بیوگرافی و زندگی شخصی و اجتماعی محمدعلی فروغی و همسرش + فیلم و عکس های جذاب و دیدنی
خلاصه بیوگرافی
نام : محمدعلی
نام خانوادگی : فروغی
تولد - وفات : 1254 - 1321/09/05
تحصیلات : دانش آموخته فلسفه
سمت فعلی : وی در قید حیات نمی باشد
زندگی شخصی و خانواده
محمدعلی فروغی، 1256 هجری خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. پدر و نیاکانش بازرگان بودند و ارباب خوانده میشدند. نیای بزرگش، میرزا ابوتراب، نمایندهٔ اصفهان در شورای کبیر مغان و «از فضلا و ادبای بنام بود و چندین تألیف داشت. ازجمله کتابی در تاریخ و جغرافیای اصفهان به نام نصف جهان.» پدربزرگش، محمدمهدی ارباب اصفهانی، از بازرگانان بهنام اصفهان و بهویژه آگاه در تاریخ، جغرافی و هیئت بود.
پدرش، محمدحسین فروغی، مدیر دارالترجمه و مترجم عربی و فرانسه در وزارت انطباعات (اداره انطباعات از زمان قاجار بر مطبوعات نظارت میکرد) و دارالترجمه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بود و بعدها رئیس دارالترجمه، رئیس وزارت انطباعات و مترجم شاه شد.
پدرش، که شاعر و نویسندهٔ زمانهٔ ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بود، از سر دوستی و همفکری با میرزا ملکم خان مدتی نیز تحت تعقیب بود. اما در دوران مظفرالدین شاه با انتشار روزنامهٔ تربیت امکان بیشتری برای نشر افکار و آرای تربیتی و ترویج افکار متجددانهٔ خود پیدا کرد. در نخستین روزنامهٔ غیردولتی ایران، افکار تجددخواهانه در ستایش از غرب و علمگرایی رخ مینمود.
تحصیلات محمدعلی فروغی
فروغی تحصیل را از پنجسالگی آغاز کرد و ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر و آموزگاری بهنام مولانا فراگرفت. 1268 (خورشیدی) وارد دارالفنون شد و چون زبانهای خارجی بهویژه فرانسه را خوب میدانست، مطالب را برای همشاگردیها به پارسی برمیگرداند.
در آغاز، در دارالفنون پزشکی و داروسازی آموخت، ولی با دیدن ضعف کادر علمی یا کمبود امکانات پزشکی و ناهمگونی این رشته با ذوقش به فلسفه، ادبیات و تاریخ روی آورد. فرزندش محمود فروغی با اشاره به یادداشتهای پدرش نقل میکند: «دیدم که طب را به این ترتیب نمیشد یادگرفت: نه سالن تشریح داریم، نه وسایل امروزی در اختیارمان هست.»
افزون بر دارالفنون، او به مدرسهٔ صدر، مدرسهٔ مروی و مدرسهٔ سپهسالار نیز رفت و بر دانش خود در فلسفهٔ مشا و اشراق افزود؛ همزمان و با بیشتر آموختن فرانسوی و انگلیسی، با دیدگاه فیلسوفان اروپایی نیز آشنا میشد. فروغی زندگینامههای فلاسفه غرب را به پارسی برگرداند و این برگردانها بعدها کتاب سیر حکمت در اروپا را شکل داد. فروغی همچنین شاگرد کمالالملک در نقاشی بود و در برابر، به او زبان فرانسه میآموخت.
همسر و فرزندان محمدعلی فروغی
در خصوص ازدواج و فرزندان محمدعلی فروغی اطلاعاتی در دسترس نیست.
زندگی سیاسی و اجتماعی محمدعلی فروغی
ازآنجاکه شناخت نظری فروغی از نظام پارلمانی اروپا، در ساماندادن مجلس نوپای مشروطه سخت بهکار میآمد، به پیشنهاد صنیعالدوله هدایت رئیس مجلس اول، سرپرستی دبیرخانه مجلس شورای ملی به او واگذار شد. پس از درگذشت پدر (1286 خورشیدی)، فروغی در 32 سالگی از کار در مجلس کناره گرفت.
پس از خلع محمدعلی شاه و در انتخابات دورهٔ دوم مجلس شورای ملی، فروغی که حالا ذُکاءُالمُلک شدهبود، به نمایندگی مردم تهران برگزیدهشد. در آغاز، منشی عضو هیئت رئیسه و رئیس کمیسیون معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه شد و پس از استعفای مستشارالدوله صادق در شانزدهم تیر 1289 خورشیدی، در 35 سالگی، به ریاست مجلس شورای ملی رسید، اما ریاستش کمتر از هفت ماه بود.
وزارت
وزارت مالیه کابینه دوم صمصامالسلطنه به فروغی واگذار شد. 20 آذر 1290، صمصامالسلطنه کابینهاش را ترمیم کرد و این بار وزارت عدلیه را به ذکاءالملک سپرد. او قانون اصول محاکمات حقوقی را که میرزا حسنخان مشیرالدوله تهیه کردهبود، به اجرا درآورد و بدینسان قدمی بزرگ در راه استواری عدلیه جدید برداشت.
قضاوت و تدوین قوانین
پس از سقوط کابینه مشیرالدوله، ذکاءالملک به ریاست دیوان عالی تمیز رسید و با همکاری مشیرالدوله و سید نصرالله تقوی و دو سه نفر دیگر کمسیونی تشکیل دادند و به تهیه و تنظیم قانون اصول محاکمات جزایی پرداختند.
دیپلماسی
ذُکاءُالمُلک، 1298 (خورشیدی)، بهعنوان عضوی از هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس صلح پاریس (1919) رفت و تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را مطرح کند. او و دیگر همکارانش در آن کنفرانس نتایج مثبتی نگرفتند و خسارات سنگین ایران در جنگ بینالملل اول پرداخت نشد.این گروه در نظر داشت دعاوی مالی و سیاسی ایران را در نشستی که ویژه کشورهای درگیر جنگ بود مطرح کند.
بیانیه دعاوی ایران در سه بخش بود: 1. الغای عهدنامهٔ 1907 روسیه و انگلستان و الغای کاپیتولاسیون قضائی؛ 2. جبران خساراتی که ایران از جنگ متحمل شده و آزادی عمل در مسایل اقتصادی و رهایی از قیود عهدنامههای اقتصادی که به ایران تحمیل شدهاست؛ 3. استرداد سرزمینهایی که دولتهای روسیه و انگلستان از ایران منتزع کرده و الحاق مجدد آنها به ایران.
نمایندگان دولت انگلستان، به بهانهٔ آن که ایران مستقیم در جنگ درگیر نبوده اما در واقع از هراسِ تلاش ایران برای بازگردانده شدن بخشهای سرزمینیِ جداشدهاش که عمده آن در اختیار انگلستان بود، در هر سه باری که مسئلهٔ مشارکت ایران در کنفرانس به بحث گذاشته شد، با وجود موافقت نسبی دولت آمریکا، مخالفت کردند و ناگزیر کنفرانس صلح هیچگونه تصمیمی برای شرکت ایران در کنفرانس نگرفت.
در این میان، کارشکنی وثوقالدوله هم بیتأثیر نبود که مشاورالممالک را هنگامی از کار برکنار کرد که در مقام وزیر امور خارجه و رئیس هیئت نمایندگی در پاریس با جدّیت فراوان سعی داشت تا با حمایت آمریکا و فرانسه ایران را در زمرهٔ یکی از ملل آزاد و بیطرفی قلمداد کند که مورد تجاوز قشون دولتهای متخاصم قرار گرفته و به استیفای حقوق ایران بپردازد. به جای او، وزارت خارجه را به نصرتالدوله فیروز سپرد و فراموش نکنیم که انگلستان در آن زمان بهطور نهانی پیگیر مذاکرات قرارداد 1919 بود.
اولین نخستوزیر رضا شاه
پس از تصویب خلع قاجار از سلطنت در نهم آبان 1304 رضاخان که حکومت موقت به او واگذار شده بود، سرپرستی دولت را به فروغی سپرد. تدارک تشکیل مجلس مؤسسان که با اصلاح چند اصل متمم قانون اساسی سلطنت را به خاندان پهلوی واگذار کرد، از اقدامات فروغی در این دوره است. فروغی سپس اولین نخستوزیر دوران پهلوی شد و در 29 آذر 1304 دولتش را به مجلس معرفی کرد.
در تاجگذاری رضاشاه که در چهارم اردیبهشت 1305 انجام شد، «میزان احترام و ارادت رضاشاه به شرکتکنندگان در جایگاه آنان در مراسم مشهود بود. تیمورتاش و فروغی در یک کالسکه سوار بودند. رضاشاه پیش از تاجگذاری [نشان درجه اول تاج، یعنی] بزرگترین نشان افتخار کشور را به این دو داده بود».
سفارت در ترکیه
پس از استعفای مستوفیالممالک در نهم خرداد 1306 فروغی از وزارت جنگ استعفا داد و در پانزدهم تیر برای حل اختلافات مرزی ایران و ترکیه، به سمت سفیر کبیر ایران به آن کشور فرستاده شد. وی توانست دوستی دو کشور را تقویت کند به گونهای که آتاتورک، شاه ایران را به ترکیه دعوت کرد. حبیب یغمایی معتقد است که «فروغی از دوستان و محرمان آتاتورک بود».
فروغی در زمان سفارتش در آنکارا ریاست هیئت نمایندگی ایران در جامعه ملل را هم عهدهدار بود و به عنوان نمایندهٔ ایران به ژنو رفت و در هجدهم تیر 1307 در کنفرانس خلع سلاح شرکت کرد. در جریان دهمین اجلاس مجمع عمومی جامعه ملل نیز ریاست جامعه ملل به او داده شد. محسن فروغی، از پدرش محمدعلی فروغی نقل میکند که: «وقتی من نماینده اول ایران در جامعه ملل شدم و به کشور سوئیس رفتم، آتاتورک به کلیه سفرا و وزرای مختار مقیم آنکارا گفته بود «بزرگترین شخصیتی که در این مجمع عضویت دارد، فروغی سفیر ایران است. من تاکنون مردی به این جامعی و وطنپرستی و مطلعی ندیدم. کاش مملکت من هم یک فروغی داشت». شاید همین اظهارنظر آتاتورک باعث شد من در جامعه ملل به ریاست انتخاب شوم.»
دومین نخستوزیری
در 29 شهریور 1312، به فرمان رضاشاه، مخبرالسلطنه هدایت مجبور به استعفا از نخستوزیری شد و فروغی با حفظ سمت در وزارت امورخارجه، مأمور به تشکیل کابینه جدید شد. «فروغی در دوران دوم نخستوزیری خود دست به یک سلسله فعالیتهای فرهنگی زد. تأسیس دانشگاه تهران، تأسیس فرهنگستان ایران، برگزاری جشن هزاره فردوسی با شرکت دهها تن از مستشرقان و ایرانشناسان در مشهد... ، تشکیل انجمن آثار ملی برای احیاء فرهنگ ملی ایران به همت او جامه عمل پوشید. تجدید ساختمان آرامگاه حافظ و تعمیر بنای سعدی از دیگر اقدامات فرهنگی او است. ریاست فرهنگستان و انجمن آثار ملی در دوران نخستوزیری اش با خود او بود»
در دومین دوره رئیسالوزرایی فروغی که تا آذر 1314 ادامه داشت، تیمورتاش وزیر دربار رضاشاه، سردار اسعد بختیاری وزیر جنگ فروغی و مصباحالسلطنه اسدی نایبالتولیه آستان قدس رضوی و پدر داماد فروغی به دستور رضاشاه به کام مرگ رفتند. فروغی به خاطر شفاعت اسدی نزد رضا شاه، از نخستوزیری عزل و تا شهریور 1320 خانهنشین شد.
خانهنشینی پربار
فروغی عضو فرهنگستان، شیر و خورشید سرخ، عضو و رئیس شورای عالی انتشارات و تبلیغات شد. سالهای خانهنشینیاش از پربارترین دوران زندگی فرهنگی اوست، در این سالها به ترجمه، تحقیق، تألیف و سخنرانی در دانشکدهها و مجامع فرهنگی گذشت.
آخرین نخستوزیر رضا شاه
دو روز پس از یورش متفقین به خاک ایران، رضاشاه، پنجم شهریور 1320، فروغی را احضار و علی منصور را از نخستوزیری برکنار کرد و ریاست دولت را به فروغی سپرد تا مسئولیت مذاکره با متفقین را بر دوش میگیرد. فروغی بیدرنگ دستور ترک مقاومت به ارتش ایران داد و آن را بهاطلاع سر ریدر بولارد وزیرمختار انگلیس و آندری اسمیرنوف سفیرکبیر شوروی رساند و از آنان خواست که نیروهایشان عملیات جنگی را متوقف کنند.
اولین نخستوزیر محمدرضا شاه
25 شهریور 1320، رضاشاه از سلطنت کناره گرفت و تاجوتخت را به پسرش محمدرضا واگذارد. فروغی همان روز به مجلس رفت و استعفانامه رضاشاه را برای نمایندگان خواند و گفت شاهِ جدیدِ «جوان لایق محبوبی» او را «مأمور و مفتخر» کرده که به ریاست دولت ادامه دهد و به اطلاع عموم و مجلس شورای ملی برساند که او «تصمیم قطعی» دارد قانون اساسی را کاملاً رعایت کند و «اگر در گذشته نسبت به مردم جمعاً و فرداً تعدیاتی شدهاست، از صدر تا ذیل مطمئن باشند که اقدام خواهد کرد از برای این که آن تعدیات مرتفع و حتیالامکان جبران بشود».
آخرین مأموریت
شاه فروغی را به وزارت دربار منصوب کرد و پساز چندی قرار شد او سفیرکبیر ایران در آمریکا شود. برایش پذیرش خواستند، پذیرفتهشد. فروغی پیش از حرکت، بهسبب بیماری درخواست کرد در آن مأموریت محمود فروغی فرزند کوچکش نیز که کارمند وزارت امور خارجه بود، با او همراهی کند. این درخواست نیاز به تصویبنامه هیئت وزیران داشت. قوامالسلطنه نخستوزیر موضوع را در دولت مطرح کرد، که با مخالفت وزیر خارجهاش، مهذبالدوله کاظمی، روبهرو شد.
کاظمی، همه ترقیاتش مدیون فروغی بود. فروغی او را از کارمندی ساده در وزارت امور خارجه به سفارت و وزارت رسانده بود و همیشه برای حمایت از او آماج ایراد و حتی طعن برخی دوستان قرار میگرفت و انتظار نداشت در آن ایام، با درخواست کوچکش مخالفت کند. موضوع، چندی در دولت ماند و تصمیمی گرفتهنشد. فروغی بهشدت متأثر شد و بیماریاش شدت یافت تاآنکه پنجم آذر 1321، در 65 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
علاوه بر تصحیح کلیات سعدی، فروغی چندین کتاب را در رشتههای علوم انسانی به فارسی برگرداند و در این راه بسیاری از واژگان پایه این علوم را خود برای اولین بار در فارسی ساخت و برای آنها برابرهای شایستهای یافت.
موسی غنی نژاد دربارهٔ برگردان دو کتاب «اصول علم ثروت ملل یعنی اکونومی پلیتیک» و «حقوق اساسی یعنی آداب مشروطیت دول» مینویسد: «تسلط مترجم و نگارنده به موضوعات مطرح شده در این دو اثر و معادلیابیهای کاملاً به جا و ظریف برای اصطلاحات علمی که اغلب برای اولین بار به فارسی برگردانده شده، نشاندهنده فرهیختگی، وسعت معلومات و دقت نظر وی است.»
مرگ
محمدعلی فروغی در سن 65 سالگی، در روز جمعه 6 آذر 1321 ساعت 15 بعدازظهر بر اثر سکتهٔ قلبی در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در آرامگاه ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شد.
او پیشتر در یادداشتهای شخصی روزانهٔ خود نوشته بود: «فقط تأسفی که از مُردن دارم از بابت همین است که دلم میخواهد بدانم کار انسان به کجا میرسد.»
مسئولیت فعلی
محمدعلی فروغی در قید حیات نمی باشد.
اینستاگرام محمدعلی فروغی
محمدعلی فروغی در اینستاگرام صفحه رسمی ندارد.