با ازدواج همسر سابق خود چگونه برخورد کنیم؟ 

ممکن است به همه اطرافیانتان گفته باشید که اگر روزی همسر سابقتان ازدواج کند نفسی به راحتی می کشید. اگر فردی هستید که متقاضی طلاق بوده اید ممکن است با لحنی بخشنده اضافه کنید که یک ذره هم از این موضوع احساس حسادت نمی کنید؛ اما موقعی که این اتفاق می افتد از یورش ناگهانی احساساتتان شوکه می شوید. ترس و خشم و حسادت، رایج ترین هیجاناتی هستند که در زمان ازدواج مجدد همسر سابقتان به سراغتان می آیند. اگر در این هنگام احساس رهاشدگی و طردشدن می کنید یا اگر اعتماد به نفستان کاهش یافته است، بدانید که تنها نیستید. ازدواج مجدد همسر سابق ممکن است به صورت موقت هیجانات مراحل اولیه طلاق را دوباره زنده کند. اگر هر نوع خیالی درباره آشتی با همسر سابقتان داشتید، همین لحظه به صورتی واضح و دردناک و ناگهانی به پایان می رسد. این احساسات ممکن است با سایه ای از احساسات عاشقانه نسبت به همسر سابقتان همراه باشد.

اگر شما تنها هستید و در وهله اول نیز متقاضی طلاق نبوده اید، ازدواج مجدد همسر سابقتان برایتان یک اتفاق خیلی خاص می شود. این اتفاق ممکن است در شما ایجاد بحرانی کند که بسیار شبیه به آن چیزی است که در آغاز دوران جدایی تجربه کرده اید.به هر ترتیب، شیوه واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان بستگی به مجموعه ای از عوامل دارد که عبارتند از:

• فاصله بین طلاق و ازدواج مجدد همسر سابقتان؛
• شما درخواست طلاق داده اید یا همسر سابقتان؛
• میزان رضایت از وضعیت فعلی؛
• خودتان ازدواج کرده اید یا نه؛
• واکنش بچه ها و نوع رابطه آنها با همسر سابقتان؛
• نگرش ما نسبت به ازدواج مجدد بعد از طلاق.

دلایل بارز واکنش بد به خبر ازدواج مجدد همسر سابق

از دلایل واکنش خشمگینانه به خبر ازدواج مجدد همسر سابقتان ، وضعیت و شرایط نامناسب خود شما است و در این هنگام شما همه اتفاقات تلخ پس از طلاق را به همسرتان نسبت می دهید و در این صورت از ازدواج دوباره او افسرده و خشمگین می شوید. بدانید چنانچه از زندگی خود راضی هستید، ازدواج کرده اید و یا رضایت شغلی بالایی دارید پس نگران نباشید اگر خبر ازدواج همسرتان را بشنوید بر آشفته نخواهید شد و فردی که قرار است با او زندگی کند رقیب عشقی شما نخواهد بود در صورت این که کمی ذهنتان درگیر شود و احساس ناراحتی کنید این نگرانی و تشویش به سرعت پایان می یابد.

و همینطور یکی دیگر از دلایل می تواند این باشد که چنانچه متقاضی جدایی شما بوده اید و در حال حاضر احساس گناه می کنید امکان دارد با شنیدن خبر ازدواج دوباره همسر سابقتان حس راحتی کنید ولی چنانچه دوران تلخی را سپری کرده باشید و احساساتی همچون طرد شدگی تجربه کرده اید باشید چنانچه جدایی و اتفاقات پس از آن به سرعت اتفاق افتاده اند و یا نحوه زندگی بعدی همسر سابقتان حسادت برانگیز باشد احتمال بسیار بالایی دارد که با شنیدن خبر ازدواج مجدد او ناراحت و خشمگین شوید.

سوگواری نیمه تمام پس از جدایی

از عوامل مهمی که کنار آمدن با ازدواج همسر سابق را سخت و طاقت فرسا می کند این می باشد که روند سوگ جدایی را به خوبی سپری نکرده اید و به طور کامل با جدایی خود و همسر سابقتان کنار نیامده اید چرا که چنانچه این موضوع را قبول کرده بودید دیگر زندگی برای شما تمام شده تلقی می شد و به هیچ عنوان در این حد دلبستگی به همسر سابقتان نداشتید که بخواهید اینطور سراسیمه و برآشفته شوید.

چنانچه هیجاناتی که به خاطر ازدواج همسر سابق تان به سراغتان آمده است قابل کنترل نمی باشد و شما را به شدت کلافه کرده و خواب و خوراک را از شما گرفته است باید برای سازگاری هر چه بیشتر با شرایط موجود برهه ای را با تجربه احساسات متعارض و متضاد بگذرانید.

شما زمانی می توانید با وضعیت بعد از طلاق سازگار شوید که بعد از جدایی خشم خود را در زمان معین تخلیه کرده باشید، با عذاب وجدان های خود به حد کافی کلنجار رفته باشید، پس از آن به تمام چیزهایی همچون خانواده، آرزوهای خانوادگی، هویت خانوادگی، برنامه هایی که با همسرتان داشته اید و از دست دادید غصه خورده و اشک بریزید و در نهایت به مرحله ای دست یابید که با تمام اتفاقات و ماجراهایی که برایتان پیش آمده است بتوانید واقع بینانه مواجه شوید و آن ها را بپذیرید، و با خود بگویید آن زندگی با تمام خوبی ها و بدی هایش به اتمام رسیده است و هیچ چاره ای جز اینکه بدون همسر سابقتان زندگی کنید ندارید. در حالیکه در هر یکی از مراحل این سوگواری قرار داشته باشید امکان دارد هیجان آن دوران چندین برابر شود و شما بیش از پیش تحریک و عصبی شوید.

برای اینکه به زندگی پس از طلاق خود باز گردید باید بدانید که شخصیت فردی خود، مدت زمان همراهیتان با همسر سابقتان، دلایل اصلی طلاق، متقاضی طلاق بوده اید یا نه همه و همه تاثیر گذار هستند اما در اکثر موارد بر اساس مدت زمانی که باهم بوده اید مطرح می شود و به ازای هر یک سال که با هم در رابطه حضور داشتید یک الی دو ماه برای سوگ عشق باید در نظر گرفت. به عنوان مثال چنانچه کل دوران آشنایی، نامزدی و ازدواج شما 6 سال طول کشیده است به 6 ماه الی یکسال زمان نیاز دارید تا بتوانید دوران سوق را بگذرانید.

معمولاً اکثر افراد این دوران را با آزمون و خطا سپری می کنند و برخی نیز به زمان بسیار زیادی نیاز دارند و گروهی دیگر در یکی از مراحل سوگ درجا می زنند و زندگی را به کام خود سخت می کنند. بعضی مواقع نیز در همان اول راه فرد با این کار فرصت تجربه کردن این درد را از خود گرفته و نوار زندگیش را متوقف می کند اما از آنجایی که زندگی همیشه در جریان است اتفاقاتی از این دست همچون یک پتک به او یادآوری می کند که باید دست از این کار بردارد و به زندگی اش سر و سامان دهد چرا که چاره ای جز این ندارد.

با عزت نفس از دست رفته بعد از طلاق چه کنیم؟

تغییرات بسیار زیادی در زندگی شما به واسطه ضربه عاطفی که پس از جدایی تجربه کرده اید ایجاد می شود، که عزت نفس شما مهمترین و اصلی ترین چیزی است که این طوفان آن را متلاشی کرده است. چراکه شما با این اتفاق کسی را از دست داده اید که برای داشتنش سالها جنگیده بودید اما با از دست دادن او به طور کلی شرایط زندگی تان دستخوش تغییراتی شده و برنامه هایی که برای آینده داشته اید به هم خورده است.

حتی چنانچه دوران سوگ را سپری کرده باشید باز هم ترمیم عزت نفس به این راحتی نیست و ممکن است بعضی مواقع باورهایی مثل "هیچ کسی جز من او را نمی تواند تحمل کند" و "همسر سابقم برای نگه داشتن من لیاقت نداشت" و یا "اگر من در زندگی اش نباشم تا ابد تنها می ماند" و دلخوشی هایی از این دست که مقطعی هستند به سراغ تان بیاید. حالا با شنیدن خبر ازدواج همسر سابقتان پیش داوری هایی که کرده بودید همگی بر باد می رود. حتی عزت نفس تان هم سرپناهی امن برای شما متصور نشده است که برای ساختن خود و زندگیتان بتوانید به آن اطمینان کنید.دراین زمان است که احساسات ناامنی همچون من لیاقت نداشتم یا من خواستنی نیستم به شما حمله ور میشود و شما را بر آشفته می کند و بار دیگر عزت نفس زخمیتان به خاطر شکست خوردن و طرد شدنتان هدف ترکش قرار می گیرد.

جای تاسف است که در فرهنگ ما داشتن همسر از جمله عوامل مهمی میباشد که محکی برای ارزشمندی یک زن یا مرد محسوب می شود به همین علت زمانی که همسر سابق ازدواج میکند شاهدی برای بی ارزشی شما تلقی می شود و این اتفاق کار شما را سخت می کند.

چگونگی مهار کردن موقعیت ناراحت کننده بعد ازدواج همسر سابق

در چنین مواقعی پیش از اینکه تصمیمی عجولانه ای بگیرید برای مدیریت شرایط موجود اقداماتی که در ادامه این بخش در اختیارتان قرار خواهیم داد را میتوانید انجام دهید.

1. درک درستی از هیجانات و احساسات خود داشته باشید و سعی کنید ابتدا آنها را پردازش کنید و سپس رها سازید.

خشم ، ناامیدی و ناراحتی دردناکترین احساساتی هستند که با شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقتان همه وجود شما را در بر می گیرد خیلی مهم است که فرصت بروز به همه این احساسات بدهید، و کامل آنها را درک کنید.زمانی که از ازدواج مجدد همسر سابقتان باخبر شدید یک دل سیر گریه کرده و با یکی از دوستان خود در میان گذاشته و درد و دل کنید. پس از اینکه احساسات شما تخلیه شد نهایت سعی خود رو بکنید تا از دست این احساسات رها شوید. چراکه چنانچه بخواهید این احساسات ناخوشایند را در وجود خود پرورش داده و نگه دارید درد و غم شدیدی را در وجود خود خواهید کاشت و باید همچنان به عذاب کشیدن ادامه دهید.

2.تعریفی برای حد و مرزهای دوستان مشترکتان داشته باشید.

چنانچه همسر سابقتان و شما هنوز هم دوستان مشترکی دارید سعی کنید به آنها نشان دهید که هیچ تمایلی برای شنیدن خبر جدیدی درباره او ندارید حتی این احتمال وجود دارد که به خاطر نیت خیر بعضی از دوستان اخبار بدی همچون "عروس جدید را دوست ندارند" و یا "جشن عروسی افتضاح بود" در مورد همسر سابقتان به گوش شما برسد تا قوت قلبی برای آرامش شما باشد ولی باید بدانید که حتی شنیدن این حرف ها نیز ناراحتی شما را دو چندان می کند. پس بنابراین تنها راهی که برای برگشت به زندگی عادی شما کمک می کند و باعث می شود که عشق سابق تان را فراموش کنید بی خبری از زندگی شخصی او می باشد.

اگر حاصل زندگی شما یک فرزند مشترک است سعی نکنید که اطلاعاتی راجع به همسر سابقتان از او بگیرید حتی اگر او در این باره صحبت کرد شما مانع شوید و نشان دهید که تمایلی به شنیدن خبرهای جدیدی از پدرش و رابطه جدیدش ندارید، چنانچه ملاحظه کردید که فرزندتان برای تخلیه احساساتش نیاز به صحبت کردن دارد سعی کنید جایگزینی برای خود جهت شنیدن درد و دل های او پیدا کرده و ضمن اینکه او را به فرزندتان معرفی می کنید برایش توضیح دهید که به چه اندازه مطلع شدن از جزئیات رابطه همسر سابقتان برایتان قابل تحمل و هضم نیست.

3. در شبکه های اجتماعی همسر سابق خود را فالو نکنید

در همه شبکه های اجتماعی همسر سابقتان را آنفالو کنید حتی گاهی نیاز است که اعضای خانواده یا دوستان مشترکی که با او دارید را نیز از لیست دنبال کننده ها حذف کنید چرا که اگر این کار را انجام ندهید ممکن است وسوسه شده و در زندگی همسر سابقتان سرک بکشید و اخباری ناراحت کننده به دست بیاورید. حتی امکان دارد پس از اینکه او را آنفالو کردید باز به سراغش بروید و به صفحه مجازی اش سر بزنید پیشنهاد ما به شما این است که سعی کنید در مقابل وسوسه خود بایستید و این کار را نکنید ، به خاطر اینکه شما با فالو کردن عشق سابقتان در فضای مجازی در حقیقت به نوعی خود را تنبیه می کنید و همه غیبت کردن ها و تاسف خوردن هایی که دراین پرسه زدن ها به چشم شما می خورد چیزی جز خراب کردن و بدتر کردن حال شما ندارد.

4. شما مجبور به تبریک گفتن به همسر سابقتان نیستید

بعضی از افراد بر این باورند که چنانچه پس از طلاق رابطه خوبی با همسر سابق شان داشته باشند باید ازدواج مجدد آنها را نیز تبریک بگویند اما چنین چیزی امکان پذیر نمی باشد پس انرژی خود را صرف چنین اقدامات بیهوده و پوچی نکنید در غیر این صورت چنانچه این کار را انجام دهید همسر سابقتان با تبریک غیر منتظره شما شوکه خواهد شد و در فکر فرو خواهد رفت که چرا هنوزم که هنوز است به فکر او هستید، بنابراین به هیچ عنوان به تبریک ازدواج مجدد همسر سابقتان فکر نکنید.

5. سرگرم کسانی شوید که دوستتان دارند

برای اینکه به خودتان یادآوری کنید که چه انسان فوق العاده هستید قطعأ هم به انرژی مثبت اطرافیان خود نیازمندید ، شنیدن خبر ازدواج همسر سابقتان نیاز است که روی عزت نفس و اعتماد به نفس خودکار کنید و آن را ارتقا بخشید از افرادی که علاقه مند به شما هستند کمک بگیرید چراکه آنها بهترین منبع برای سرگرمی شما خواهند بود، در آن روز سعی کنید بیشتر حواستان به خودتان باشد و از خود مراقبت کنید منظور از مراقبت این است که خود را دعوت به کاری که برایتان لذت بخش است بکنید و به نوعی مهربانانه با خود رفتار کنید.

6. نیازی به صحبت کردن در مورد ازدواج همسر سابق تان نیست

چنانچه وارد رابطه جدیدی شده اید به هیچ عنوان درباره ازدواج همسر سابق تان صحبت نکنید حتی اشاره ای به آن نیز نکنید به این دلیل که شما متعلق به رابطه جدید هستید و بایستی گذشته را فراموش کنید. چنانچه شما سعی در صحبت کردن درباره ازدواج همسر سابقتان داشته باشید باعث می شوید که احساس ناامنی در وجود شریک عاطفی جدیدتان ایجاد شود و فکر کند که هنوز دلتان درگیر او است.

7.همه دلایل طلاق را روی کاغذ بیاورید

بعضی از افراد پس از اینکه جدا شدند به درستی و نادرستی تصمیمشان شک کرده و فقط در ذهن خود لحظات خوب را مرور می کنند. پیشنهاد ما به شما این است که به جای غرق شدن در خاطرات خوش گذشته لیستی از عواملی که باعث جدایی شما و همسرتان شده است تهیه کنید به همین ترتیب با این کار می توانید به یاد بیاورید که چه چیز هایی منجر به جدایی شما شده است و از این رو به درست بودن تصمیمتان اطمینان پیدا کنید.

8.مسئولیت رفتار ها و احساسات خود را بپذیرید

زمانی که متوجه این باشید که چه واکنشی در برابر خبر ازدواج همسر سابق تان خواهید داشت و آگاهی لازم لازم را درباره تبعات آن داشته باشید تمام نقاط ضعف خود را می توانید به راحتی بپذیرید و در مقابل رفتار های او منطق و تآمل بسیار بالایی بروز خواهید داد.

9. بخشش دو جانبه داشته باشید

زمانی که با شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابق تان خشمگین می شوید ثابت میکنید که هنوز هم که هنوز است وابستگی شدیدی به او دارید و آنطور که باید موضوع طلاق را با خود رفع و رجوع نکرده اید. تنها چیزی که می تواند در فرایند طلاق از حجم مسائل ناراحت کننده این اتفاق بکاهد بخشش دو جانبه می باشد، زمانی که هر دو طرف پس از طلاق تصمیم به بخشیدن همدیگر می گیرند و کینه ای از رفتارهای همدیگر به دل نمی گیرند دیگر با شنیدن خبر ازدواج همسر سابقشان خشمی سراغشان نمی آید و چنانچه ذره ای ناراحتی به آنها دست داده باشد زودگذر و موقتی خواهد بود.

10. مراجعه به مشاوره تخصصی

اگر قادر به فائق آمدن نسبت به احساسات خود نیستید و افکار مختلف پیرامون ازدواج مجدد همسر سابقتان دست از سر شما بر نمی دارد و مدام خاطراتی که با او داشته اید در ذهنتان میچرخد حتماً اقدام به مشاوره گرفتن از یک متخصص بکنید چراکه وجود احساسات و افکار ناخوشایند و ناتمام در زندگی شما تاثیر بسیار مخربی خواهد داشت و شما را در آستانه اضطراب و افسردگی قرار خواهد داد بنابراین با جدی گرفتن این نگرانی ها فرصت جدیدی برای زندگی خود خلق کنید و راه درمان اصولی در پیش بگیرید تا بحران های به جا مانده از طلاق را به کمک یک مشاور و روانشناس پشت سر بگذارید.

چگونه با همسر جديد همسر سابق تان رفتار کنيد؟

شايد نتوان در دنيا کسي را پيدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگي مشترک دچار مشکلات عاطفي نشده باشد. زندگي بعد از طلاق اصلا راحت نيست. اما چاره اي جز ادامه دادن نيست و تنها اقدام موثر اين است که تمام تلاش خود را به کار بگيريم تا هويت مان را دوباره بازسازي کنيم. مشکل اين جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده ايم و تمام اهداف و شخصيت مان به صورت دوتايي شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نيمي از هويت مان پاره پاره شده است و بايد خودمان را از نو بسازيم. برخي از جدايي ها ميان زوج هايي اتفاق مي افتد که همچنان با يکديگر رابطه فاميلي يا همکاري دارند. اين زوج ها معمولا پس از جدايي ممکن است بارها و بارها يکديگر را ببينند و از احوال يکديگر خبردار شوند. زوج هايي که با وجود داشتن فرزند يا فرزنداني از يکديگر جدا مي شوند نيز با اين موضوع درگيرند، آن ها نيز به خاطر ديدار فرزندان از احوال همسر سابق مطلع مي شوند يا او را مي بينند. اين ديدارها و آگاهي هايي که از شرايط زندگي همسر سابق اتفاق مي افتد، تأثيراتي بر فرد مي گذارد که اگر آن ها را به شيوه اي مؤثر کنترل و مديريت نکند ممکن است با آسيب هايي روبه رو شود.
اگر نسبت به همسر جديد شريک سابق زندگي تان واکنش منفي نشان دهيد يا بخواهيد او را بي ارزش جلوه دهيد فقط به ضرر خودتان تمام مي شود چون خودتان را سطحي و آسيب پذير نشان مي دهيد و واقعيت وجودتان مخدوش جلوه مي کند. مجبور نيستيد وانمود کنيد که ناراحت نيستيد بلکه بايد قبول کنيد که ناراحتيد و اين حس کاملا طبيعي است. در اين صورت شما مثل بقيه انسان ها خواهيد بود يعني يک انسان طبيعي با عواطف و احساسات طبيعي.

صميمي نشويد!

اصلا لزومي ندارد که با همسر جديد او دوست يا صميمي شويد بلکه رفتاري مدني و معقول داشته باشيد و همين کافي است. درگير شدن به ضررتان خواهد بود به خصوص اگر فرزندتان نزد او زندگي مي کند اصلا سعي نکنيد از فرزندتان به عنوان رابط اطلاعاتي استفاده کنيد يا پشت سر او با فرزندتان صحبت کنيد چون ايجاد تنش در نهايت شما را از فرزندتان دورتر مي کند و به ضررتان تمام مي شود.ضمنا اين نکته را هم فراموش نکنيد که همسر سابق تان و شريک جديد زندگي او هم نسبت به شما احساس خوبي ندارند! تنها موضوع مهم براي شما اين است که شأن و مقام خود را حفظ و هويت و قابليت هاي خود را پيدا کنيد.

اگر حسادت مي کنيد...

با امضاي سند طلاق شايد همه احساسات منفي تمام شود و طرفين حس کنند از تمام مشکلاتي که با يکديگر داشته اند فارغ شده اند اما حتي اگر واقعا چنين باشد يک حس همچنان فعال و پويا باقي مي ماند و آن هم حسادت است! اتفاقا فقط همين حس است که جلوي تفکر سالم و رفتاري طبيعي را مي گيرد. به همين دليل اگر از حس حسادت خلاص شويد بسياري از مشکلات تان در اين زمينه حل مي شود. راهکارهايي براي اين موضوع وجود دارد. ممکن است هنوز کمي به همسر سابق تان دلبستگي داشته باشيد و اين حس کاملا طبيعي است چون در طول مدت زندگي مشترک آن قدر افکارتان به هم گره خورده است که حس مي کنيد همسرتان جزئي از شما محسوب مي شود. افکار و عقايد او شما را تحت تاثير قرار داده است و شما هم براي او تاثيرگذار بوده ايد، پس ترک اين شرايط راحت نيست. بعد از طلاق مدت زماني طول مي کشد تا قبول کنيد همسر سابق تان ديگر به شما تعلق ندارد. اگر اين را قبول کنيد که ديگر شما در بسياري از مسائل مرتبط با او تاثيرگذار نيستيد سردرگم نمي شويد.

به آن ها فکر نکنيد

در نخستين قدم يادتان باشد شما ديگر از هم جدا شده ايد. سريع ترين راه براي اين که از شر حس حسادت راحت شويد اين است که دلايل جدايي را به ياد بياوريد. سعي کنيد درباره زندگي جديد همسر سابق تان فکر و آن را با دوران خوش سابق تان نيز مقايسه نکنيد چون اين کار باعث مي شود حس فقدان بيشتري داشته باشيد. تمام جروبحث ها، اختلاف نظرها و رفتارهايي که در همسرسابق تان بوده و شما را ناراحت مي کرده يا غيرقابل تحمل بوده است به ياد بياوريد يا حتي آن ها را يادداشت کنيد. حالا مي توانيد خوب فکر کنيد که چرا جدا شده ايد و ديگر دليلي ندارد به او فکر کنيد.پس بهتر است حس بد را درباره آن ها کنار بگذاريد.

خودتان را با همسر جديدش مقايسه نکنيد

هيچ گاه اين اشتباه بزرگ را انجام ندهيد که خودتان را با همسر جديد او مقايسه کنيد. اين مسئله آن قدر مهم است که حتي ثانيه اي از وقت تان را نبايد براي مقايسه خود با او صرف کنيد. شايد براي تان سخت باشد اما از تمام قدرت تان استفاده کنيد تا روي خوبي ها و نکات مثبت زندگي تان تمرکز و تمام قابليت هاي باارزش تان را مرور کنيد و به ياد بياوريد. اگر موقعيت شغلي، تحصيلي و اجتماعي شما از او پايين تر يا مثلا ثروتمندتر است يا هر ويژگي بهتر ديگري دارد اصلا ناراحت نشويد و شأن و مقام تان را بالاتر از آن بدانيد که بخواهيد براي فکر کردن به آن وقت صرف کنيد.

درگير زندگي تازه شويد

تمام تمرکزتان را روي اين موضوع بگذاريد که روزبه روز بر قابليت ها و مهارت هاي تان اضافه کنيد. فراموش نکنيد که همه انسان ها طيفي از نقايص و قابليت ها هستند. سرتان را حسابي شلوغ کنيد و مولّد باشيد. شايد دائم وسوسه مي شويد که بنشينيد و درباره خودتان افکار منفي داشته باشيد اما اصلا تسليم اين تفکر بي نتيجه نشويد چون هيچ نتيجه اي جز افسردگي و افت قابليت هاي تان ندارد. با کارکردن، ادامه تحصيل، ورزش، کارهاي هنري يا هر موضوع ديگري مهارت هاي خود را افزايش دهيد. وقت تان را کاملا پر کنيد تا فرصتي براي پرورش افکار منفي نداشته باشيد. اگر فرزند داريد و با شما زندگي مي کند کنترل شما روي افکار منفي بايد چند برابر باشد چون ممکن است حس حسادت يا کينه را در او تقويت کند که عواقب بسيار بدي در آينده او خواهد داشت که کمترين آن يک زندگي تلخ سرشار از حس کينه و انتقام است که آرامش در آن مثل يک روياست.

انتقام ممنوع!

به جاي آن که دائم بنشينيد و به زندگي همسر سابق تان فکر کنيد اگر تمايل قلبي داريد يا شرايط تان مهياست شما هم به ازدواج دوباره فکر کنيد. البته در اين موضوع اصلا عجله نکنيد و با قصد «انتقام» درباره آن تصميم نگيريد بلکه سر فرصت و با درنظر گرفتن تمام شرايط با عقل و درايت کامل براي ازدواج فکر کنيد و راه را براي عشق مجدد باز بگذاريد.