به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین؛ رضا عطاران را معمولا با سریالهایی مثل «خانهبهدوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین» و «بزنگاه» به یاد میآورند و در میان ساختههایش کمتر به سریال «کوچه اقاقیا» اشاره میشود. چهار سریال معروف عطاران که نام بردیم، سبک و حال و هوایی مشابه داشتند و بیشتر با ذائقه تماشاگر ایرانی جور بودند و هنوز هم که هنوز است در خاطرهها باقیماندهاند. «کوچه اقاقیا» بیشتر به دوره نخست کاری عطاران در تلویزیون تعلق دارد که کارهایش جنبه فانتزی داشت، کارهایی مثل «سیب خنده»، «مجید دلبندم» و «قطار ابدی». برخلاف کارهای متأخر عطاران که بر نمایش گرفتاریها و مشکلات ناشی از فقر یا تقابل دارا و ندار بنا شده بود، در «کوچه اقاقیا» با خانوادهای از طبقه متوسط مواجه بودیم که اعضایش با هم تضادهای اخلاقی دارند.
«کوچه اقاقیا» سال 1382 از شبکه پنج به روی آنتن رفت و یکی از غافلگیریهای آن حضور منوچهر نوذری در این سریال بعد از مدتها دوری از تلویزیون و سینما بود. نوذری در این سریال نقش مردی پابهسنگذاشته به نام نصرت تهرانی را بازی میکند که همسرش گلنساء چند سال پیش فوت کرده اما مدتی است که شبها به خواب او میآید و دربارهٔ مسائل مختلف با او صحبت میکند. گاهی به نصرت خان نوید میدهد که به زودی باید بار سفر را ببندد و به او بپیوندد. این رؤیاها باعث نگرانی فرزندان نصرت خان و دورهم جمع شدنشان در خانه پدری میشود. حضور آنها در کنار هم و اختلافها و مسائلی که با هم دارند، ماجراهای طنزی را در هر قسمت این مجموعه رقم میزند.
منوچهر نوذری کمتر در قامت بازیگر و بیشتر به عنوان مجری یا دوبلور در خاطرهها مانده است. او زمانی در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» سلطان بلامنازع طنز با تیپهایی مثل «آقای ملوّن» و «آقای دستودلباز» بود. از اواخر دهه 1360 تا اواخر دهه 1370 مجری برنامه «مسابقه هفته» بود که بینندگان زیادی داشت و با حاضرجوابیهایش یکتنه باعث دیدنی شدن برنامهای شده بود که با معیارهای برنامهسازی امروز هیچ عنصر جذاب ویژهای نداشت، الّا خودش. در دوبله به عنوان دوبلور جک لمون شناخته میشد و الحق هم که صدایش خوب روی صورت لمون مینشست و شیرینی و مظلومیت شخصیت او را چند برابر میکرد. مشکلاتی که در زندگی شخصی داشت، مدتها او را از کاری که دوست داشت، دور کرد و سرانجام در سال 1384 درگذشت.
بعد از این سریال، عطاران 4 مجموعه تلویزیونی موفقش را که در ابتدای مطلب نام بردیم ساخت. بعد از دهه 1380، عطاران دیگر در تلویزیون کار نکرد و بیشتر دهه 1390 به عنوان بازیگر در فیلمهای کمدی ظاهر شد. در این دهه خودش کارگردانی در سینما را آزمود که تجربه نخستش، «خوابم میاد»، با استقبال گیشهای و انتقادی مواجه شد. در اواخر دهه 1390، «هزارپا» یکی از پرتماشاگرترین کمدیهای بعد از انقلاب را بر پرده داشت، اما از ابتدای قرن تازه هنوز موفق نشده که برگ جدیدی رو کند و موفقیت گذشتهاش را تکرار. «قیف» جدیدا با فیلمنامه و بازی او در گیشه شکست خورد و کیفیتی هم نداشت.
رضا شفیعی جم بازیگر تیپ است. از سینما تا تلویزیوین او در 20 سال گذشته تیپهای مختلفی بازی کرده که در یادها مانده، از بامشاد «نقطهچین» تا کیوون (با دیالوگ معروف «پول زور وَده» در «شبهای برره» تا قلمراد «باغ مظفر» و تا چهارشنبه «چارخونه». در سینما هم حتی در همکاری با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم سینمایی «ارتفاع پست» نقشی تیپیکال داشت و هر وقت که تیپ تازهای رو کرده بازهایش مورد توجه قرار گرفته است. همچنان مشغول به کار است.
تقریبا در همهجا هست، در برنامههای تلویزیونی، در ریلیتی شوهای شبکه نمایش خانگی و کمدیهای نفروش سینمایی. نسبت به شروع کارش که جوانی مستعد و بامزه به نظر میرسید حسابی پسرفت کرده و دیگر این روزها فقط لودهبازیهایش نامش را برای چند روز سر زبانها میاندازد. دیالوگ معروفش در این سریال برای مظلومنمایی به ترکی بود: «آغلادی گتدی یاتدی» بود به معنای «گریه کرد، رفت، خوابید».
روشنک عجمیان با این سریال معروف شد و مدتی هم در مسابقات تلویزیونی مجری بود و در سینما و سریالهای تلویزیونی هم حضور داشت. اما کمکم از عرصه بازیگری کنار رفت و این روزها کمتر خبری راجع به او به گوش میرسد.
مجید صالحی با سریال «مجید دلبندم» عطاران به شهرت رسید و بعد از آن بود که به عنوان کمدین شناخته شد. در سالهای اخیر سعی کرده از پرسونای کمدیاش فاصله بگیرد و بیشتر به عنوان بازیگر شناخته شود. در این راه تا حدودی هم موفق شد و در جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در حالی که رقیب جدیای نداشت، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای فیلم سینمایی «شماره ده» به دست آورد که این فیلم قبل از اکران عمومی از تلویزیون پخش شد.