به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، تابستان امسال، یک نماینده مجلس از بررسی طرحی در وزارت کشور تحت عنوان «تشکیل استان تهران غربی» خبر داد که بر اساس آنچه آن نماینده گفته بود، پیشنهاد تشکیل استان جدید با ترکیبی از 6 شهرستان و شهر موجود در استان تهران، مطرح است.
اگر این طرح به سرانجام برسد، شهرستانهای قدس، شهریار، بهارستان، رباطکریم و ملارد و همچنین شهر جدید پرند، از استان تهران جدا میشوند و با مرکزیت شهریار، تبدیل به «استان تهران غربی» میشوند. وزارت کشور -دفتر تقسیمات کشوری- در این باره اعلام کرده است، در حال حاضر «ثقل جمعیتی» در استان تهران، امکان پاسخگویی به نیاز شهرستانهای اطراف را با کاهش مواجه کرده است. متن کامل گزارش وزارت کشور را در زیر بخوانید.
1- تقسیمات کشوری یک امر کاملا حاکمیتی و ضروری و در اختیار دولت با جهتگیری به سمت عدالت اجتماعی و از مهمترین اهداف آن ایجاد توسعه متوازن در سطح سرزمین است.
2- تقسیمات کشوری ضابطهمند موجب کارآیی حکمرانی خوب، محرومیتزدایی، توسعه عدالت فضایی، حفظ کشوری ضابطهمند اصولی و منطقی با امنیت ملی و خدمترسانی مطلوبتر به مردم و دارای افزایش توازن منطقهای، تزریق بهینه اعتبارات جاری و عمرانی و اصلاح ساختار سیاسی – اداری میشود. تنها از طریق تقسیمات اداری – سیاسی مطلوب است که مدیریت سیاسی فضا شکل میگیرد و کارآمدی آن، هنگامی محقق میشود که بتواند بستر مناسبی برای دستیابی به رشد و توسعه متوازن مناطق، کاهش نابرابریها و استفاده از ظرفیتهای قانونی در برنامهریزیهای مدیریتی در سطح نواحی یا کشور باشد.
3- قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام (اولین قانون تقسیمات کشوری سال 1325 هجری قمری) کشور را به چهار ایالت آذربایجان، کرمان و بلوچستان، فارس، خراسان تقسیم کرده بود و ولایات قسمتی از مملکت، دارای یک شهر حاکمنشین و توابع آن بود اعم از اینکه حکومت آن تابع پایتخت یا تابع مرکز ایالتی باشد.
4- در آبانماه سال 1316 قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران به تصویب رسید که به موجب ماده دوم این قانون کشور به 6 استان، شامل 50 شهرستان تقسیم شد. در دی ماه همان سال (1316) با اصلاح دیگری که در این قانون به عمل آمد کشور به 10 استان، 49 شهرستان و 290 بخش تغییر یافت. فرآیند ایجاد استان ادامه یافت و آخرین استان، استان البرز بود که در سال 1389 تاسیس شد و تعداد استانهای کشور طی 86 سال از 6 استان به 31 استان افزایش یافته است.
با توجه به اینکه از دیدگاه متخصصان دو رویکرد اصلی با اهداف مشخص برای ایجاد استان پیشبینی شده است که شامل 1- رویکرد توسعهای با اهداف ایجاد عدالت فضایی، ایجاد توازن منطقهای در پهنه سرزمینی، حل معضلات توسعهای، کاهش تمرکز در نظام سیاسی – اداری و 2- رویکرد امنیتی با اهداف حفظ تمامیت ارضی و بقای ملی، تسهیل اعمال اراده حکومت، کنترل فضای سرزمین، افزایش نظارت بر حفرههای دولت، کاهش رقابتهای محلی و ناحیهای است و در طول سنوات متعدد این رویکردها دارای کاربرد بوده است.
بر اساس همین دلایل در سنوات گذشته ایجاد استان تهران طبق مصوبه شماره 14539 مورخ 1326.7.23 با شهرستانهای تابع آن شامل قزوین، ساوه، قم، دماوند و محلات به تصویب رسید و در تاریخ1340.11.7 حسب مصوبه شماره 31518/ت شهرستانهای اراک و کاشان و گلپایگان ضمیمه استان تهران شدند. سپس در سال 1356 مطابق مصوبه 113342 مرکز استان مرکزی به شهر اراک منتقل و امور شهرستان قزوین به استان زنجان محول شد. همچنین هر یک از فرمانداریهای تهران و کرج مستقیما زیر نظر وزارت کشور اداره میشد. در نهایت در تاریخ 1357 مطابق مصوبه شماره 62528 در محدوده شهرستانهای تهران، کرج و ورامین یک استان به مرکزیت شهر تهران شکل گرفت.
در حال حاضر بر اساس سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران، استان تهران با تعداد 13267637 نفر جمعیت و با حدود 13536 کیلومترمربع مساحت و شهرستان تهران با 8737510 نفر با بخش مرکزی 8699284 نفر با مرکزیت شهر تهران با 8693706 نفر جمعیت در شمال فلات مرکزی ایران واقع شده است. این استان به لحاظ جمعیت حدود 16.5درصد جمعیت کشور و شهر تهران به لحاظ جمعیت حدود 11درصد از جمعیت شهری کشور را در خود جای داده است و بنابراین این ثقل جمعیت، امکان پاسخگویی به نیاز شهرستانهای اطراف را با کاهش مواجه کرده است که نیاز به ساماندهی را میطلبد.
ضمن اینکه این استان به لحاظ وسعت بین 31 استان کشور دارای رتبه 29 و به لحاظ تعداد شهرستان در رتبه 16 قرار گرفته است و بر اساس آخرین آمار تابعیت تقسیمات کشوری، دارای 16شهرستان، 3 فرمانداری ویژه، 35 بخش، 49 شهر، 73دهستان، 914 مزرعه و مکان و 626 روستاست.
با توجه به اینکه در تدوین هر سند راهبردی مقرر است مجموعهای شناختی از موضوعات متنوع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در غالب الزامات، چارچوبها، جهت دهندهها، عوامل، جایگاههای استراتژیک، استراتژیها و کلیه تفرقهای سیاستی، عملکردی، قلمرویی مورد توجه قرار گیرد. بیتوجهی به راهبرد و اهداف پیشبینی شده با آثاری مانند: تقاضاهای فزاینده برای استفاده بیشتر از منابع، ایجاد قطبهای رقیب در یک منطقه، تشکیل خشونت و آشوبهای عدمرضایت، کاهش مشارکت مردم در امور محلی، تشدید همگرایی افراطی قومی و مذهبی، افزایش دیوانسالاری و تمرکزگرایی همراه میشود.
با لحاظ همه موارد پیش گفته، نمونههای تقسیم استانهای مختلف با تجربههای مثبت همراه بوده است، از نمونههای آن میتوان به تقسیم خراسان به 3 استان و همچنین ایجاد استانهای قم، اردبیل، گلستان و البرز اشاره کرد که قدمهای رشد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و زیربنایی را پس از تقسیم شدن، هم برای مبدا و هم برای مقصد تجربه کردهاند و حتی خدماترسانی را برای سیستم خدماترسان سهلتر کرده است.
در نهایت با توجه به تجربیات موفق، باید توجه کرد که استفاده از الفاظ متناقض در اذهان عمومی تاثیر منفی به جا میگذارد؛ بنابراین با استناد به اینکه در هیچکدام از مواد قانون و اسناد تقسیمات کشوری از کلمه «تجزیه» استفاده نشده و همچنین این واژه در هیچکدام از اسناد راهبردی و رویکردی به کار برده نشده است و با بار معنای نهفته در خود، اشاره به نوعی واگرایی دارد، در تقسیمات کشوری اساسا کاربرد ندارد. بنابراین برای جلوگیری از تکدر افکار عمومی، استفاده از الفاظ، دقت بیشتری را میطلبد.