای همین می گوید من حتی اگر کنار دریا هم بروم که اینقدر آب دارد، مجبور می شوم با خودم آب ببرم ،چون دریا هم خشک می شود، یعنی تا این حد کم شانس است.
به چه علتی استفاده از ضرب المثل به ما کمک می کند؟
ضرب المثل باعث میشه که در کمترین زمان منظور خودمون رو با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسونیم.از طرفی خیلی از حرف ها رو نمیتونیم به صورت رک و مستقیم بزنیم ، ضرب المثل ها باعث میشن که بتونیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرف خودمونو بزنیم.خیلی از ضرب المثل ها هم معنی دقیق ندارن و وقتی با یه نفر صحبت می کنیم می تونیم به عنوان تموم کننده اون بحث از ضرب المثل استفاده کنیم تا طرف مقابل به معنیش فک کنه و از ادامه بحث خودداری کند.یه وقتایی هم واقعا برای توصیف یه موضوع هیچ چیزی بهتر از یه ضرب المثل نیست و اون وضعیت و اون حال و هوا رو فقط یه ضرب المثل میتونه توصیف کند.یکی از مواردی هم که می تونه به جذاب تر شدن صحبت های شما کمک کنه همین ضرب المثل ها و استفاده از اون هاست.
نگاهی به بخت و اقبال در فرهنگ ایرانی و دینی
در فرهنگ ایرانی، بخت همان سرنوشتی است که برای شخص رقم خورده است. این بدان معناست که نوعی جبرگرایی بر فرهنگ ایرانی حاکم بوده است و حتی برخی از روایات اسلامی، تفکر قدریه را بازمانده تفکر مجوسی و زرتشتی معرفی می کند که روزگار و دهر، زندگی هرکسی را رقم زده و تغییرناپذیر است. در این روایت است: القدریه مجوس هذه الامه؛ جبرگرایی در امت اسلام همان زرتشتیان امت اسلام هستند.در زمان امام باقر و امام صادق(ع) دو جریان قوی اشعری و معتزلی با گرایش های جبرگرایی و اختیارگرایی (قدریه و تفویض) در میان مسلمانان پدیدار شد. امامان(ع) گرایش جبرگرایی اشعری را همان امتداد تفکری مجوسیان می دانند. البته این تفکر در مجوسان نیز پس از انحرافاتی است که در بین یکتاپرستی آنان پدیدار شد. اینان نیز همچون پیروان دیگر شرایع الهی از جمله شریعت صابئی، یهودی و مسیحی، از اصول وحیانی و عقلانی بیرون رفتند و گمراه شدند. عنوان مجوس، عنوانی است که زرتشتی ها برای خود به زبان سریانی انتخاب کردند. (بحارالانوار، ج35، ص5؛ کافی، ج3، ص507- 568). در ریشه یابی و تبارشناسی واژه مجوس گفته اند که این واژه در اصل همان مگوش Megus (=مغ با صرف فاعلی در کتیبه های هخامنشی است که تغییراتی به زبان سریانی رفته و از آنجا به زبان عربی وارد شده است).