رژیم صهیونیستی و متحدین این رژیم معتقدند که برداشته شدن تحریم ها و گشایش های اقتصادی می تواند دست ایران را در حمایت حداکثری از گروه های مخالف رژیم صهیونیستی در منطقه اعم از حزب الله لبنان، حماس و دولت سوریه باز کند.
ساعدنیوز: پیش از برگزاری نشست امنیتی نقب در اسرائیل، هفته قبل، جلسه ای در شرم الشیخ با حضور نفتالی بنت، رئیس جمهور مصر و ولیعهد امارات برگزار شد که پوشش خبری بسیار کمی داشت و گمانه زنی های موجود در خصوص محتوای گفتگوها و دلایل برگزاری این نشست همه برآمده از اطلاعاتی است که از منابع امنیتی و سرویس های اطلاعاتی درز پیدا کرده است. دلیل برگزاری این نشست چه بوده است و اسرائیل مشخصاً در شرم الشیخ به دنبال چه بود؟
دکتر منصور براتی: با توجه به روند رو به جلو و مثبت مذاکرات وین و احتمال بالای احیای برجام در روزهای آتی، عملاً اسرائیلی ها متوجه این موضوع شده اند که احیای برجام در عمل تحقق خواهد یافت و دیگر نمی توانند جلوی این اتفاق را بگیرند؛ بنابراین، مقامات اسرائیل بر روی اتخاذ یک استراتژی مؤثر برای مقابله با بهره مندی حداکثری ایران از مزایای اقتصادی، سیاسی و نظامی برجام متمرکز هستند. فارغ از خوب یا بد بودن توافق هسته ای و مباحثی که حول و حوش برجام در داخل وجود دارد، این یک واقعیت کتمان ناپذیر است که برجام یک سری مزایا برای جمهوری اسلامی ایران در ساحت های مختلف به همراه دارد و اسرائیل و متحدان منطقه ای این کشور نسبت به این مسأله کاملاً آگاه هستند.
با نهایی شدن توافق وین برای احیای برجام، یک سری تحریم ها خصوصاً تحریم های تسلیحاتی و تحریم های مربوط به خرید قطعات هواپیما طبق یک توافق زمانمند رفع خواهد شد و اسرائیل به شدت نگران این موضوع است. اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس در تلاش هستند تا با جلوگیری از خروج سپاه از فهرست تروریسم آمریکا، جلوی این کار را بگیرند. نگرانی اصلی اسرائیل و متحدانش در این خصوص موضوع اصلی نشست شرم الشیخ بوده است. رژیم صهیونیستی و متحدین این رژیم معتقدند که برداشته شدن تحریم ها و گشایش های اقتصادی می تواند دست ایران را در حمایت حداکثری از گروه های مخالف رژیم صهیونیستی در منطقه اعم از حزب الله لبنان، حماس و دولت سوریه باز کند. بنابراین، نشست شرم الشیخ در اصل تلاشی بود برای رسیدن به یک نقطه مشترک در اتخاذ استراتژی مؤثر در مقابله با این تهدید.
نشست شرم الشیخ از این نظر، مقدمه برگزاری اجلاس امنیتی نقب در اسرائیل بود. اسرائیل در شرم الشیخ تلاش کرد تا حضور مصر را نیز در نقب، علاوه بر کشورهایی که طی پیمان ابراهیم روابط شان را با اسرائیل عادی کرده اند، قطعی کند. به نظر می رسد که بنت در متقاعد کردن السیسی موفق بوده است و گفته می شود که آقای سامح حسن شکری وزیر امور خارجه مصر امروز دوشنبه 8 فروردین ماه 1401 وارد اسرائیل می شود.
عدم پوشش خبری نشست شرم الشیخ در واقع تحت تأثیر حمله ای بود که در بئر شبع اتفاق افتاد و طی آن، 4 شهروند اسرائیلی کشته شدند و در نهایت مشخص شد که شخص ضارب یک فلسطینی است که او نیز توسط نیروهای رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. وقوع این حادثه ضربه اساسی به دولت بنت وارد کرد چرا که در سال های اخیر، شاهد چنین رویدادی نبوده ایم. بنت به همین دلیل، زیر سؤال رفت و بسیاری از رسانه ها از ناتوانی دولت بنت در تأمین شهروندان اسرائیلی صحبت کردند. همین مسأله باعث شد که بنت نتواند آن طور که می خواست از نشست شرم الشیخ به عنوان یک دستاورد دیپلماتیک در همراه کردن کشورهای منطقه با اسرائیل در تقابل با ایران بهره برداری کند.
دولت بایدن در رویکردی جدید در تلاش است تا محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان طرف فلسطینی صلح طلب در مقابل حماس که آمریکا آن را عنصر نامطلوب و طرفدار نابودی اسرائیل می داند، به جایگاه خودش بازگردد و فرایند احیای راه حل دو دولت طی شود.
ساعدنیوز: سفر آقای بلینکن به اسرائیل برای حضور در اجلاس نقب پیش از نهایی سازی توافق وین با ایران نیز بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشته است. وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا علاوه بر دیدار با مقامات اسرائیل اعم از هرتسوگ، بنت و لاپید، با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار کرد و در توئیت هایی که در صفحه شخصی خودش در توئیتر منتشر کرد، بارها از عبارت "فلسطین" استفاده کرد. به نظر حضرتعالی پیام مشخص ایالات متحده آمریکا به اسرائیل در این دیدارها چه بوده است؟
دکتر منصور براتی: وقتی ما به سیاست ایالات متحده آمریکا در خصوص مسأله فلسطین نگاه می کنیم، تأکید هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه بر راه حل دو دولت Two-State-Solution را مشاهده میکنیم. البته ترامپ از این قاعده مستثنی است، چرا که او به صورتی نامتعارف در 4 سال ریاست جمهوری خودش در تلاش برای تضعیف راه حل دو دولت بود. بنابراین، دولت های آمریکا در تلاش بوده اند تا در کنار حمایت از اسرائیل، مفهوم "راه حل دو دولت" را حفظ کنند. در دوران ترامپ، با طرح صلح یا معامله قرن ترامپ این مفهوم اخیر آسیب جدی دید. چرا که دولت آمریکا تحت ریاست ترامپ بر روی غلبه و حاکمیت روایت اسرائیل از مناقشه فلسطین متمرکز شد و همین رویکرد بود که در نهایت به امضای توافق ابراهیم در اوت 2020 انجامید. امارات متحده عربی و بحرین روابط خودشان را با اسرائیل عادی کردند و در ادامه سودان و مراکش نیز به این دو دولت پیوستند و حتی بحث عادی سازی روابط کوزوو با اسرائیل نیز مطرح شد.
بعد از تغییر دولت آمریکا و بر روی کار آمدنِ بایدن در کاخ سفید، ما شاهد یک چرخش بزرگ در سیاست آمریکا در خصوص مسأله فلسطین بودیم. راه حل دو دولت بار دیگر برجسته شد. دولت بایدن مدتی در این خصوص تأمل کرد و نسبت به توافق ابراهیم نیز بی توجهی نشان داد و به نوعی با این کار، این مطلب را هم القاء کند که از توافق ابراهیم چندان هم رضایت ندارد و این طور نیست که لزوماً طرح صلح ترامپ زمینه توافق ابراهیم را فراهم کرده باشد. دولت بایدن بر این اعتقاد است که طرح صلح ترامپ در تناقض آشکار با راه حل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی قرار دارد.
ترامپ در دوره ریاست جمهوری خودش، به رام الله و تشکیلات خودگردان فلسطین بی توجه بود در حالی که تشکیلات خودگردان در عمل، یک طرف معاهده صلح اسلو بود. در این دوره، ارتباط ترامپ با محمود عباس و تشکیلات خودگردان قطع شد و کمک های آمریکا به فلسطینی ها نیز در پی آن قطع شد و کار به جایی رسید که کمک های مالی نهادهای حقوق بشری وابسته به سازمان ملل متحد نیز تحت تأثیر همین رویکرد ترامپ قطع شد و این آش به اندازه ای شور بود که حتی اسرائیلی های طرفدار صلح در داخل اسرائیل به این موضوع معترض شدند.
به همین دلیل، دولت بایدن در رویکردی جدید در تلاش است تا محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان طرف فلسطینی صلح طلب در مقابل حماس که آمریکا آن را عنصر نامطلوب و طرفدار نابودی اسرائیل می داند، به جایگاه خودش بازگردد و فرایند احیای راه حل دو دولت طی شود. به همین دلیل، بایدن راهی جز تقویت تشکیلات خودگردان فلسطینی در پیش روی خود ندارد. به همین دلیل است که بلینکن بعد از دیدار با مقامات اسرائیل با محمود عباس نیز دیدار کرده است.
درباره مطلبی که در خصوص توئیت های بلینکن گفتید، باید به یک نکته بسیار مهم اشاره کنم. این که بلینکن از لفظ Palestine استفاده کرده است، این در اصل یک پیام به مقامات اسرائیلی است. عموماً در انگلیسی از Palestinians به جای Palestine استفاده می شود تا موجودیت کشوری به نام فلسطین نادیده گرفته شود. دولت جدید آمریکا مخالف این روند متناقض با راه حل دو دولت است و آقای بلینکن در توئیت هایش به صورت غیرمستقیم به این موضوع اشاره داشته است. بایدن به اسرائیل فشار می آورد تا شهرک سازی در کرانه باختری را متوقف کند، چرا که طبق معاهده اسلو کرانه باختری جزوی از خاک فلسطین است. موضوع دیگر هم بازگشایی کنسولگری فلسطین در قدس شرقی است. در دوران ترامپ، این کنسولگری بسته شد ولی بایدن در تلاش است تا با فشار بر اسرائیل این کنسولگری را بازگشایی کند.
من معتقدم که با توجه به این که اسرائیل عملاً در خصوص اصل احیای برجام نتوانسته کاری از پیش ببرد، و اراده سیاسی در آمریکا بر احیای برجام قرار گرفته است، باید منتظر اقدامات خرابکارانه متعاقب توسط رژیم صهیونیستی در ایران باشیم. طبیعتاً مسئولان امنیتی کشور باید با جدیت این موضوع را بررسی کنند و تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
ساعدنیوز: به نظر می رسد این اختلاف نظرهای شدید میان اسرائیل و دولت بایدن خصوصاً در مسأله برجام می تواند به اقدامات رادیکال از سوی رژیم اشغالگر قدس بیانجامد. آیا بعد از احیای برجام و با در نظر گرفتن مخالفت اسرائیل با دولت بایدن در این خصوص، این امکان وجود دارد که اسرائیل اقداماتی خرابکارانه بر علیه ایران را به صورت خودسرانه و بدون هماهنگی با واشنگتن در دستور کار قرار دهد؟
دکتر منصور براتی: این اصلی ترین موضوع مطرح در اجلاس نقب است. احیای برجام یک دستاورد دیپلماتیک برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و در مقابل این دستاورد، اسرائیل در تلاش است تا در اجلاس نقب به یک موضع واحد با کشورهای حاضر در خصوص تبعات رفع تحریم های ایران برای اسرائیل و متحدینش در منطقه برسد. اسرائیل اعلام کرده است که در نقب به دنبال گوشزد کردن سه موضوع است: نقش مخرب ایران در منطقه، ضرورت جلوگیری از هسته ای شدن ایران و عدم خروج سپاه از فهرست تروریسم آمریکا. جلوگیری از خروج سپاه از فهرست تروریسم آمریکا در اولویت قرار دارد و مقامات اسرائیلی این موضوع را با جدیت تمام دنبال می کنند.
بله من معتقدم که با توجه به این که اسرائیل عملاً در خصوص اصل احیای برجام نتوانسته کاری از پیش ببرد، و اراده سیاسی در آمریکا بر احیای برجام قرار گرفته است، باید منتظر اقدامات خرابکارانه متعاقب توسط رژیم صهیونیستی در ایران باشیم. طبیعتاً مسئولان امنیتی کشور باید با جدیت این موضوع را بررسی کنند و تدابیر لازم را اتخاذ نمایند. با توجه به مواضعی که دولت بایدن در این خصوص اختیار کرده، بعید نیست که اسرائیل بدون هماهنگی با کاخ سفید اقداماتی را علیه ایران صورت دهد.
یادآوری این نکته نیز حائز اهمیت است که مقابله با ایران فقط خواست حاکمان اسرائیل نیست و در متن جامعه اسرائیل نیز طبق نظرسنجی اخیر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل INSS که یکی از اصلیترین اتاق فکرهای رژیم صهیونیستی محسوب می شود، در پاسخ به سؤال "در صورت احیای برجام و هسته ای شدن ایران، واکنش اسرائیل باید چه باشد؟" 35 درصد شهروندان شرکت کننده در این نظرسنجی گفته اند که باید با هماهنگی با آمریکا بر علیه ایران اقدام لازم صورت بگیرد و 27 درصد از اقدام بدون هماهنگی دفاع کرده اند!
به نظر می رسد که افکار عمومی در اسرائیل نیز تا حدودی با مقامات تلاویو همراستا است. ولی در مقطع فعلی در خصوص توان اجرای این طرح نمی توانیم اظهارنظر کنیم. البته اسرائیل پیشتر خرابکاریهایی را در سایت های اتمی و سایت های نظامی کشورمان صورت داده است و برخی شخصیت های علمی برجسته را نیز ترور کرده است. بنابراین، لازم است که هشیارتر باشیم چرا که یکی از سیاستهای اصلی پسااحیای برجام رژیم صهیونیستی بلاشک خرابکاری در ایران است.