به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اینکه کسی دچاراز خودبیزاری یا نفرت مفرط از خویشتن باشد غیر ممکن نیست . هرکسی ممکن است از چهره ی خود بدش بیاید، احساس کند که در موردی ناتوان است یا احساس کند که با دیگران بدرفتاری می کند. این افکار ممکن است برانگیزاننده ی گرایش به صدمه زدن به خود یا تنبیه خود شود. هیچ کسی سزاوار چنین زندگیای نیست.
زندگی در حال از خود بیزاری مانند داشتن یک “ضعیف آزار” درونی است که پیوسته در حال انتقاد کردن است و باعث میشود که آدمی خود را بی ارزش، شکست خورده، بد، زشت، تهوع آور، خپل، بدخواه یا عجیب و غریب حس کند. همچنین، این ضعیف آزار درونی شخص مبتلا را متقاعد می سازد که دیگران نیز او را همین گونه می بینند. این وضع می تواند به اضطراب و احساس غیرقابل تحمل بودن تن و شخصیت منجر شود.
از خود بیزاری از یک مارپیچ معیوب کمبود اعتماد به نفس ریشه می گیرد که وابسته به عواملی گوناگون است. شاید رویدادی در دوران کودکی یا در گذشته بوده که باعث شده شخص مبتلا خود را کم ارزش تراز دیگران تلقی کند؛ چنین فکر کند که عیب و ایرادی در اوست و کسی او را دوست ندارد. از خود بیزاری ممکن است نشانه ای نیز از افسردگی و اختلال بی ثباتی عاطفی شخصیت باشد.
چه کسانی از خود تنفر دارند ؟
افرادی که از خود تنفر دارند، معمولاً چنین افکاری دارند .
- من میدونم تو شکست میخوری
- به چه دلیل سعیت را نمیکنی؟
- تو یک بازنده ای
- هیچ کس دوست نداره با تو باشه
- باز گند زدی
به چه علت نمیتونی عادی باشی ؟
هنگامی که دچار حس نفرت از خود می شوید، انگار نمی توانید از انتقادهای خویش خلاص شوید. آن ها دائم خویش را سرزنش و مسخره می کنند که این افکار از ذهن آن ها نشات می گیرد.
این نابهنجاری زندگی را چه طور تحت تأثیر قرار میدهد ؟
هنگامی که حس تنفر از خود و استرس بسیار قوی شود، خطر این که فردمصاب برای کنترل کردن یا آرام کردن احساسات ناراحت کننده و ناگوار خویش به رفتارهای مخرب بپردازد، به وجود میاید.
به خود زیان رساندن یا به روش دیگری خود را بریدن، امکان دارد یک راه برای کاهش اضطراب باشد ولی در عین حال ممکن است فرد این کار را به خاطر مجازات نمودن بدن خویش انجام دهد.
افرادی که به تنفر از خود دچار هستند، فکر می کنند که بدن به تزکیه احتیاج دارد. اختلال های خوردن و سو استفاده الکل و مواد مخدر من جمله دیگر روش های حمله به بدن به شمار میرود. این که حتی افکار خود کشی برای فرد مصاب پیدا شود، خارج از امکان نیست.
تنفر از خود و ویرانگری میتواند سبب کناره گیری و گوشه گیری شود. از طریق انزوا شخص مصاب وضعیت و رفتار های خود را پنهان مینماید. احساس شرم که وضعیت را وخیم تر میسازد، در بین افراد مبتلا به این اختلال شایع است.
ممکن است شخص مصاب فکر کند که وی قابلیت و شایستگی این را ندارد که از سلامت برخوردار باشد.
امکان دارد این سبب شود که وی از نگهداری از خویش دست بکشد یا احتمالا از چیزهای که برای سلامت روحی و بدنی موثر میباشند، جلوگیری کند بطور مانند غذای خوب، خواب درست، ورزش یا معاشرت اجتماعی.
چگونگی مبارزه با حس تنفر از خود
کم تر خود را قیاس کنید
همیشه سن خویش را با افراد دیگر در نظر بگیرید و ببینید که از چه لحاظ هایی خودتان را با آنها مقایسه می کنید. احیانا بسیاری از این مقایسه ها، مقایسه های نابه جا می باشد.
مقایسه کردن خویش با افراد دیگر و نحوه این کار بسیار مهم میباشد و انسانها معمولاً در گروه های اجتماعی بزرگ زندگی می کنند. برای موفق شدن احتیاج دارید که رفتارهای طبیعی داشته باشید و به یکسری از عقاید خویش پایبند باشید و همچنین باید رفتارهای خویش را بررسی کنید.
اینجاست که مقایسه کردن به درد شما می خورد ولی گاهی وقت ها اشخاص با مقایسه کردن تنها به خودشان ضرر می زنند و معنی عزت نفس این است که هیچ وقت خودتان را دست کم نگیرید ولی تلاش کنید با مقایسه کردن خویش نسبت به افراد دیگر اشکالات خویش را رفع کنید و تنها سبب پیشرفتتان شود.
گاهی وقت ها افراد با مقایسه کردن ، تنها از اعتماد به نفس خویش می کاهند و این سبب می شود که ارزش های خویش را در زندگی نادیده بگیرند و در نتیجه اعتماد به نفس آنها کاهش پیدا می کند و در چنین مواردی باید دست از مقایسه کردن بکشید تا بتوانید آنرا از راه درست به انجام برسانید.
باورهای قدیمی خویش را به چالش بکشید
اگر با حس تنفر از خود دست و پنجه نرم می کنید، احتمالا حس می کنید منتقد درونی شما بی رحمانه این حس را دائم منتقل می کند که نسبت به خود ، توانایی ها و ارزش خویش حس منفی داشته باشید. کم کم گمان می کنید این تصورات منفی حقیقت دارند در حالیکه چنین نیست.
ارام کردن خویش و درک این که این تصورات از کجا می آیند میتواند به شما کمک کند. تلاش کنید با تمایز دادن احساسات از واقعیت ها، این تصورات خویش را به چالش بکشید. طولانی مدت از این تصورات که ترغیب کننده حس تنفر از خود است، استفاده نکنید. تنها به این دلیل که منتقد درونی برای شما آشناست، به این معنی نیست که میتواند برایتان لازم و کمک کننده باشد.
فهرستی از توانمندی های خویش تهیه کنید
احساس تنفر از خویش به ما می گوید هیچ توان مندی نداریم در حالیکه این چنین نیست. زمانی را برای شناسایی توان مندی های خویش اختصاص دهید. چنانچه انجام این کار برایتان مشکل است، میتوانید از افراد دیگر کمک بگیرید. افراد دیگر راحت تر خصوصیت را در ما می بینند که امکان دارد برای خودمان ناشناخته باشد. میتوانید از ازمون های آنلاین هم برای شناسایی توان مندی های شخصی خویش کمک بگیرید.
مبارزه با افکار منفی
افکار و احساسات در خصوص تنفر از خویش برای همه انسانها پیش می آید ولی سؤال اینجاست که چه قدر این افکار قوی هستند که مطالعات نشان داده است بخش وسیعی از واقعیت بر پایه افکار ما میباشد و بر روی احساسات و عواطف ما تاثیر گذار است و در این بین اشخاص میتوانند از ذهن درمانی و رفتار درمانی استفاده کنند که در آن متد های زیادی برای طیف وسیعی از مشکلات با آنها ارائه می شود.
بخشش را تمرین کنید
معمولاً افرادی که از خویش متنفرند بر گذشته تمرکز دارند، خاطره ها و احساسات تلخی چون خجالت، گناه، عصبانیت، شرمندگی یا ضعف را مرور می کنند. در چنین فضایی هیچ جایی برای بخشش خویش یا در اغوش کشیدن خویش وجود ندارد.
تمرین کنید در زمان حال باشید، به مسیری که سپری نموده اید فکر کنید و خویش را پذیرفته و ببخشید. حتی چنانچه قدری برایتان عجیب و متفاوت است، یادتان باشد هدف کاهش نفرت از خود و تمرین دلسوزی بخود است.
یادتان باشد رهایی از حس تنفر به خود زمانبر است. امکان دارد بنظر چالش برانگیز و غیرممکن بیاید ولی شدنی است. هرچه خویش را از انتقادهای درونی منفی رها کنید، حس لذت، ارامش و هم آهنگی بیشتری با زندگی خواهید داشت.