ضرب المثل توبه گرگ مرگ است
كسی كه دست از عادتش بر ندارد .
آورده اند كه ...
گرگ پیری بود كه در دوران زندگیش حیوانات و جانواران و پرندگان زیادی را خورده بود و به دیگران هم زیان فراوان رسانده بود . روزی تصمیم گرفت برای اینكه حیوانات دیگر هم او را دوست داشته باشند ، به نقطهٔ دور دستی برود و توبه كند . به همین قصد هم به راه افتاد .
در راه گرسنه شد ، به اطرافش نگاه كرد ، اسبی را دید كه در مرغزاری می چرد .
پیش اسب رفت و گفت ! می خواهم به سرزمین دوری بروم و توبه كنم ، اما حالا خیلی گرسنه ام از تو می خواهم كه در این راه با من شریك بشوی ؟!
اسب گفت : كه از دست من چه كاری بر می آید ؟
گرگ گفت : اگر خودت را در این راه قربانی كنی من می توانم از گوشت تو سیر شوم و از گرسنگی نجات پیدا كنم و هم اینكه دیگران از گوشت تو می خوردند و سیر می شوند . تو با این كار خودت به همنوعان خود كمك می كنی .
اسب برای نجات جان خود بفكر حیله افتاد و رو به گرگ كرد و گفت : عمو گرگ !
من آماده ام كه در این كار خیر شركت كنم و خودم را قربانی كنم .
اما دردی دارم كه سالهای زیادی است كه ز جرم می دهد . از تو می خواهم در دم را چاره كنی ، بعد مرا قربانی كنی ! گرگ جواب داد : دردت چیست حتماً چاره اش می كنم ، اگر هم نتوانستم پیش روباه می روم تا درد ترا علاج كند . اسب گفت : چه گویم ؟ ، چند سال قبل ، پیش یك نعلبند نادان رفتم كه سم هایم را نعل بزند ، اما نعلبند نادان نعل را اشتباهی روی گوشت پایم زد و این درد از آنروز مرا زجر می دهد .
از تو می خواهم كه نزدیك بیایی و زخمهای مرا نگاه كنی .
گرگ گفت : بگذار نگاه كنم ، اسب پاهایش را بلند كرد و چنان لگد محكمی به سر گرگ زد كه مغزش بیرون ریخت ، گرگ كه داشت می مرد به خودش گفت : آخر ای گرگ ! پدرت نعلبند بود ، مادرت نعلبند بود ؟ ترا چه به نعلبندی ؟
اسب هم از خوشحالی نمی دانست چه كند ؟ هی می رقصید و به گرگ می گفت توبه گرگ مرگ است .
معنی ضرب المثل:
کسی که پیوسته توبه کند اما توبه بشکند و نتواند دست از عادت زشت خود بردارد( مانند گرگ که طبیعت درنده خویی دارد و اگر آنرا کنار بگذارد و از خوردن حیوانات امتناع کند میمیرد)
۱- کسی که پیوسته توبه کند اما توبه بشکند و نتواند دست از عادت زشت خود بردارد ( مانند گرگ که طبیعت درنده خویی دارد و اگر آنرا کنار بگذارد و از خوردن حیوانات امتناع کند میمیرد).
۲- این ضرب المثل داستان زندگی افرادی است که پیوسته توبه می کنند و توبه می شکنند تنها مرگ مددیار آنهاست.
۳- یک نفر كه به كار زشتی عادت كرده و دست بردار نیست و مردم هم از آن آگاهند اگر یك زمانی در شرایط سخت اظهار ندامت می کند و یک شبه عابد می شود !ولی مردم حرف اورا باور نمی كنند و این مثل را می گویند: “توبه گرگ مرگ است ”.
حدیث در باب توبه:
١ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم»:
بابُ التّوبَةِ مَفتُوحٌ.
درب توبه همیشه باز است. (الشهاب فی الحِکم و الآداب، ص ١٨)
٢ـ «امام جعفرصادق(علیه السلام)»:
لِكُلِّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذَّنبِ اَلاِستِغفارُ.
هر دردی دوا و درمانی دارد. داروی گناه، طلب آمرزش و استغفار کردن است. (ثواب الاعمال، ص ٣٦٥)
٣ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه السلام»:
التّوبَةُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْكٌ بِالْجَوارِحِ، وَ اِضمارٌ أنْ لایَعُودَ.
توبه عبارت است از: پشیمانی در دل، استغفار با زبان، ترک گناه در عمل و تصمیم بر عدم ارتکاب مجدّد آن. (فهرست غرر، ص ٣٩)
٤ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم»:
اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ.
کسی که از گناه توبه کرده مانند کسی است که گناهی نکرده است. (الشهاب فی الحِکم و لآداب، ص ١٨)
٥ـ امام جواد(ع):
تَأخیرُ التّوبَةِ إِغترارٌ.
(سهل انگاری در توبه) و به تأخیر انداختن آن، یک خُدعه و عمل فریبکارانه است. (تحف العقول، ص ٤٨٠)
٦ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه السلام»:
لادینَ لِمُسوِّفٍ بِتَوبَتِه!
کسی که توبه را به تأخیر می اندازد و امروز و فردا می کند دین و ایمان ندارد! (فهرست غرر، ص ٤٠)
٧ـ امام حسن مجتبی(ع):
التَّقوی بابُ كُلِّ تَوبَةٍ.
تقوا و پرهیزکاری درب ورودی هر گونه توبه و انابه است. (بحار، ج ٧٨، ص ١١٠)
٨ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم»:
اَلتّوبةُ معَروضَةٌ فی الجَسَدِ مادامَ الروُّحُ فیها.
تا زمانی که روح در بدن آدمی است هنوز جای توبه برایش باقی است. (بحار، ج ٦٣، ص ٢٢٠)
٩ـ «امام رضا(علیه السلام)»:
لَیسَ شَیءٌ اَحبُّ اِلَی اللهِ مِن مُؤْمِنٍ تائِبٍ أَو مؤْمِنَةٍ تائِبَةٍ.
چیزی در نزد خدا محبوب تر از یک مرد یا یک زن توبه کننده نیست. (سفینه، ج ١، ص ١٢٦)
١٠ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم»:
النَّدمُ تَوبَةٌ.
پشیمانی از گناه، خود، توبه از گناه است. (تحف العقول، ص ٥٥ ـ الشهاب فی الحِکم و الآداب، ص ٩)