بیشتر گردشگران قونیه را مولانا و شمس تبریزی می شناسند. اگر در تور ترکیه به قونیه سفر کردید حتما از مقبره و مسجد شمس تبریزی دیدن کنید. برای بازدید از این مسجد به خیابان اصلی علاءالدین کادیسی شهر قونیه بروید و روز خوشی را در کنار همراهان و دوستان خود سپری کنید. شمس تبریزی از دوستان شفیق مولانا به حساب می آمد که تاثیر زیادی در زندگی وی داشت. بعد از ملاقات مولانا جلال الدین محمد بلخی با شمس تبریزی فصلی جدیدی در زندگی او رقم می خورد. به طوری که مولانا در هم نشینی هایی که با شمس داشت، عاشق و شیفته او گردید. شمس تبریزی در ابتدای آشنایی اش با مولانا دست از دنیا شسته بود و تمام لذت ها و غرایزش را در عبادت و کارهای مقدس خلاصه می کرد. وی بعد آشنایی با مولانا، افق های جدیدی را در زندگی مولوی گشود و او را در زمره عاشقان خدا قرار داد. شمس تبریزی با شخصیت فوق العاده نیرومند و نفس گرمی که داشت مولانا را به شدت دگرگون کرد و باعث شد وی از تمام دوستانش توجه برگیرد و شیفته شمس شود. همین امر سبب شد مولانا قسمت قابل توجهی از دیوانش را که مربوط به عالم معنویت و فلسفه است به شمس تبریزی اختصاص دهد.
چرا بازدید از آرامگاه شمس تبریزی قونیه پیشنهاد می شود؟
- یکی از مهم ترین جاذبه های تاریخی قونیه است.
- می توانید با شخصیت شمس تبریزی بیشتر آشنا شوید.
- در نزدیکی آن جاذبه های تاریخی دیگری قرار دارند که می توانید از آنها بازدید کنید.
شمس تبریزی کیست؟
محمد بن علی بن ملک داد تبریزی که او را با نام شمس تبریزی می شناسیم از صوفیان معروف ایرانی است. بهترین توصیف در مورد شمس تبریزی همان جمله ای است که افلاکی در موردش گفته است: «جماعت مسافران صاحب دل او را پرنده گفتندی جهت طی زمینی که داشته است». اطلاع چندانی در مورد زندگی شمس موجود نیست و تنها اثر بازمانده از او مقالات شمس است که دربردارنده سخنرانی های شمس در قونیه است. این سخنان توسط مریدان مولانا گردآوری شده اند. شهرت شمس تبریزی بیشتر به واسطه ملاقات وی با مولانا و تاثیراتی است که بر او گذاشته است.
دیدار شمس و مولانا به سال ۶۴۲ هجری قمری برمی گردد. در آن دوران مولانا از علمای بزرگ قونیه بود که پیروان بسیاری داشت. پس از دیدار با شمس، مولانا متحول شده و به سماع و شعر روی آورد. رابطه نزدیک شمس و مولانا و تغییرات وی، باعث کینه توزی مریدان مولانا شد؛ و کار به جایی رسید که شمس قونیه را ترک کرد. پس از چند ماه شمس دوباره به دیدار مولانا آمد ولی این بار هم وصال موقت بود. شمس برای دومین بار از قونیه رفت و پس از آن خبری از وی نشد.
تاریخچه آرامگاه شمس تبریزی قونیه
مسجد شمس تبریزی که میان اهالی قونیه به «شمس مکامه» معروف است قسمتی از مسجد شرف الدین است. این مسجد در داخل پارک شمس قونیه قرار دارد. مسجد شرف الدین از مهم ترین مساجد شهر قونیه است و گفته می شود در قرن ۱۲ میلادی ساخته شده است. مسجد شمس یک قرن بعد از ساخت مسجد شرف الدین، در ضلع شمالی آن ساخته شده است. این بنا در سال ۱۵۱۰ توسط «امیر اسحاک بی» مورد بازسازی قرار گرفته است. در داخل مسجد شمس تربتی قرار دارد که به شمس تبریزی نسبت داده می شود.
معماری آرامگاه شمس تبریزی
اولین موردی که در مورد مسجد شمس به چشم می خورد سقف مخروطی شکل و دو پنجره بسیار زیباست که در بالا و پایین بنا قرار دارد. این مسجد از قسمت های مختلفی تشکیل شده است. داخل مسجد دارای یک سقف ساده است. مقبره داخل مسجد قرار دارد و به شکل ایوانی ساخته شده است؛ این مقبره به وسیله یک طاق چوبی بورسا که به زیبایی قلم کاری شده است به داخل مسجد متصل شده است. مقبره شمس تبریزی مخروطی شکل است و از سنگ ساخته شده است. گفته می شود زیر مقبره انبار مومیایی قرار دارد.
تاریخچه مناره شمس تبریزی
مناره شمس تبریزی باقی مانده مقبره ای با همین نام است که روی مزار منسوب به شمس تبریزی در شهر خوی قرار دارد. سطح بیرونی این مناره با شاخ هایی از قوچ وحشی تزیین شده است که شاه اسماعیل صفوی طی اقامت چهل روزه اش در کوه چله خانه خوی شکار کرده بود.
مدارک و تصاوير مينياتوری باقی مانده از مقبره شمس تبريزی در شهرستان خوی نشان می دهد، اين بنا در ابتدا از سه مناره دور قبر شمس تشكيل شده بود. تصویر سه مناره در کتاب «بیان منازل سفر عراقین» با تاریخ ۹۴۲ هجری قمری آمده که توسط همراه سلطان سلیمان امپراتور عثمانی در سفر به خوی و زیارت آرامگاه شمس تبریزی کشیده شده است و مسیر لشکرکشی وی را نشان می دهد.
سال ها بعد یکی از مناره ها از بین می رود؛ اما سیاحان دوره قاجار و جهانگیر میرزا (متوفی ۱۲۸۷ هجری قمری) که مطالبی در مورد خوی دارد و در ترجمه کتاب آثار البلاد و اخبار العباد قزوینی، از دو مناره صحبت می شود. بنا به نقل معتمدان و پیرمردان محل در حدود ۱۲۰ سال پیش یکی دیگر از مناره ها تخریب می شود و هم اکنون فقط یکی از آن ها باقی مانده است.
اولیاء چلبی که در دوره سلطنت شاه عباس دوم در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به آذربایجان سفر کرده، این طور می نویسد:
قبر شمس تبریزی را که در خارج شهر خوی است، زیارت کردیم.
اعتمادالسلطنه در سفر خوی می نویسد:
از مشاهیر، قبر شمس تبریزی در این شهر است که زیارت می شود.
محمدعلی موحد، پژوهشگر و مورخ و مولوی شناس معاصر، معتقد است که این مناره و آرامگاه بی تردید متعلق به شمس تبریزی است و این مزار دست کم از اوایل قرن نهم هجری قمری به نام شمس شناخته می شد. وی همچنین اسنادی را نقل می کند که بنا به آن ها سلطان سلیمان قانونی و مراد سوم طی حملات خود به آذربایجان برای زیارت تربت شمس به خوی رفته اند. موحد از قول مورخ رسمی عثمانی نقل می کند:
اکنون مرقد حضرت شمس تبریزی، نورالله مرقده، در خوی است. شکر و سپاس خدا را که زیارت آن مرقد شریف میسر شد.
وی همچنین بر این است که نامیدن مزاری در قونیه به نام مرقد شمس صرفا جنبه تبلیغات و منافع توریستی دارد.
معماری مناره شمس تبریزی
سبک معماری مناره شمس تبریزی بسیار به بناهای دوره سلجوقی نزدیک است که در بردسیر کرمان وجود دارد و به «میل قاوردی» معروف است. در صورت مطالعه باستان شناسی، از مطالعه و تحقیق روی شاخ و جمجمه به آسانی می توان در مورد زمان و علت احداث آن نظر داد.
ساختمان مناره، برجی استوانه ای شکل است و از آنجا که تاکنون مطالعات لازم انجام نشده، هیچ گونه نشان و اثری از بقایای ساختمانی (مقبره شمس یا کاخ شاه اسماعیل اول) به دست نیامده که به احتمال قوی این اثر در رابطه با آن ها ساخته شده است. مناره به صورت مجوف بوده و پلکان مارپیچی از ورودی مناره که در قسمت پایین آن قرار دارد، به انتهای مناره و به قسمت موذن آن منتهی می شود که رو به قبله دارد.
پی و حدود ۵۰ سانتی متر از پایین بنا با سنگ ساخته شده است؛ گرچه مقداری از پی آن به خاطر رسوبات سیل و غیره زیر خاک قرار دارد. از این قسمت به بعد، از آجر استفاده کرده که در وسط آجرها، کله های قوچ گذاشته شده اند. این مناره از نظر فرم به سه بخش تقسیم شده، قسمت پایینی و انتهای آن که کوچک تر از بخش میانی است، به صورت ساده هستند و قسمت میانی مزین به شاخ قوچ وحشی است. هدف از ساخت آن به احتمال زیاد نمایش قدرت پادشاه بوده که در یک روز توانسته است به قدری قوچ وحشی شکار کند که شاخ آن ها در سطح خارجی یک مناره به کار رفته اند.
از خصوصیات ویژه این بنا نصب شاخ های قوچ وحشی روی بدنه خارجی مناره است که همراه با جمجمه حیوان به عنوان تزیین در مناره نصب شده و در آجرکاری و فرم آن هیچ گونه تزییناتی به کار نرفته است.
در مورد احداث مناره در شهرهایی که از نظر سوق الجیشی اهمیت داشتند، سعید نفیسی چنین می نویسد:
در آبادی های مهم که بر سر راه ها بود، شب ها بر بلندی آتش می افروختند و برجی را که برای این کار ساخته بودند، آتشگاه می نامیدند. همین کلمه را به زبان عربی ترجمه کرده و منار و مناره گفته اند و سپس آن را در مساجد به کار برده اند. به وسیله آتش که بر فراز این برج ها افروخته می شد، از دور اخبار و علائم و ارشاداتی می دادند که مردم دوردست را از خطر و حوادث آگاه می کردند. احتمال دارد یکی از مناره ها ستون یادبودی باشد از جنگ آلب ارسلان سلجوقی با رومانوس دیوجانوس امپراطور روم در ملازگرد و سلطه اش بر وی که سرنوشت مسلمانان منطقه را این جنگ و پیروزی آلب ارسلان رقم زد و کشور روم به تدریج به کشوری مسلمان نشین مبدل شد و مناره مزبور حالت تقدس مانندی بین مردم این مرز و بوم پیدا کرد. پس از اقامت شمس تبریزی در خوی و فوت وی جنازه اش در کنار آن دفن شد و نام «مناره شمس تبریزی» پیدا کرد و شاه اسماعیل صفوی چون خود عارف و متصوف بود، دستور داد کاخش را در کنار آرامگاه شمس تبریزی ساختند.
نکات بازدید از آرامگاه شمس تبریزی
- بازدید از این مکان رایگان است.
- در هر ساعت از شبانه روز امکان بازدید از آرامگاه وجود دارد.
- از نوشتن یادگاری روی مناره و ریختن زباله بپرهیزید.